امنیت و دفاعخارجیخاورمیانه

سناریوی پایان جهان در غرب آسیا؛ اسرائیل قربانی نهایی خواهد بود

به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشتی با عنوان «سناریوی پایان جهان در غرب آسیا؛ اسرائیل قربانی نهایی خواهد بود» به قلم کریستوفر دو بلاگوی (Christopher de Bellaigue) در نشریه آن‌هرد (UnHerd) منتشر شده است. این یادداشت با تحلیل واکنش‌های بین‌المللی نسبت به جنگ غزه، بر پیامدهای درازمدت رویکردهای نظامی اسرائیل تأکید می‌کند و هشدار می‌دهد که ادامه وضعیت کنونی می‌تواند به بی‌ثباتی گسترده در سراسر منطقه غرب آسیا بینجامد و در نهایت اسرائیل را در موقعیتی آسیب‌پذیر و منزوی قرار دهد. در ادامه، چکیده این مطلب آمده است.


طرح‌هایی که از سوی برخی بازیگران برای آینده غزه مطرح شده‌اند، الزاماً به تغییر مسیر نیاز ندارند، بلکه ادامه‌ی همان روندی هستند که اکنون جریان دارد. دونالد ترامپ در اوایل سال جاری پیشنهاد داده بود که نوار غزه «پاک‌سازی» و جمعیت حدود دو میلیون نفری آن به کشورهای عربی همسایه منتقل شود. بر اساس نظرسنجی دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا، ۸۲ درصد اسرائیلی‌ها از اخراج ساکنان غزه حمایت می‌کنند و ۵۶ درصد نیز خواستار اخراج شهروندان فلسطینی داخل اسرائیل هستند. این میزان در سال ۲۰۰۳ به‌ترتیب ۴۵ و ۳۱ درصد بود. بتسالل اسموتریچ، وزیر دارایی اسرائیل، به‌تازگی غزه را «جزئی جدایی‌ناپذیر از سرزمین اسرائیل» دانسته و پیش‌بینی کرده که کرانه باختری نیز تحت حاکمیت کامل اسرائیل قرار خواهد گرفت.

بااین‌حال، مشکل بنیادگرایان اسرائیلی آن است که فلسطینی‌ها از بین نمی‌روند. آن‌ها آن‌قدری زیاد هستند که امکان نسل‌کشی ]کامل[ وجود نداشته باشد و کشورهای عربی همسایه نیز تمایلی به پذیرش آن‌ها ندارند. این کشورها، که به‌ظاهر به‌دلیل همبستگی با فلسطینی‌ها چنین موضعی دارند، در واقع نگران بی‌ثبات‌شدن جوامع شکننده خود هستند. برای مثال، عبدالفتاح سیسی، رئیس‌جمهور مصر، تمایلی به پذیرش موجی از غزه‌ای‌ها ندارد که خواهان شغل، مسکن و حقوق سیاسی باشند. تجربه اردن که جمعیت بومی آن از حضور گسترده فلسطینی‌ها ناراضی است، الگویی هشداردهنده در این زمینه به‌شمار می‌آید.

پایداری و درک عمیق فلسطینی‌ها از نیات خصمانه دشمنانشان، از ویژگی‌هایی است که آن‌ها را از بسیاری ملت‌های دیگر متمایز می‌کند. در تاریخ نمونه‌هایی وجود دارد از جوامعی که به‌دلیل نداشتن این آگاهی و آمادگی، از میان رفته‌اند؛ مانند یهودیان لیسبون در قرن شانزدهم یا ارامنه شرق آناتولی در جریان جنگ جهانی اول. در همه این نمونه‌ها، انفعال در برابر تهدید به سرکوب، به نابودی منجر شد. اما در مورد فلسطینی‌ها چنین انفعالی وجود ندارد.

نمونه‌ای معاصر از چنین مقاومتی، حزب کارگران کردستان است که از سال ۱۹۸۴ با دولت ترکیه وارد درگیری مسلحانه شد و توانست بیش از چهار دهه دوام بیاورد. این سازمان، اکنون در حال بررسی توافقی برای خلع سلاح در ازای ادغام سیاسی است، توافقی که آینده کردها را در دست دولت ترکیه قرار می‌دهد؛ دولتی که اعتماد به آن دشوار است.

در مورد حماس، این گروه خود را جنبشی برای آزادی ملی می‌داند، نه یک گروه جهادی آن‌گونه که از سوی اسرائیل توصیف می‌شود. حماس اعلام کرده در صورتی سلاح بر زمین خواهد گذاشت که اسرائیل به مرزهای پیش از ۱۹۶۷ بازگردد؛ امری که تحقق آن بعید است. از این رو، حفظ توانایی‌های نامتقارن برای ضربه‌زدن به دشمن قدرتمندتر، یکی از معدود ابزارهای باقی‌مانده برای این گروه است.

اگرچه حماس در غزه بخشی از حمایت مردمی خود را از دست داده، این کاهش محبوبیت به‌دلیل خشونت‌های ۷ اکتبر نبوده، بلکه ناشی از بی‌توجهی به رنج مردم و عدم انعطاف در مذاکرات با اسرائیل است. با این ‌حال، در کرانه باختری و حتی در سایر کشورهای عربی، حماس همچنان محبوبیت زیادی دارد. اسرائیل معتقد است که ساختارهای نظامی حماس با سرعت بالایی در حال بازسازی هستند، به‌گونه‌ای که هر پنج نیروی کشته‌شده، با یک نیروی جدید جایگزین می‌شوند. ۶۰ درصد اعضای حماس، فرزندان کسانی هستند که در درگیری‌ها کشته شده‌اند. توانایی سریع این گروه برای جذب نیرو، چالشی جدی برای اسرائیل به‌شمار می‌آید.

برای یک نیروی چریکی، بقا به‌معنای پیروزی است. ویدئوهایی که در رسانه‌ها منتشر می‌شود، نشان می‌دهد نیروهای حماس چگونه با امکانات ابتدایی و سلاح‌های دست‌ساز، به ادوات زرهی اسرائیلی حمله می‌کنند. حتی اگر پس از این حملات، هدف حمله پهپادی قرار گیرند، چنین تصاویر و نمادهایی برای ایجاد انگیزه در نیروهای جدید و دلسردکردن سربازان اسرائیلی کافی است. دولت نتانیاهو آمار فراریان از خدمت سربازی را منتشر نمی‌کند، اما روشن است که چنین پدیده‌ای رو به افزایش است.

تأثیرات این جنگ تنها محدود به مرزهای اسرائیل و فلسطین نیست. در اردن، اخوان‌المسلمین که خاستگاه فکری حماس به‌شمار می‌رود، در انتخابات سال گذشته بر احزاب حامی دولت پیروز شد. در مصر، نیروهای امنیتی اعلام کردند که طرح‌هایی برای ترور شخصیت‌های برجسته را کشف و خنثی کرده‌اند که گفته می‌شود از سوی شاخه مسلح اخوان‌المسلمین برنامه‌ریزی شده بود. باید به خاطر داشت که سیسی در سال ۲۰۱۳ با سرنگونی حکومت اخوان‌المسلمین به قدرت رسید و بسیاری از اعضای این گروه هنوز در زندان‌های مصر محبوس‌اند.

علاوه بر منطقه، تأثیرات جنگ غزه به جهان اسلام و حتی غرب نیز سرایت کرده است. یک منبع امنیتی انگلیسی گفته که جنگ جاری می‌تواند به بزرگ‌ترین عامل جذب نیرو برای گروه‌های افراطی از زمان حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ تبدیل شود.

در شرایط کنونی، نیاز به رویکردی بلندمدت در سیاست‌گذاری احساس می‌شود. پیشنهاد ترامپ مبنی بر اسکان فلسطینی‌ها در «جوامع امن‌تر و زیباتر» نشان‌دهنده ناآگاهی از پی‌آمدهای چنین اقداماتی است. در حالی‌که کشورهای غربی از جمله انگلیس تلاش‌هایی برای به‌رسمیت‌شناختن مشروط دولت فلسطینی کرده‌اند، ضروری است که همکاری مؤثری میان این کشورها و جهان عرب شکل بگیرد تا بتوان از وقوع فاجعه‌ای بزرگ‌تر جلوگیری کرد./ منبع

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا