سیاستهای آمریکا چگونه اروپا را به چین نزدیکتر میکند
بهگزارش اطلس دیپلماسی، مقاله با عنوان «سیاستهای آمریکا چگونه اروپا را به چین نزدیکتر میکند» که بهقلم والبونا زنلی (Valbona Zeneli) و زولتان فهر (Zoltán Fehér) در نشنال اینترست (National Interest) منتشر شده است، به بررسی نحوه تأثیرگذاری سیاستهای اقتصادی، امنیتی و فناورانه ایالات متحده بر موضعگیری اتحادیه اروپا در قبال چین میپردازد. نویسندگان استدلال میکنند که اقدامات اخیر واشنگتن، بهویژه در قالب تعرفهها و عقبنشینیهای راهبردی، موجب تضعیف پیوندهای فراآتلانتیکی شده و برخی از سیاستگذاران اروپایی را بهسمت «تنشزدایی» یا حتی «تفاهم راهبردی» با چین سوق داده است. این روند در بستر رقابت بزرگ چین و آمریکا و تضعیف نظم بینالملل لیبرال بررسی میشود. در ادامه چکیده این مقاله را میخوانید.
در سفر اخیر ما به بروکسل و پاریس، سیاستگذاران اروپایی نگرانیهایی را در مورد شکافی که بین کشورهای آنها و ایالات متحده ایجاد شده، بازتاب دادند. نگرانیهایی مبنی بر اینکه ایالات متحده در حال فاصله گرفتن از متحدان خود در قاره اروپاست؛ امری که برخی نخبگان اروپایی را بهسمت همکاری بیشتر با چین سوق داده است.
اکنون در این نوشتار، چهار روند ژئوپلیتیکی کلیدی را بهعنوان عوامل شکلدهنده به سیاست اروپا در قبال چین معرفی میکنیم:
گرفتار شدن اروپا میان رقابت راهبردی چین و آمریکا
اروپا بیش از پیش در میان رقابت فزاینده میان واشنگتن و پکن گرفتار شده است. از زمان روی کار آمدن ترامپ در سال ۲۰۱۷، سیاست آمریکا از تعامل با چین به موازنه راهبردی تغییر یافت؛ روندی که در دوران بایدن نیز با تغییراتی در لحن ادامه یافت و سیاستهای محدودکننده در حوزه تجارت، فناوری و نظامی در برابر چین همچنان ادامه داشت. دولت دوم ترامپ مسیر تقابلیتری در پیش گرفته و با اعمال تعرفههای سنگین (تا ۱۴۵ درصد) بر کالاهای چینی، وارد جنگ تجاری آشکاری با پکن شده که با واکنش مشابه چین همراه بوده است.
اروپا تلاش کرده از گرفتار شدن در دوگانه چین-آمریکا پرهیز کند و در عین شناخت تهدیدهای ساختاری چین، بهدنبال حفظ منافع اقتصادی و استقلال راهبردی خود باشد. این در حالی است که رقابت تجاری چین و آمریکا تبعاتی مستقیم بر صنایع اروپایی از جمله در قالب مازاد تولید و سیل صادرات ارزان چینی به بازارهای جهانی داشته است.
تردید اروپا به نقشآفرینی بلندمدت آمریکا در امنیت قاره
از زمان اوباما و بهویژه در دوران ترامپ، عقبنشینی تدریجی آمریکا از نقشآفرینی جهانی و کاهش تعهداتش به اروپا موجب نگرانی شدید در بروکسل شده است. ترامپ از چندجانبهگرایی فاصله گرفت، تعهدات ناتو را زیر سؤال برد و در دولت دوم خود با کاهش حمایت از اوکراین، نزدیکی به روسیه و اعمال تعرفههای سنگین بر صادرات اروپا، فاصله بیشتری از متحدان اروپایی گرفت. همه این اقدامات موجب بازنگری راهبردی اروپا در خصوص همکاری با واشنگتن شدهاند.
برخی کشورها در اروپا به سمت تنظیم مجدد روابط با چین تمایل پیدا کردهاند، هرچند برخی دیگر هشدار میدهند که مشکلات ساختاری اقتصاد چین مانع از تحقق یک «تفاهم بزرگ» پایدار خواهد بود. با این حال، نشانههایی از تداوم همکاری ترانسآتلانتیکی نیز دیده میشود؛ نظیر توافق اخیر مواد معدنی میان آمریکا و اوکراین.
جنگ اوکراین و ائتلاف چین-روسیه
تهاجم روسیه به اوکراین، نظم امنیتی اروپا را در هم شکست و نشان داد که تهدیدات اقتدارگرایانه تا چه حد به قاره اروپا نزدیک شدهاند. از دید اروپاییها، حمایت سیاسی و اقتصادی چین از روسیه -که پیش از تهاجم در قالب یک «شراکت بیحد و مرز» اعلام شده بود- نقش مهمی در تداوم جنگ و تضعیف اثر تحریمها داشته است. این همکاری چین و روسیه، نگرانیهای اروپا را از نفوذ زیرساختی چین در قاره سبز افزایش داده است.
هرچند برخی در اروپا هنوز چین را یک «رقیب سیستمی» میدانند و خواهان سختگیری در برابر آن هستند، اما شماری دیگر خواهان بازنگری در راهبرد تعامل با پکن هستند؛ بهویژه در سایه کاهش تعهد آمریکا به امنیت اروپا.
تهدید اقتصادی و فناورانه چین برای اروپا
مدل اقتصاد دولتی چین و شیوههای ناعادلانهای نظیر یارانه، محدودیتهای بازار و انتقال اجباری فناوری فشار زیادی به رقابتپذیری صنایع اروپا وارد کرده است. مازاد تولید صنعتی چین، بهویژه در حوزههایی چون انرژیهای تجدیدپذیر، بازار اروپا را دچار اخلال کرده است. تلاشهایی برای مقابله با این روند آغاز شده (نظیر تحقیقات ضدیارانهای درباره خودروهای برقی چینی) اما اختلاف میان کشورهای عضو، بهویژه به دلیل وابستگی متقابل اقتصادی با چین، مانع از شکلگیری یک پاسخ واحد و قاطع شده است.
گزارش سال ۲۰۲۴ «ماریو دراگی» -رئیس سابق بانک مرکزی اروپا- بر ضرورت سرمایهگذاری سالانه ۷۵۰ تا ۸۰۰ میلیارد یورویی در فناوری، هوش مصنوعی و انرژی پاک تأکید دارد. با این حال، صنعت اروپا در برخی زمینهها هنوز به فناوریهای چینی نیازمند است، که تضادی میان ملاحظات امنیتی و منافع اقتصادی بخش خصوصی ایجاد کرده است.
جمعبندی
احتمال نزدیکی تاریخی اروپا به چین پشت میزهای گفتمان و سیاستگذاری مطرح است. اگرچه هنوز عوامل بازدارندهای همچون نگرانیهای امنیتی، وابستگی به آمریکا و مشکلات ساختاری اقتصاد چین بهقوت خود باقی ماندهاند. همان سیاستگذاران اروپایی نگران از بروز شکافها بین آمریکا و اروپا، تأکید دارند که اگر آمریکا و اروپا خواهان مهار قدرتگیری چین هستند، باید شکافهای میان خود را ترمیم کنند و نظم بینالملل مبتنی بر قواعد را بازسازی کنند. در غیر این صورت، این چین است که بیشترین بهره را از فروپاشی نظم لیبرال جهانی خواهد برد. /منبع



