طرح صلح آمریکا-اسرائیل برای غزه: توافق یا انحراف؟
به گزارش اطلس دیپلماسی، مقالهای با عنوان «طرح صلح آمریکا-اسرائیل برای غزه: توافق یا انحراف؟» به قلم زاها حسن (Zaha Hassan) در اندیشکده بنیاد کارنگی (Carnegie Endowment) منتشر شده است. این مقاله به بررسی تنشهای اساسی میان ابتکار صلح آمریکا-اسرائیل و کنفرانس سازمان ملل برای تحقق راهحل دو دولتی در فلسطین میپردازد. در ادامه، چکیده مطلب آمده است.
برگزاری کنفرانس سطح بالای بینالمللی سازمان ملل همزمان با هشتادمین سالگرد تأسیس این سازمان با هدف ایجاد حمایت جهانی و تدوین اقدامات جمعی و فردی برای دستیابی به آتشبس دائمی و تحقق تعیین سرنوشت فلسطین انجام شد. در نتیجه این تلاشها، نزدیک به ۱۶۰ کشور از جمله چهار عضو دائم شورای امنیت، فلسطین را بهرسمیت شناختند و برخی دیگر تحریمها و محدودیتهای اقتصادی بر اسرائیل اعمال کردند. علاوه بر این، کمیسیون ویژه سازمان ملل در آستانه کنفرانس اسرائیل را مسئول نسلکشی در غزه و پاکسازی قومی در کرانه باختری معرفی نمود.
چند روز پس از این نشست، توجه جهانی به طرح جدیدی معطوف گردید که به صورت مشترک توسط دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در واشنگتن ارائه شد و شامل بیست بند کلیدی است. هرچند دبیرکل سازمان ملل و بسیاری از کشورهای عربی و تشکیلات خودگردان فلسطین از تلاشهای رئیسجمهور آمریکا استقبال کردند، اما جزئیات طرح به طور کامل مورد تایید قرار نگرفت. دلیل این موضوع، اختلاف بنیادین میان هدف کنفرانس سازمان ملل که بر پایه رأی مشورتی دیوان عدالت بینالملل و حقوق بینالملل بر تثبیت حاکمیت فلسطینیان تاکید دارد، و طرح آمریکا-اسرائیل که مسئله غزه را به موضوع افراطگرایی فلسطینیان و نیاز به اداره امور توسط یک طرف سوم تا زمان تحقق اصلاحات نهادی در فلسطین تقلیل میدهد.
طرح آمریکا-اسرائیل با محوریت خلعسلاح و غیرنظامیسازی غزه و ایجاد نهادی غیرسیاسی و فنی برای اداره آن، مدیریت توسعه اقتصادی را به عهده شورای صلح به ریاست ترامپ قرار میدهد و نقش سیاسی تشکیلات فلسطینی تا انجام اصلاحات مبهم محدود میشود. علاوه بر این، بازگشت تشکیلات به مدیریت غزه منوط به توقف پیگرد حقوقی جنایات جنگی اسرائیل شده است؛ خواستهای که همزمان با صدور حکم بازداشت برای نتانیاهو و یوآو گالانت توسط دادگاه کیفری بینالمللی و پیگیری پرونده نسلکشی در دیوان عدالت بینالملل اهمیت ویژهای پیدا میکند.
در متن توافق، رفع محاصره غذایی و دارویی مشروط به پذیرش شرایط توافق توسط حماس شده که این اصلاح مشروط ممکن است عملاً امکان اجرای توافق را سلب کند و از منظر حقوق بینالملل، پرونده بهرهبرداری اسرائیل از کمکهای انسانی را تقویت کند. پس از انتشار توافق، نتانیاهو بهصراحت به زبان عبری اعلام کرد نیروهای اسرائیلی در اغلب مناطق غزه باقی خواهند ماند و توافقی برای تشکیل دولت مستقل فلسطین وجود ندارد. توافق صرفاً بیان میکند شاید در آیندهای نامعلوم مسیر قابل اعتباری برای تعیین سرنوشت و تشکیل دولت فلسطینی شکل گیرد و حق بینالمللی فلسطینیان در سرزمینهای اشغالی از ژوئن ۱۹۶۷ را بهرسمیت نمیشناسد.
اقدامات کنفرانس سازمان ملل با محوریت حقوق بینالملل و حاکمیت فلسطین با سیاستهای آمریکا و اسرائیل برای غزه مغایرت دارد. طرح مشترک اخیر جایگاه تعیین سرنوشت فلسطین، رفع اشغالگری و استفاده از مکانیسمهای حقوقی بینالمللی را تضعیف میکند و موجب کاهش حمایت جهانی و پیچیدهتر شدن حل بحران میشود. کشورهای امضاکننده بیانیه نیویورک و حامیان کنفرانس باید به اقدامات جمعی و فردی برای پایان جنگ و رفع اشغال اسرائیل ادامه دهند و برای اصلاح اساسی طرح بیستمادهای در جهت تطبیق با مشروعیت بینالمللی تلاش نمایند؛ زیرا هرگونه تضعیف این روند ممکن است دیگر کشورها را در جرایم جنگی شریک کند./ منبع



