نزدیکی ناگهانی مصر و ایران و تحول در محاسبات منطقهای
به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشتی با عنوان « نزدیکی ناگهانی مصر و ایران و تحول در محاسبات منطقهای» در اندیشکده تهران منتشر شده است. این یادداشت با محوریت سفر رئیسجمهور مصر به ابوظبی و تحرکات اخیر دیپلماتیک ایران و مصر، به بررسی تاثیرات این تحولات بر توازن منطقهای، روابط قاهره با ابوظبی و پیامدهای عادیسازی احتمالی روابط ایران و مصر میپردازد. در ادامه، خلاصه این مطلب آمده است.
در پی سفر غیرمنتظره رئیسجمهور مصر به ابوظبی و دیدار با رئیس امارات، این رویداد به عنوان پاسخ سریعی به سفر اخیر وزیر خارجه ایران به قاهره تعبیر شد. بنابر بیانیه رسمی منتشرشده پس از این دیدار، دو طرف بر نیاز به برقراری فوری آتشبس در غزه و تسریع مذاکرات تبادل اسرا تأکید کردند. همچنین مسائل منطقهای از جمله تحولات لبنان، سوریه، سودان، لیبی، یمن و سومالی مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت. بازگشت سریع عبدالفتاح السیسی به قاهره، تنها چهار ساعت پس از اعلام سفر، اهمیت و فوریت این ملاقات را آشکار ساخت.
همزمان با این تحولات، عباس عراقچی از برطرف شدن ممکن آخرین مانع در مسیر عادیسازی روابط ایران و مصر خبر داد؛ رابطهای که از سال ۱۹۷۹ قطع بوده است. وی بدون اشاره به جزئیات، درباره حل این مانع در آینده نزدیک ابراز خوشبینی کرد. عراقچی پس از ملاقات با مقامهای ارشد مصری، از افزایش اعتماد متقابل و توافق درباره تقویت رایزنیهای سیاسی و گسترش همکاری در زمینه تجارت و گردشگری میان دو کشور سخن گفت. این دیدار چهارمین گفتوگوی مستقیم او با رئیسجمهور مصر محسوب میشود.
در جریان سفر به قاهره، عراقچی با مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز مذاکره و تصریح کرد که ایران هیچ توافقی که متضمن سلب حق غنیسازی اورانیوم باشد نخواهد پذیرفت. این اظهارات که در قاهره بیان شد، بازتابی گسترده در رسانههای منطقهای داشت و حامل پیامی روشن برای آمریکا و اسرائیل تلقی شد.
در پی نزدیک شدن تهران و قاهره، اسرائیل واکنش خود را نشان داد. یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون اسرائیل، نزدیکی میان ایران و مصر را تهدیدی بالقوه برای توافق صلح با قاهره معرفی کرد. ارتش اسرائیل نیز ادعا کرد که یک پهپاد حامل سلاح را که از خاک مصر به پرواز درآمده بود، سرنگون ساخته است. از سوی دیگر، برخی تحلیلگران امور منطقهای، سفر عراقچی را حامل پیامی غیرمستقیم از مصر به کشورهای عربی خلیجفارس ارزیابی کردند.
در واکنش به این روند، امارات، السیسی را به ابوظبی دعوت کرد و محمد بن زاید رئیس امارات، شخصاً در کاخ الشاطئ از وی استقبال کرد. این دیدار بهرغم ناظران، تلاشی سریع برای جلوگیری از بروز شکاف تازه در روابط میان امارات و مصر بود. این تحولات در چارچوب رقابتهای توازن و متحدسازیهای جدید منطقهای قابل ارزیابی است. ناظران تحرکات جاری را نشانه رقابت در عرصه توازن قوا و اتحادهای منطقهای میان کشورهای محوری منطقه ارزیابی میکنند.
رفتار مصر و امارات بیانگر مرحلهای نو در مناسبات راهبردی این دو کشور از سال ۲۰۱۳ و بعد از حمایت قاطع ابوظبی از عبدالفتاح السیسی است، اما سالهای اخیر نشانههایی از اختلاف منافع میان دو کشور در حوزههای منطقهای و حتی فرامنطقهای دیده میشود. با وجود همگرایی کلی، منافع طرفین در برخی مسائل منطقهای به تعارض کشیده شده است.
در ارتباط با فلسطین و بحران غزه، امارات در هماهنگی با آمریکا و اسرائیل در پی حذف نفوذ نیروهای حماس و تسهیل مهاجرت فلسطینیان است. مصر به دلیل هممرزی زمینی با نوار غزه و نگرانیهای امنیتی، رویکرد احتیاطآمیزتری اتخاذ کرده است. در سودان، دو کشور از طرفهای متفاوتی حمایت میکنند؛ امارات از نیروهای پشتیبانی سریع و مصر از ارتش رسمی حمایت میکند و همین موضوع آنها را در جبهههای متفاوت منازعه قرار داده است. در زمینه آب نیل، امارات بهعنوان یکی از سرمایهگذاران اصلی سد النهضه اتیوپی نقشی ایفا میکند که برای مصر تهدیدی جدی در موضوع امنیت آب به شمار میرود.
اختلاف در منافع منطقهای با سنجش سایر حوزهها نیز قابل مشاهده است. در عرصه اقتصادی، افزایش سرمایهگذاریهای امارات در داراییهای راهبردی مصر، از جمله قرارداد بزرگ رأسالحکمه به ارزش ۶۵ میلیارد دلار، بحثبرانگیز شده است. هشدار برخی سیاستمداران و نخبگان مصری درباره واگذاری این حجم از داراییها به شرکتهایی با روابط پنهان با اسرائیل، حساسیتهای حاکمیتی و ملی را در مصر افزایش داده است.
تحلیلگران بخشی از این تحولات را در چارچوب رقابت برای تثبیت موقعیت منطقهای مصر و کوشش برخی از دولتهای خلیج فارس برای افزایش نفوذ خود در معادلات داخلی و منطقهای مصر تحلیل میکنند. همچنین گفته میشود برخی بازیگران خلیج فارس مایل به ثبات و قدرت گرفتن مصر نیستند و ترجیح میدهند مصر همچنان درگیر مشکلات داخلی و ضعف نهادی باقی بماند. این مسائل با انتقادات نسبت به سیاستهای اقتصادی و رویکرد منطقهای دولت السیسی نیز همراه شده است.
در همین بستر، سفر عراقچی به قاهره و اظهار امیدواری درباره رفع آخرین موانع عادیسازی روابط تهران و قاهره، از سوی برخی به عنوان نشانهای از آغاز امکان آرایش جدید ائتلافهای منطقهای ارزیابی شد. شکلگیری این روند میتواند تغییراتی در توازن قوا و روابط سنتی میان برخی کشورهای عربی و ایران ایجاد کند.
در این میان، بحرانهای متعدد منطقهای همچنان بخش مهمی از رایزنیها و توافقات را تحت تأثیر قرار میدهد. دو کشور مصر و امارات در قبال بحران غزه دیدگاههای متفاوتی دارند؛ امارات با حمایت از توافقات ابراهیم و رویکرد عادیسازی روابط با اسرائیل، در پی کاهش حضور و نقش حماس است، در حالی که مصر ضمن حفظ مرزها و احتیاط در سیاستگذاری، دغدغه ثبات داخلی و کاهش تنشهای امنیتی را دارد. در سودان و دیگر مناطق بحرانزده نیز اختلاف بر سر حمایت از گروهها و منافع طرفین ادامه دارد.
در نهایت، واگرایی در برخی عرصهها، همزمان با همگرایی راهبردی تهران و قاهره و تداوم تضاد منافع با کشورهایی چون امارات، شرایط تازهای را در روابط منطقهای ایجاد کرده است. این وضعیت، مسیر تصمیمسازیهای آتی را هم در حوزه دیپلماسی و هم در حوزه رقابت و اتحادهای جدید منطقهای تحت تأثیر قرار میدهد./منبع



