خاورمیانهداخلینظام بین‌الملل و نهادها

آرزوهای بزرگ دیپلماسی

به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشتی با عنوان «آرزوهای بزرگ دیپلماسی» به قلم حمید غلام‌زاده در فرهیختگان منتشر شده است. این یادداشت با معرفی اندیشکده جدید محمدجواد ظریف، بر ضرورت تغییر الگوهای روابط بین‌الملل و اعتمادسازی برای همکاری منطقه‌ای تأکید دارد، اما رویکرد منفعلانه آن به نقد کشیده شده است. ظریف با مرور طرح‌های پیشین و پیشنهاد همکاری‌های ترانزیتی، دیپلماسی را راه‌حل مشکلات منطقه می‌داند. در ادامه، چکیده این یادداشت آمده است.


یادداشتی در مجله فارن ‌پالیسی منتشر شده که ضمن معرفی اندیشکده جدید، پیشنهادهایی برای روابط بین‌الملل ارائه می‌دهد. تغییر الگوها و رویکردها در دیپلماسی مورد تأکید قرار گرفته و طرح‌هایی چون مجمع گفت‌وگوهای منطقه‌ای، پیمان عدم معارضه، صلح هرمز، انجمن گفت‌وگوهای مسلمانان غرب‌آسیا و شبکه تحقیق و توسعه اتمی غرب‌آسیا مرور شده‌اند. این طرح‌ها به‌دلیل بی‌اعتمادی متقابل ناکام مانده‌اند. حمله اخیر اسرائیل به ایران و اظهارات مقامات آن، نگرانی‌های امنیتی را در منطقه افزایش داده و این نگرانی، فرصتی برای همکاری و هم‌افزایی از طریق رفع بی‌اعتمادی‌ها ایجاد کرده است. دلیل شکست طرح‌های پیشین، رویکرد منفعلانه و مبتنی بر ضعف آن‌ها عنوان شده است. سیاست خارجی عرصه مماشات نیست و کشورها با مشاهده قدرت عملی در طرف مقابل، به همکاری تمایل نشان می‌دهند.

قدرت به‌معنای قلدری نیست، بلکه ابزار و عزم برای پیشبرد برنامه‌های منطقه‌ای یا جهانی است. تفکر سازه‌انگارانه بر این باور است که با رفع سوءتفاهمات و اعتمادسازی، مشکلات حل می‌شوند. ملت‌های منطقه در چرخه‌های درگیری و فرصت‌های از دست‌رفته گرفتارند و آینده‌ای متفاوت نیازمند چشم‌انداز، شجاعت و تصمیم برای رهایی از جبر تاریخی است. این تغییر از داخل ایران آغاز شده و به همسایگان گسترش می‌یابد. ایران به‌دلیل تعصبات، از معیارهای حسن همجواری عدول کرده و باید نگرش منفی و سوءظن به کشورهای منطقه را اصلاح کند. توافق ارمنستان و آذربایجان، فرصتی برای همکاری ترانزیتی با مشارکت ایران، روسیه، ترکیه، آذربایجان و گرجستان تلقی شده است. این توافق تهدید نیست، بلکه فرصتی برای سرمایه‌گذاری بخش خصوصی آمریکا و دیگر کشورها در مسیر ترانزیتی منطقه است. با این حال، رقابت ترکیه و آذربایجان ممکن است مانع صادرات گاز ایران و نفوذ آن در قفقاز شود. سرمایه‌گذاری آمریکا در ایران یا دیگر کشورها، غیرواقعی و ناشی از آرزوهای دور از واقعیت دانسته شده است. سیاست اقتصادی آمریکا بر احیای زیرساخت‌های داخلی و تقویت اقتصاد متمرکز است و شرکت‌های آمریکایی تحت فشار هستند تا سرمایه خود را در داخل نگه دارند. بدقولی‌ها و خلف وعده‌های آمریکا و غرب در اقدامات دیپلماتیک ذکر شده، اما همچنان بر لزوم دیپلماسی با این بازیگران تأکید شده است. تغییر پارادایم باید نه‌تنها از سوی ایران، بلکه از سوی اروپا و آمریکا نیز انجام شود. در صورت عدم مذاکره، منطقه در معرض تجزیه، گسترش تندروی و آشوب قرار خواهد گرفت. اتفاقات لیبی، سوریه، لبنان و عراق نشان‌دهنده تمایل غرب به نابودی و تجزیه کشورهای بزرگ منطقه برای جلوگیری از تهدید اسرائیل است.

بی‌ثباتی در غرب‌آسیا، پروژه راه ابریشم چین را مختل کرده و تجارت این کشور با اروپا و آفریقا را محدود می‌کند. شکست طرح‌های پیشنهادی ناشی از عدم شناخت دقیق و به‌روز از تحولات جهانی است. پیشنهادهای مبتنی بر دانش کهنه، محکوم به شکست هستند و تغییر پارادایم باید در شناخت صحنه جهانی رخ دهد./ منبع

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا