در ذهن دشمن چه میگذرد؟
به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشتی با عنوان «در ذهن دشمن چه میگذرد؟» به قلم مصباحالهدی باقری در روزنامه فرهیختگان منتشر شده است. در این یادداشت نویسنده با بررسی مهمترین ذهنیات و اهداف راهبردی اسرائیل در قبال ایران، بر اهمیت شناخت دقیق این ذهنیات برای طراحی راهبردهای متقارن، نامتقارن و پیشدستانه به منظور ناکامگذاشتن دشمن تأکید دارد. این متن با ترسیم ابعاد روانی، اطلاعاتی، نظامی و رسانهای این راهبردها، بر لزوم بستن منافذ تحقق آنها تاکید میکند. در ادامه، بهره سخن این یادداشت را میخوانید.
در شرایطی میان توقف آتشبس و احتمال تهاجم دوباره اسرائیل، شناخت آنچه در ذهن دشمن میگذرد اهمیت اساسی دارد. هر طرف در پی پیروزی و شکست طرف دیگر است و بر این اساس برنامهریزی و طراحی میکند. آگاهی از اهداف و محاسبات دشمن امکان اتخاذ راهبردهای متقارن، نامتقارن، فعال و پیشدستانه را برای ناکامگذاشتن او فراهم میسازد. برخی از این ذهنیات صرفاً دادههای انحرافی برای مشغولکردن طرف مقابل هستند و باید در کنار سنجش اعتبار و همافزایی آنها، ذهنیات کلان، راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی دشمن شناسایی و ارزیابی شوند تا سطح کنش متناسب در دورههای رویارویی و توقف آتشبس تعریف گردد.
از مهمترین این ذهنیات، هدف حذف کامل انقلاب اسلامی ایران است که شامل ترور مسئولان کلیدی، فروپاشی حکومت جمهوری اسلامی و توقف جبهه مقاومت میشود و همه ظرفیتهای اطلاعاتی، امنیتی و نظامی برای آن بهکار گرفته میشود. ترویج انگاره «ایران ضعیف» نیز حیاتی تلقی میشود، زیرا این تصویر برای حفظ بقای اسرائیل ضروری است. تلاش برای ایجاد بازدارندگی مطلق با محدودکردن توان عملیاتی و نظامی ایران در میدان نیز دنبال میشود. از کار انداختن زنجیره جبهه مقاومت و قطع شریانهای اتصال آن به جمهوری اسلامی در اولویت است.
استقرار پایگاههای اشراف منطقهای بهصورت فیزیکی و مجازی بهمنظور رصد کامل تحرکات جبهه مقاومت مورد توجه قرار دارد. القای تصویر ضعف، جعل و خودکامگی در جبهه مقابل برای فرسایش اعتماد ملی و سرمایه اجتماعی از طریق رسانهها و بزرگنمایی بحرانهای داخلی پیگیری میشود. ایجاد اختلال شناختی، ادراکی و آشفتگی در اولویتبندی و تصمیمگیری از طریق عملیات روانی و رسانهای از اهداف ثابت دشمن است.
بالا نشاندادن هزینه مقابله با اسرائیل در ذهن حاکمان و مردم ایران برای کاهش تمایل به رویارویی پیگیری میشود و موضوعاتی چون برنامه هستهای نمونهای از این راهبرد است. در برابر آرمان محو اسرائیل، تلاش میشود این ایده غیرواقعی، مضحک و مطرود جلوه داده شده و به حاشیه رانده شود. تجزیه ایران نیز بهعنوان هدف بلندمدت مطرح است که میتواند به فروپاشی جبهه مقابل منجر شود.
ایجاد رعب و مهابت از طریق اقدامات خشن و غیرانسانی با هدف ترساندن طرف مقابل از رویارویی دنبال میشود. تغییر نگاههای راهبردی و ایدئولوژیک تصمیمگیران ایران، به نگاههای سیاسی و ملیگرای منبعمحور برای کاهش جسارت و خطرپذیری نیز مدنظر قرار دارد. ایجاد اختلال در زنجیره تأمین و توزیع مواد غذایی برای ضربه به امنیت غذایی و انباشت نارضایتی عمومی برنامهریزی شده است.
یارگیری از سطوح مختلف اجتماعی از طریق جذب یا منزویکردن افراد برای استفاده در بحرانها، و زدودن قبح تعرض با جازدن تهاجم بهعنوان واکنشی ناگزیر، بخشی از ذهنیات دشمن است. سرگرمکردن جبهه مقابل به جنگ یا فکر جنگ بهمنظور پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی مانند ایجاد کریدور داوود، تکمیل کریدور زنگزور و توسعه پیمان ابراهیم نیز اجرا میشود. غیرقابل پیشبینی جلوهدادن اسرائیل در ذهن طرف مقابل برای ایجاد سردرگمی در اتخاذ واکنش مناسب بهکار گرفته میشود.
در حال حاضر، محورهای اصلی برنامهریزی اسرائیل شامل ایجاد فرصت ضربه با هزینه حداقلی، تضعیف انسجام ملی ایران از طریق فشارهای داخلی و خارجی، خسته و آشفتهکردن ذهنی و شناختی مردم و افزایش فاصله میان خواست حاکمان و تمایل تودهها است. سطح دسترسی به برخی از این اهداف متفاوت است اما ضرورت دارد جبهه مقابل با اقداماتی امنیتی، رسانهای، فکری و شناختی و تغییر موازنه، مسیر تحقق آنها را مسدود کند./ منبع



