آسیاخارجیفناوری و فضای مجازی

چین چگونه به قدرت نوآوری جهان تبدیل شد

به گزارش اطلس دیپلماسی یادداشتی با عنوان «چین چگونه به قدرت نوآوری جهان تبدیل شد» در اکونومیست (Economist) منتشر شده است. این مطلب به بررسی مدل نوآوری چین می‌پردازد که بر پایه پیوند میان پژوهش‌های دولتی و بخش خصوصی شکل گرفته و اگرچه زمینه‌ساز رشد سریع فناوری و شکل‌گیری صنایع نوین شده اما با چالش‌هایی چون تخصیص نادرست منابع، افزایش بدهی‌های دولتی و ایجاد ظرفیت مازاد نیز روبه‌روست در ادامه، بهره سخن این یادداشت را می‌خوانید.


چین در سال‌های اخیر توانسته است از طریق مدلی دولتی و متمرکز، نوآوری را به یکی از ارکان اصلی اقتصاد خود تبدیل کند. این مدل بر زنجیره‌ای از نوآوری استوار است که در آن ایده‌ها ابتدا در دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌های دولتی شکل می‌گیرند، سپس با حمایت مقامات محلی و تأمین مالی به شرکت‌های نوپا منتقل می‌شوند و در نهایت به تولیدات تجاری می‌رسند. این روند موجب شکل‌گیری شرکت‌هایی در حوزه‌های پیشرفته مانند انرژی هسته‌ای همجوشی، ربات‌های انسان‌نما، فناوری‌های کوانتومی و زیست‌فناوری شده است. شهرهایی چون هِفی نمونه بارز این هم‌افزایی میان دولت، دانشگاه و بخش خصوصی به‌شمار می‌روند. در این شهر، دولت محلی با سرمایه‌گذاری و ایجاد زنجیره‌های تأمین توانسته است فناوری‌های پیچیده‌ای چون درمان‌های سرطان مبتنی بر پلاسما و خدمات کوانتومی ایمن را به مرحله تجاری برساند.

این الگو تنها محدود به یک شهر یا صنعت نیست، بلکه در سطح ملی نیز دنبال می‌شود. دولت مرکزی با راه‌اندازی صندوق‌های عظیم سرمایه‌گذاری و مدیریت مستقیم وزارتخانه‌ها تلاش دارد این روند را در سراسر کشور گسترش دهد. از سوی دیگر، دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی نیز با ایجاد بازارهای اختراعات ثبت‌شده و فروش فناوری‌های خود به شرکت‌ها، پیوند بیشتری با بخش خصوصی برقرار کرده‌اند. افزایش درآمد این نهادها از محل فروش و مشاوره نشان‌دهنده عمق همکاری علمی و صنعتی در چین است. نمونه‌های موفق، مانند شرکت «تسه‌ئوس» در چونگ‌چینگ که از دل یک گروه پژوهشی دانشگاهی شکل گرفت و به‌سرعت به بازیگری ملی در حوزه نمایشگرهای پیشرفته بدل شد، نشان می‌دهد که این چرخه می‌تواند نوآوری‌های علمی را در مدت کوتاهی به محصولات تجاری تبدیل کند.

گسترش این مدل موجب شده است چین در صنایع نوظهور متعددی جایگاه پیشتازی پیدا کند. شرکت‌هایی مانند شیائومی توانسته‌اند ظرف چند سال از تولید تلفن همراه به ساخت خودروهای برقی روی آورند. همچنین ترکیب تجربه در خودروهای برقی و پهپادها به توسعه صنعت تاکسی‌های پرنده کمک کرده است. همکاری میان پژوهشگران و شرکت‌ها در حوزه زیست‌فناوری نیز امکان استفاده از ظرفیت‌های صنعتی برای توسعه تحقیقات علمی را فراهم کرده است. به این ترتیب، مدل نوآوری دولتی چین توانسته است مسیرهای تازه‌ای برای رشد صنایع و فناوری‌های پیشرفته بگشاید.

با این حال، هزینه‌های این مدل نیز رو به افزایش است. بخش بزرگی از تولید ناخالص داخلی به شکل یارانه در صنایع مختلف صرف می‌شود، در حالی که سرمایه‌گذاری خصوصی در بخش نوآوری به‌شدت کاهش یافته است. بهره‌وری کل عوامل اقتصادی نیز دچار رکود شده و برخی طرح‌های محلی برای ایجاد خوشه‌های صنعتی به شکست انجامیده است. همچنین در بسیاری از بخش‌ها ظرفیت مازاد شکل گرفته و رقابت فشرده‌ای میان ده‌ها شرکت مشابه بدون تقاضای کافی در بازار داخلی جریان دارد. فشارهای خارجی نیز صادرات برخی محصولات را دشوارتر کرده است.

انباشت بدهی‌های ناشی از حمایت‌های مالی دولت و پایداری اندک بازدهی اقتصادی، تردیدهایی درباره دوام این الگو ایجاد کرده است. نسبت بدهی عمومی و بدهی‌های پنهان محلی به تولید ناخالص داخلی به سطح نگران‌کننده‌ای رسیده و این وضعیت می‌تواند در آینده دولت را وادار به کاهش حمایت مستقیم از صنایع فناورانه کند. اگر چنین شود، احتمال توقف یا کندی در چرخه نوآوری چین وجود خواهد داشت، هرچند دستاوردهای کنونی آن کشور در حوزه فناوری جایگاه چین را در عرصه جهانی تغییر داده است./ منبع

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا