مسیر تازه اسرائیل و آمریکا تحت رهبری ترامپ
به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشتی با عنوان «مسیر تازه اسرائیل و آمریکا تحت رهبری ترامپ» نوشته اریک آر. ماندل (Eric R. Mandel)، در نشریه جروزالم پست (The Jerusalem Post)، منتشر شده است. این یادداشت تحلیلی با تکیه بر تجربیات میدانی و گفتوگوهای سیاسی در آمریکا و اسرائیل، به بررسی تغییر رویکرد سیاست خارجی دولت ترامپ نسبت به اسرائیل میپردازد؛ رویکردی که بر اساس منافع معاملاتی و تضعیف تعهدات سنتی آمریکا در قبال امنیت اسرائیل ترسیم شده است. در ادامه، خلاصه این مطلب آمده است.
تحول در ساختار دموکراسی آمریکا، تاکید میکند که اکنون رئیسجمهور نقش محوری در سیاست خارجی دارد، در حالیکه سنا قدرت و اراده کافی برای تاثیرگذاری ندارد. رئیسجمهوری مانند ترامپ که به سیاست خارجی بر مبنای معاملات مالی مینگرد، نسبت به تعهدات سنتی آمریکا به متحدانی چون اسرائیل بیتفاوت است. این تغییر، نشانه بازگشت به سنت انزواگرایی جمهوریخواهان گذشته است.
اسرائیل، در زمینه برنامهریزی راهبردی بلندمدت همواره ضعف داشته و معمولاً به اهداف کوتاه مدت اکتفا کرده است. از طرف دیگر، آمریکا نیز تنها کشوری بوده که در طول دههها نسبت به بقای اسرائیل دغدغه داشته است. اما اکنون، رابطه ویژه آمریکا و اسرائیل که بر ارزشهای دموکراتیک بنا شده بود، جای خود را به رویکردی معاملهمحور داده که در آن موفقیت با سود مالی سنجیده میشود.
مندل به نقل از جوئل ریبرن، نامزد پیشنهادی ترامپ برای مسئولیت خاورمیانه در وزارت خارجه، میگوید که کشورهای خلیج فارس به «شریکان انتخابی» آمریکا تبدیل شدهاند. در همین راستا، قطر که میزبان گروههای اسلامگرا و جهادی است، با سرمایهگذاری سنگین در آمریکا، در حال تاثیرگذاری بر سیاست و دانشگاههای این کشور است. بسیاری از چهرههای بانفوذ آمریکایی اکنون از حمایت مالی قطر بهرهمندند.
اکنون یک «نارنجک» به رابطه ویژه آمریکا و اسرائیل پرتاب شده و در سالهای آینده، چه با تداوم ریاست جمهوری ترامپ و چه با روی کار آمدن دولتهای بعدی، این رابطه دیگر به شکل سابق بازنخواهد گشت.
ترامپ با نادیده گرفتن نقش اسرائیل در توافق با حوثیها، این کشور را در برابر حملات موشکی آسیبپذیر کرده است. همچنین، او با لغو تحریمها علیه احمد الشرع، یکی از چهرههای اسلامگرای سوری، برخلاف هشدارهای اسرائیل عمل کرده است. این اقدامات، نشاندهنده روندی است که در دوران بایدن نیز آغاز شد؛ مانند توقف ارسال مهمات به اسرائیل در میانه جنگ با حماس که مانع از پیروزی سریع اسرائیل شد.
رهبران اسرائیل باید این وضعیت را به مثابه فرصتی برای باز تعریف رابطه خود با آمریکا ببینند و به سوی استقلال راهبردی و ایجاد مسیرهای جایگزین برای تأمین تسلیحات و مهمات حرکت کنند. او توصیه میکند اسرائیل روابط خود را با کشورهایی چون هند که با یهودیان خصومت تاریخی ندارند و در مبارزه با اسلامگرایی افراطی منافع مشترک دارند، تقویت کند. در مقابل، اروپا به دلیل فشارهای داخلی ناشی از جمعیت مسلمان و پیشینه تاریخی ضدیهودی، شریک قابلاعتمادی برای اسرائیل نیست.
اسرائیل باید آماده فشارهای آمریکا برای انجام توافقات گروگانگیری و نیز خروج از مواضع نظامی راهبردی خود در سوریه و جنوب لبنان باشد. به ویژه اینکه دولت آمریکا برخلاف مردم شمال اسرائیل، به شکل خوشبینانهای باور دارد که دولت لبنان قادر به مهار حزبالله خواهد بود.
در چارچوب رویکرد معاملاتی دولت ترامپ، اگر آمریکا اسرائیل را وادار به عقب نشینی از منطقه حائل یککیلومتری در اطراف نوار غزه یا از گذرگاه فیلادلفی کند، مسیر ورود تسلیحات برای حماس دوباره باز خواهد شد. در این صورت، ساکنان مناطق مرزی که از قتلعام ۷ اکتبر جان سالم به در برده و به خانههای خود بازگشتهاند، بار دیگر ناامن شده و مجبور به ترک مناطق خود خواهند شد.
نگرانی اصلی اسرائیل، امضای یک توافق ضعیف هستهای با ایران است که جمهوری اسلامی آن را نادیده گرفته و همچنان به مسیر ساخت سلاح هستهای ادامه خواهد داد. در چنین شرایطی، اسرائیل ممکن است مجبور شود بدون اجازه ترامپ به تأسیسات هستهای ایران حمله کند و سپس در معرض خشم دولت آمریکا قرار گیرد. از سوی دیگر، لغو تحریمها علیه ایران باعث ورود میلیاردها دلار برای حمایت از نیروهای نیابتی این کشور خواهد شد.
اسرائیل همواره در وضعیتهای فوقالعاده قرار داشته و اکنون نیز باید با استفاده از فرصتی که دارد، راهبرد خود را باز تعریف کند. حتی اگر شرایط نسبت به چند سال گذشته دگرگون شده، اسرائیل باید چشمانداز بلندمدت خود را فراتر از بحرانهای فعلی از جمله درگیریهای هفتگانه طراحی کند.
صرف نظر از آنچه ترامپ درباره ایران، سوریه، غزه، لبنان، عراق و یمن تصمیم بگیرد، اسرائیل ناچار است فعلاً با دولت او همکاری کند و از شرایط نامطلوب موجود بهترین بهره ممکن را ببرد. او امیدوار است که مشاوران امنیت محور بتوانند ترامپ را متقاعد کنند که داشتن یک اسرائیل قوی، در کنار معاملات میلیارد دلاری، برای منافع امنیت ملی آمریکا نیز ضروری است. تضعیف روابط با اسرائیل تنها منجر به بیثباتی بیشتر و افزایش احتمال جنگ خواهد شد.
اگر دولت ترامپ به مسیر کنونی خود ادامه میدهد و اسرائیل را به رتبهای ثانویه تنزل میدهد، در عین حال باید کمک کند که اسرائیل بتواند با شرکای جدیدی چون عربستان و هند روابطی قوی و مبتنی بر منافع مشترک برقرار سازد. به گفته او، رئیسجمهور علاقهمند به برقراری چنین روابطی با عربستان و اندونزی است، اما تا زمانی که اسرائیل قدرتمند و مورد حمایت آمریکا نباشد، این کشورها نیز ریسک تعامل با آن را نخواهند پذیرفت.
در دوران جدید سیاست خارجی آمریکا و اسرائیل، این امکان وجود دارد که دولتهای آینده به درک دوبارهای از منافع متقابل امنیتی و ارزشی بازگردند و رابطه راهبردی دو کشور احیا شود./ منبع



