امنیت و دفاعخارجیخاورمیانه

نقشه مخفی ترامپ برای حمله به ایران؛ پشت پرده‌ای که رسانه‌ها ندیدند

به گزارش اطلس دیپلماسی، مقاله‌ای با عنوان «نقشه مخفی ترامپ برای حمله به ایران؛ پشت پرده‌ای که رسانه‌ها ندیدند» نوشته باراک راوید (Barak Ravid) و مارک کاپوئو (Marc Caputo) و منتشرشده در خبرگزاری آکسیوس (Axios)، به بررسی دقیق تصمیم‌گیری پنهانی دونالد ترامپ برای اجرای عملیات نظامی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران می‌پردازد. این مقاله نقش ترکیبی سیاست نظامی و دیپلماسی را در مدیریت بحران ایران و آمریکا تحلیل می‌کند. در ادامه، چکیده این مقاله را می‌خوانید.


دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، هفته گذشته به‌طور علنی اعلام کرد که طی دو هفته آینده درباره حمله نظامی به ایران تصمیم خواهد گرفت، اما تنها ۴۸ ساعت پس از این اظهار نظر، بمب‌افکن‌های پنهان‌کار بی-۲ وارد حریم هوایی ایران شدند تا برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی را هدف قرار دهند. این اعلام عمومی در واقع فریب رسانه‌ای و تاکتیکی بود که ترامپ برای فریب‌دادن رسانه‌ها و ایران به کار برد تا زمان بخرد و حمله را پنهان نگه دارد. او می‌دانست که نباید مشتاق جنگ به نظر برسد و تلاش می‌کرد فضای سیاسی را به‌گونه‌ای مدیریت کند که هواداران خود در جناح میانه‌رو هم بتوانند مقداری فضا برای احتیاط داشته باشند.

این حمله که بزرگ‌ترین عملیات بمباران بی-۲ در تاریخ آمریکا بود، مهم‌ترین اقدام نظامی مستقیم آمریکا علیه ایران از زمان تأسیس جمهوری اسلامی در سال ۱۹۷۹ میلادی به‌شمار می‌آید. ترامپ این عملیات را یک موفقیت نظامی درخشان خواند و تصمیم به اجرای آن را پس از ماه‌ها تلاش ناکام دیپلماتیک و یک تلاش سری آخر برای دیدار با مقامات ایرانی اتخاذ کرد. پس از قطعی‌شدن تصمیم روز پنج‌شنبه، ترامپ به‌طور کامل کنترل پیام‌رسانی دولت را در دست گرفت و تعداد افراد مطلع از جزئیات عملیات را محدود کرد.

برخلاف تصورات، این عملیات تحت هدایت مستقیم ترامپ انجام شد و نه صرفاً توسط پنتاگون. وی برنامه‌ها، زمان‌بندی و مدیریت ارتباطات عمومی مربوط به این حمله را شخصاً بر عهده داشت. این رویکرد متفاوت از تجربه‌های پیشین آمریکا در مقابله با ایران مانند عملیات ناموفق «بازوان عقاب» در دوره جیمی کارتر بود که به شکست و تحقیر آمریکا انجامید. موفقیت و پیچیدگی عملیات روز شنبه نتیجه سال‌ها برنامه‌ریزی دقیق پنتاگون بود که با همکاری نزدیک سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل انجام شده بود.

در روزهای نخست پس از آغاز حمله اسرائیل به ایران، ترامپ امیدوار بود بتواند با یک توافق هسته‌ای سریع، جنگ را مهار کند. او از حاشیه اجلاس گروه هفت در کانادا شروع به هماهنگی با رئیس‌جمهور ترکیه برای ترتیب‌دادن دیداری میان نمایندگان آمریکا و ایران در استانبول کرد. ترامپ آماده بود تا معاون رئیس‌جمهور و فرستاده ویژه کاخ سفید را به آنجا بفرستد یا حتی خودش برای دیدار با رئیس‌جمهور ایران سفر کند، اما این مذاکرات به دلیل عدم پاسخگویی رهبر معظم ایران و شرایط امنیتی بحرانی به سرانجام نرسید.

همزمان با ادامه تلاش‌های دیپلماتیک، ترامپ دستور شروع مراحل نهایی برنامه‌ریزی نظامی برای حمله به ایران را به پنتاگون صادر کرد. در نشست وضعیت ویژه با تیم امنیت ملی، وی جزییات طرح نظامی، قابلیت بمب‌های سنگین ۳۰ هزار پوندی و خطرات احتمالی عملیات را جویا شد. مسئولان نظامی اطمینان دادند که عملیات موفق خواهد بود. پس از اعلام تأیید نهایی، روز جمعه بمب‌افکن‌ها از پایگاه خود در میسوری به سوی ایران پرواز کردند؛ برخی به عنوان فریب و برخی برای حمله واقعی. در لحظه‌ای که هواپیماها وارد حالت سکوت رادیویی شدند، ترامپ فرمان نهایی را صادر کرد. وی پس از آن به واشنگتن بازگشت تا در اتاق وضعیت عملیات را دنبال کند.

همزمان با پیشرفت حمله، ترامپ متوجه شد که رسانه‌ها هنوز از تصمیم نهایی وی بی‌اطلاع‌اند و این موجب افزایش اطمینان او به موفقیت عملیات شد. یکی از نزدیکان ترامپ گفت که «زمان‌بندی مناسب بود» و این اقدام هزینه‌ای برای ایران به دنبال داشت. در عین حال، حلقه داخلی تصمیم‌گیری بسیار محدود بود و هیچ گونه نشت اطلاعاتی از کاخ سفید یا پنتاگون صورت نگرفت.

ترامپ در بیانیه‌های عمومی خود همچنان درباره تصمیم‌گیری نهایی ابراز تردید می‌کرد تا واشنگتن، تهران و جامعه بین‌المللی را سردرگم نگه دارد. با این حال، مقام‌های اسرائیلی اعلام کردند که ترامپ از همان زمان اعلام عمومی خود، تصمیم به حمله گرفته بود و زمان دقیق آن را می‌دانست. در هنگام پرواز بمب‌افکن‌ها، ترامپ در باشگاه گلف خود آرام و خوشحال بود و هیچ یک از همراهانش از عملیات مخفی خبر نداشتند.

همزمان با عملیات، نماینده ویژه کاخ سفید پیام‌هایی به وزیر خارجه ایران ارسال کرد و تأکید کرد که حمله محدود به برنامه هسته‌ای ایران است و آمریکا هنوز به دنبال راه‌حل دیپلماتیک است و از ایران می‌خواهد پس از نابودی تأسیسات هسته‌ای کلیدی، به میز مذاکره بازگردد. برخی مقام‌های ارشد ترامپ نیز تأکید کردند که هدف از این عملیات، تغییر حکومت در ایران نیست و خواستار ادامه گفت‌وگوها شده‌اند.

تصمیم نهایی ترامپ برای حمله تحت تأثیر چند عامل بود: گزارش‌های تازه سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا درباره پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران، گزارش هشداردهنده آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و موفقیت اسرائیل در تضعیف سامانه‌های دفاع هوایی ایران که فرصت مناسبی برای اقدام نظامی فراهم کرد. با این حال، ترامپ همچنان خواستار توافق با ایران بود و پیش از بلندشدن بمب‌افکن‌ها امیدوار بود که راه‌حلی دیپلماتیک پیدا شود؛ اما وقتی بمب‌افکن‌ها وارد حالت سکوت رادیویی شدند، امکان بازگشت وجود نداشت؛ هرچند که خطوط ارتباطی همچنان باز بود.

در نهایت، این عملیات نظامی موفقیت‌آمیز نشان‌دهنده رویکرد ترکیبی ترامپ بود که از یک سو فشار نظامی قابل توجهی علیه برنامه هسته‌ای ایران وارد کرد و از سوی دیگر تلاش می‌کرد مسیر دیپلماسی و مذاکره را باز نگه دارد. کنترل دقیق اطلاعات، مدیریت هوشمندانه رسانه‌ها و هماهنگی نزدیک با اسرائیل از ویژگی‌های بارز این رویکرد بود که به ترامپ امکان داد دست برتر راهبردی را حفظ کند و همزمان از تشدید تنش‌های گسترده‌تر اجتناب ورزد./ منبع

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا