کارکرد تعرفهها چیست؟
به گزارش اطلس دیپلماسی، مقالهای با عنوان «کارکرد تعرفهها چیست؟» نوشته مایکل پیرس (Michael Pearce)، منتشرشده در آکسفورد اکونومیکس (Oxford Economics)، به بررسی اهداف و اثرات سیاست تعرفهای دولت آمریکا میپردازد. این یادداشت نشان میدهد که تعرفهها در افزایش درآمد دولت موفق بودهاند، اما در بازکردن بازارهای خارجی و تقویت تولید داخلی، کمتر اثربخش عمل کردهاند و بهدلیل درآمدزایی بالا، احتمالاً پایدار خواهند ماند. در ادامه، چکیده این یادداشت آمده است.
تعرفهها ابزارهایی در سیاست تجاری هستند که اهداف متعددی را دنبال میکنند، اما اثربخشی آنها در دستیابی به این اهداف متفاوت است. دولت ترامپ اهداف مختلفی از جمله افزایش درآمد دولت، کاهش کسری تجاری، استفاده از تعرفهها بهعنوان اهرم مذاکره برای بازکردن بازارهای خارجی و تقویت تولید داخلی به دلایل امنیت ملی را برای سیاست تعرفهای خود اعلام کرده است. با این حال، نتایج نشان میدهند که تعرفهها در برخی اهداف موفقتر از دیگران عمل کردهاند.
تعرفهها بهطور مؤثری درآمد دولت را افزایش دادهاند. با اعمال تعرفه ۱۰ درصدی سراسری در آوریل ۲۰۲۵، درآمد گمرکی از ۷۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴ به حدود ۳۲۰ میلیارد دلار تا ژوئن ۲۰۲۵ رسید و سهم آن به ۱.۱ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش یافت، که چهار برابر سال گذشته است. اکنون عوارض گمرکی چهارمین منبع بزرگ درآمد دولت فدرال پس از مالیات بر درآمد، حقوق و دستمزد و مالیات شرکتهاست. پیشبینی میشود که با ادامه این تعرفه و حفظ نرخهای بالاتر برای چین و برخی صنایع، تا یک دهه آینده ۲.۵ تریلیون دلار به خزانه دولت افزوده شود، که میتواند کسری درآمد ناشی از کاهش مالیاتی را جبران کند. با توجه به نیاز مداوم واشنگتن به منابع مالی و کسریهای بودجه پایدار، این تعرفه ۱۰ درصدی احتمالاً فراتر از دولت کنونی ادامه خواهد یافت.
در زمینه کاهش کسری تجاری، تعرفهها با کاهش بیشتر واردات نسبت به صادرات، تأثیر محدودی داشتهاند. تعرفهها با گرانترکردن کالاهای خارجی، تقاضای واردات را کاهش میدهند. در مقابل، صادرات بهدلیل تلافی ملایمتر و هدفمندتر شرکای تجاری، کمتر کاهش یافته است. پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۸، شکاف تجارت کالاها حدود ۰.۴ درصد تولید ناخالص داخلی کاهش یابد. این امر از دو طریق محقق میشود: نخست، درآمد اضافی تعرفهها کسری بودجه فدرال را کاهش داده و تقاضای داخلی و اشتهای وارداتی را کم میکند. دوم، تلافی نامتقارن شرکای تجاری باعث شده که تعرفههای آمریکا بر کالاهای وارداتی بالاتر از تعرفههای اعمالشده بر صادرات آمریکا باشد.
با وجود ادعای رئیسجمهور ترامپ مبنی بر موفقیت تعرفهها بهعنوان ابزار مذاکره، این سیاست در بازکردن بازارهای خارجی برای شرکتهای آمریکایی ناکام بوده است. توافقهای تجاری اعلامشده تاکنون بیشتر بر کاهش جنبههای زیانبار سیاستها متمرکز بوده و پیشرفتی در دسترسی به بازارهای خارجی ایجاد نکردهاند. حتی موانع تجاری برای صادرکنندگان آمریکایی در برخی کشورها افزایش یافته است.
در زمینه حمایت از صنایع داخلی، تعرفهها هنوز نتایج ملموسی نداشتهاند و حتی آسیبهایی به همراه داشتهاند. افزایش هزینه کالاهای سرمایهای وارداتی، حاشیه سود تولیدکنندگان را کاهش داده و برنامههای توسعه را مختل کرده است. بیثباتی سیاستهای تعرفهای ناشی از تغییرات ناگهانی، انگیزه بازگشت تولید به داخل را تضعیف میکند. همچنین، موانع تلافیجویانه شرکای تجاری، اقتصاد مقیاس تولید داخلی را تحت تأثیر قرار داده است. حتی در بخشهای راهبردی مانند تراشهها، یارانههای هدفمند و قانون تراشهها و علم نقش اصلی را ایفا میکنند، نه تعرفهها. پیشبینی میشود تولید صنعتی آمریکا تا سال ۲۰۲۸ کمتر از سناریوی بدون تعرفه باشد.
موفقیت تعرفهها در ایجاد درآمد، آنها را به سیاستی پایدار تبدیل کرده است. دونالد ترامپ میتواند بدون نیاز به تأیید کنگره، تعرفهها را اعمال یا لغو کند، اما حذف تعرفهای که میلیاردها دلار درآمد ایجاد میکند، از نظر سیاسی دشوار است. طبق بیانیه کاخ سفید، درآمد تعرفهها برای تقویت امنیت ملی و اقتصادی اختصاص یافته است. لغو تعرفهها نیازمند افزایش مالیاتهای داخلی، کاهش هزینهها یا افزایش کسری بودجه است که هیچکدام آسان نیست. بنابراین، حفظ تعرفه ۱۰ درصدی محتملتر است. برای کسبوکارها و مصرفکنندگان، تعرفهها به معنای هزینههای بالاتر و لزوم انعطافپذیری در زنجیره تأمین و برنامهریزی راهبردی است. در نهایت، تعرفهها بهعنوان ابزاری مالی موفق عمل کردهاند، اما در بازکردن بازارهای خارجی و تقویت تولید داخلی ناکام ماندهاند و به همین دلیل، احتمالاً ادامه خواهند یافت./ منبع



