
حملات آمریکا و اسرائیل به ایران، جهان را خطرناکتر کرد
به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشتی با عنوان «حملات آمریکا و اسرائیل به ایران، جهان را خطرناکتر کرد» به قلم ادوارد واستنیج (Edward Wastnidge)، در میدلایستآی (Middle East Eye)، منتشر شده است. این یادداشت به بررسی پیامدهای حملات اسرائیل و آمریکا به ایران در ژوئن ۲۰۲۵ میپردازد و استدلال میکند که این اقدامات دیپلماسی هستهای را تضعیف نموده، خطر اشاعه هستهای را افزایش داده و نظم بینالمللی را متزلزل کرده است. در ادامه، گزیده این مطلب آمده است.
حملات اخیر اسرائیل به ایران، با مشارکت آمریکا، پرسشهایی جدی درباره دیپلماسی، نظم بینالمللی و اشاعه هستهای ایجاد کرده است. اسرائیل، با همان راهبرد همیشگی خود شامل ترور، هدف قراردادن زیرساختهای نظامی و غیرنظامی مانند دانشگاهها و بیمارستانها، صدها غیرنظامی را در ایران کشت. این حملات برای مختلکردن دیپلماسی شکننده بین ایران و آمریکا پس از بازگشت دونالد ترامپ به قدرت طراحی شده بود. مشارکت آمریکا در این درگیری، برخلاف وعدههای ترامپ برای پایاندادن به مداخلات پرهزینه خارجی، نشاندهنده نفوذ قوی اسرائیل بر سیاست منطقهای واشنگتن است.
با وجود ادعای رژیم صهیونیستی درباره برتری هوایی و هدف محدودکردن تواناییهای تهاجمی ایران، تهران توانست حملات موشکی مؤثری علیه اهداف نظامی در اسرائیل انجام دهد و یک حمله نمادین به پایگاه العدید آمریکا در قطر ترتیب داد. ادعاهای اولیه آمریکا درباره موفقیت حملات به تأسیسات هستهای ایران، اکنون با بحثهایی درباره میزان واقعی خسارات و محل ذخایر اورانیوم غنیشده جمهوری اسلامی مواجه شده است. پیشبینی اقدامات بعدی بهویژه با توجه به شکنندگی آتشبس دشوار است. ایران پیشتر اعلام کرده بود که در صورت حمله مستقیم آمریکا، ممکن است تنگه هرمز را ببندد یا تأسیسات هستهای اسرائیل را هدف قرار دهد، که به دلیل نبود نظارت بینالمللی بر برنامه هستهای دولت یهود، خطری مضاعف است. تصور تسلیم بیقیدوشرط ایران غیرواقعی بود و شکست آتشبس میتواند به جنگی فرسایشی منجر شود که برای آمریکا و اسرائیل پرهزینه است.
دانش هستهای ایران با بمباران از بین نمیرود و راهبرد اسرائیل در هدف قراردادن دانشمندان بیاثر است. تغییرات ناگهانی رویکرد ترامپ، از مذاکره به حمله و سپس بازگشت به دیپلماسی، همراه با اظهارات متناقض درباره تغییر نظام، برای ایران درک نیت واقعی ایالات متحده را دشوار کرده و پاسخگویی را خطرناکتر میکند. این حملات، با نقض احتمالی قوانین بینالمللی برای خنثیسازی تهدید ادعایی برنامه هستهای ایران، خطر اشاعه را افزایش داده است. برخلاف ادعاها، اطلاعات نشان میدهد ایران در حال ساخت سلاح هستهای نبود. این حملات، خواست داخلی در ایران برای تسلیحاتیکردن برنامه هستهای بهعنوان عامل بازدارنده را تقویت میکند. اقدام آمریکا و اسرائیل علیه کشوری غیرهستهای، انگیزه سایر کشورها برای توسعه سلاح هستهای بهعنوان تضمین بقا را افزایش داده است.
اسرائیل، بهعنوان تنها قدرت هستهای منطقه، از بازدارندگی هستهای سود برده، در حالی که دیپلماسی هستهای برای ایران بینتیجه بوده است. پاسخ ضعیف اروپا به این درگیری، که با معیارهای دوگانه در قبال اوکراین و غزه همخوانی دارد، اعتبار نظم مبتنی بر قوانین را تضعیف کرده است. راهبرد «حق با قدرت است» آمریکا و اسرائیل، با نادیدهگرفتن هنجارهای بینالمللی، جهانی ناامنتر ایجاد کرده است./ منبع