آمریکاانتخاب سردبیرخارجینظام بین‌الملل و نهادها

متحدان آمریکا باید خود را نجات دهند

به‌گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشت «متحدان آمریکا باید خود را نجات دهند» که به‌قلم مالکوم ترنبول (Malcolm Turnbull)، در فارن افرز (Foreign Affairs)، منتشر شده است، استدلال می‌کند که سیاست‌های دونالد ترامپ نظم جهانی پساجنگ جهانی دوم را که آمریکا ایجاد کرده بود، به چالش کشیده و متحدانش را مجبور به تقویت استقلال استراتژیک، افزایش توان دفاعی، و ایجاد ائتلاف‌های جدید بدون وابستگی به واشنگتن کرده است. نویسنده به متحدان آمریکا پیشنهاد می‌کند که از وابستگی به آمریکا در دوران ترامپ حذر کنند. در ادامه چکیده این مقاله را می‌خوانید.


دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، با بازگشت به قدرت، نظم جهانی پساجنگ جهانی دوم را که ایالات متحده بنیان نهاده بود، زیر سؤال برده است. او با تهدید به تصاحب گرینلند، الحاق کانادا، و کنترل کانال پاناما، حاکمیت متحدان را به چالش کشیده، جنگ تجاری جهانی را برای سود آمریکا به راه انداخته، از توافق اقلیمی پاریس و سازمان بهداشت جهانی خارج شده، و آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا را منحل کرده است. رفتار او با اوکراین -فشار برای پذیرش صلح به جای اجبار روسیه- طرف ضعیف‌تر را تحقیر و متجاوز را تقویت کرده است. ترامپ، همان‌طور که در تروث سوشال نوشته، معتقد است «کسی که طلا دارد، قانون را تعیین می‌کند»، و این دیدگاه برخلاف نهادهای جهانی است که برای جلوگیری از سلطه قدرت‌های قوی بر ضعیفان طراحی شده بودند.

این سیاست‌ها برای حامیان آمریکا که به ارزش‌های خیرخواهانه آن باور داشتند، شوک‌آور است. برخی امیدوارند اقدامات ترامپ بخشی از یک استراتژی پیچیده باشد یا تغییری در مسیر او رخ دهد، اما امید در این شرایط خطرناک است. ترامپ تا انتخابات بعدی همچنان با همین روش و فرمان در واشنگتن می‌تازاند. متحدان نباید تسلیم شوند، بلکه باید با ائتلاف، از ارزش‌هایی که آمریکا زمانی نمایندگی می‌کرد، دفاع کنند. امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، خواستار ائتلافی از کشورهایی شده که «تسلیم زورگویی نمی‌شوند».

در عصر «اول آمریکا»، متحدان باید خود را برای دفاع مستقل آماده کنند. این شامل خرید تسلیحات پیشرفته، افزایش ذخایر تجهیزات، و جذب نیروی انسانی بیشتر است. آن‌ها باید «استقلال حاکمیتی» را تقویت کنند؛ یعنی توانایی عملیات بدون همکاری یا تأیید آمریکا. این رویکرد با دعوت ترامپ و معاونش، جی‌دی ونس، که پیشتر از استقلال نظامی فرانسه تحت فرماندهی ژنرال «دوگل» ستایش کرده، هم‌خوانی دارد. اوکراین نمونه‌ای از این فشار است؛ ترامپ با حمایت از شرایط صلح مورد نظر ولادیمیر پوتین، عملاً طرف روسیه را گرفته، اما سه ماه مماشات جنگ را پایان نداده است.

اروپا که از روسیه تهدید فوری می‌بیند، ظرفیت اقتصادی برای پیشی گرفتن از مسکو را دارد. دونالد تاسک، نخست‌وزیر لهستان، پرسیده است که چرا ۵۰۰ میلیون اروپایی برای دفاع در برابر ۱۴۰ میلیون روس به ۳۳۰ میلیون آمریکایی نیاز دارند؟ ناتو و متحدان، از جمله استرالیا، نیاز به افزایش هزینه‌های دفاعی را پذیرفته‌اند، اما خرید تسلیحات آمریکایی، مانند اف-۳۵ که به نرم‌افزار و قطعات آمریکایی وابسته است، استقلال را کاهش می‌دهد. اتحادیه اروپا با برنامه ۱۵۰ میلیارد یورویی خود، شرکت‌های آمریکایی را کنار گذاشته، پرتغال از خرید اف-۳۵ منصرف شده، و کانادا در حال بازنگری خرید ۸۸ فروند اف-۳۵ است. اروپا باید با الگوبرداری از ایرباس یا نوآوری‌های دفاعی اوکراین، مانند حملات پهپادی اخیر به پایگاه‌های روسیه، صنعت دفاعی خود را متحد کند.

در منطقه هند-آرام، چین نسبت به روسیه تهدید بزرگ‌تری برای همسایگان است. سیگنال‌های ترامپ درباره تایوان متناقض است: او از وضعیت دفاعی تایوان شکایت کرده، اما وزیر دفاعش، پیت هگزت، در نشست «شانگری-لا» قول داده که چین در دوره ترامپ به تایوان حمله نکند. با این حال، تمرین‌های نظامی چین شبیه‌سازی تهاجم است و تایوان برای افزایش بودجه دفاعی اجماع ندارد. چین با ظرفیت کشتی‌سازی ۲۰۰ برابر آمریکا، در جنگ متعارف می‌تواند سریع‌تر بازسازی شود. سقوط تایوان اعتماد متحدان آسیایی به بازدارندگی آمریکا را تضعیف می‌کند. ژاپن و کره جنوبی، با پایگاه‌های آمریکایی می‌توانند دفاع خود را تقویت کنند، اما بدون اطمینان به واشنگتن ممکن است به تسلیحات هسته‌ای روی آورند. فیلیپین، متحد معاهده‌ای آمریکا، در دریای چین جنوبی تحت فشار چین است، اما آمریکا جز اعتراض کاری نکرده و فیلیپین ممکن است به چین نزدیک شود. استرالیا از طریق پیمان «آکوس» وابستگی‌اش به آمریکا را افزایش داده، اما بعید است زیردریایی‌های ویرجینیا را دریافت کند و این نشان‌دهنده خطر کاهش قدرت حاکمیت این کشور است.

در تجارت، سیاست تعرفه‌ای ترامپ سیستم تجارت جهانی را که آمریکا ساخته بود، مختل کرده است. او تعرفه ۵۰ درصدی (از ۲۵ درصد) بر آلومینیوم کانادا اعمال کرده و این در تضاد منافع با مزیت انرژی کاناداست و منجر به افزایش قیمت‌ها در آمریکا خواهد شد. من با تجربه دیدار با ترامپ در سال ۲۰۱۷، هشدار می‌دهم که ممنوعیت واردات چین می‌تواند به افسردگی تجارت جهانی منجر شود. متحدان باید با توافق‌های تجارت آزاد، مانند «توافق گسترده و پیشرو برای شراکت ترانس-پاسیفیک» (CPTPP) که پس از خروج آمریکا از «شراکت ترانس-پاسیفیک» (TPP) با رهبری ژاپن و استرالیا شکل گرفت، به پیش روند. انگلیس به CPTPP پیوسته است و چین، کره جنوبی، و تایوان علاقه‌مندند. اروپا مذاکرات تجاری با استرالیا را از سر گرفته است و ژاپن و کره جنوبی با چین برای تجارت آزاد مذاکره می‌کنند. این اقدامات پاسخ به یک‌جانبه‌گرایی تجاری آمریکا است.

چین از سیاست‌های بی‌ثبات ترامپ سود می‌برد، زیرا تسلط دلار و ثبات آمریکا را تضعیف می‌کند. تعرفه‌های او علیه استرالیا، با وجود مازاد تجاری آمریکا، کانبرا را به پکن نزدیک‌تر می‌کند. هدف ترامپ بازصنعتی‌سازی آمریکا و تسلط بر نیمکره غربی است، اما متحدان باید تصمیم بگیرند که این اهداف واقع‌بینانه یا ارزشمند نیستند. اعتماد به ارزش‌های آمریکا در حال فروپاشی است و بازسازی آن دشوار خواهد بود. اگر آن «الگوی نظم جهانی» پسا جنگ جهانی دوم بخواهد صرفا به‌نفع آمریکا عمل کند، پس ترامپ جهانی تاریک‌تر برای دیگران رقم خواهد زد. /منبع

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا