پیشرفت کاسا ۱۰۰۰ و تضعیف نقش ایران در بازار برق منطقهای
به گزارش اطلس دیپلماسی، مقالهای با عنوان « پیشرفت کاسا ۱۰۰۰ و تضعیف نقش ایران در بازار برق منطقهای » در اندیشکده تهران منتشر شده است. این مقاله پروژه کاسا ۱۰۰۰ را با تمرکز بر ابعاد ژئواکونومیک، نقشآفرینی طالبان، چالشهای اجرایی در افغانستان، منافع کشورهای دخیل و پیامدهای احتمالی برای نقش ایران در بازار برق منطقهای، به شکل تحلیلی و بیطرفانه مرور میکند. در ادامه، خلاصه این مطلب آمده است.
پروژه انتقال و تجارت برق آسیای مرکزی و آسیای جنوبی با نام اختصاری کاسا ۱۰۰۰، یکی از مهمترین طرحهای منطقهای در حوزه انرژی به شمار میرود که با هدف جابجایی سالیانه ۱۳۰۰ مگاوات برق از تاجیکستان و قرقیزستان به افغانستان و پاکستان طراحی شده است. این پروژه نخستینبار در سال ۲۰۰۶ مطرح گردید و پس از اتمام مطالعات مقدماتی، عملیات اجرایی آن از سال ۲۰۱۶ آغاز شد. روند توسعه کاسا ۱۰۰۰ بخش عمدهای از مسیر این پروژه در خاک قرقیزستان و تاجیکستان را طی سالهای اخیر به نقطه تکمیل رسانده، اما پروژه در داخل افغانستان به دلیل بیثباتی و مشکلات امنیتی با تأخیرهای اساسی مواجه شد.
در تحولات دوره اخیر، تغییر دیدگاه طالبان نسبت به مناسبات منطقهای و تمرکز بیشتر بر ابعاد ژئواکونومیک باعث استقبال این گروه از پروژههایی نظیر کاسا ۱۰۰۰، کریدور ترانسافغان و ابتکار کمربند و جاده شده است. این رویکرد جدید سبب افزایش همکاری و برقراری نشستهای متعدد طی ماههای گذشته میان دستاندرکاران پروژه شد. عبدالباری عمر، رئیس شرکت برق افغانستان، اعلام کرده است که شرکت مجری، مراحل دوم و سوم پروژه در خاک افغانستان را به پایان خواهد رساند و زمان مورد انتظار برای تکمیل پروژه یک و نیم تا دو سال بیان شده است.
کاسا ۱۰۰۰ از ۳۳ ولسوالی در ولایتهای قندوز، پنجشیر، کاپیسا، کابل، لغمان و ننگرهار عبور میکند و تاثیر آن بر شبکه ملی برق افغانستان چشمگیر ارزیابی میشود. بر پایه اعلام رسمی، افغانستان سالانه ۳۰۰ مگاوات برق از این پروژه دریافت میکند و درآمد سالانه ترانزیتی آن ۵۰ میلیون دلار خواهد بود. هزینه احداث بخش واقعشده در خاک افغانستان حدود ۲۶۰ میلیون دلار برآورد شده که از این مقدار، ۱۶۰ میلیون دلار در دوره جمهوری پیشین افغانستان با تأمین مالی بانک جهانی سرمایهگذاری گردید.
پیشرفت پروژه تنها به تمایل طالبان محدود نمیشود و سایر کشورهای درگیر نیز موضعی مثبت نسبت به تحقق آن دارند. وزیر انرژی جمهوری تاجیکستان اخیراً از اتمام ۸۵ درصدی پروژه خبر داده و ابراز امیدواری کرده است که انتقال آزمایشی برق در ماههای پیش رو آغاز شود. موقعیت جغرافیایی تاجیکستان و قرقیزستان و وفور منابع آبی قابل بهرهبرداری، امکان تولید مستمر برق آبی را برای این دو کشور فراهم آورده است، ضمن آنکه برق آبی از نظر قیمت، کاملاً رقابتی و نسبت به دیگر روشهای تولید برق مقرون به صرفه است. ظرفیت پیشبینیشده برای صادرات از طریق این پروژه، ۱۰۰۰ مگاوات برای تاجیکستان و ۳۰۰ مگاوات برای قرقیزستان است که درآمد ارزی چشمگیری نصیب این کشورها خواهد کرد.
پروژه کاسا ۱۰۰۰ با مشارکت و حمایت نهادهای بینالمللی همچون بانک جهانی و چندین بانک توسعهای طراحی و اجرا شده و جایگاه ویژهای در تحولات انرژی منطقهای به دست آورده است. این امر موجب شده تا توازن سنتی بازار برق منطقهای تحت تأثیر قرار گیرد و زمینه برای تغییر نقش قدرتهای تأمینکننده برق فراهم شود. در حال حاضر، ایران با پاکستان ارتباط برقی با ظرفیت حدود ۲۰۰ مگاوات، با افغانستان ارتباطی مشابه و با ترکمنستان ظرفیت اتصال ۱۰۰۰ مگاواتی دارد. هرچند توافقهایی برای صادرات برق به افغانستان و پاکستان وجود داشته است، اما به علت نبود ظرفیت مازاد تولید برق در ایران، استمرار این صادرات در سالهای اخیر با دشواری همراه بوده و در مقاطعی منجر به قطع این انتقالها شده است.
تثبیت پروژه کاسا ۱۰۰۰ و ایجاد پیوند پایدار میان شبکه برق آسیای مرکزی و جنوبی، موجب کاهش امکان نقشآفرینی مجدد ایران در بازار منطقهای برق خواهد شد. از سوی دیگر، پروژه کاسا ۱۰۰۰ به کشورهای صادرکننده برق، بهویژه تاجیکستان و قرقیزستان، امتیازی استراتژیک در درآمدزایی ارزی و تثبیت جایگاه بلندمدتشان به عنوان صادرکننده انرژی پاک اعطا میکند. افغانستان نیز با بهرهمندی از نیروی برق خریداریشده و عواید ترانزیتی، نه تنها به رفع بخشی از مشکلات زیرساختی خود کمک میکند، بلکه جایگاهش را در مناسبات اقتصادی منطقهای تقویت مینماید.
در این راستا، تحولات امنیتی، تغییر دیدگاه بازیگران، حمایت نهادهای بینالمللی و نقشآفرینی قدرتهای منطقهای، همگی از جمله مؤلفههایی هستند که سرنوشت نهایی پروژه را رقم خواهند زد. در مجموع، کاسا ۱۰۰۰ به لحاظ ژئواکونومیک، انرژی و زیرساخت منطقهای، پروژهای تاثیرگذار تلقی میشود که هم در چیدمان ژئوپلتیک منطقه و هم در بازارهای انرژی آسیای مرکزی و جنوبی نقش عمدهای یافت و با تغییر توازن سنتی، فرصتها و چالشهای تازهای را برای بازیگران منطقهای به همراه آورده است./منبع



