نشست ترامپ-شی چه معنایی برای تجارت، فناوری، امنیت و فراتر از آن دارد؟
آتشبس موقت ترامپ و شی جینپینگ: پیروزی زمانبندیشده برای پکن و تشدید آسیبپذیری غرب.
به گزارش اطلس دیپلماسی، مقالهای با عنوان «نشست ترامپ-شی چه معنایی برای تجارت، فناوری، امنیت و فراتر از آن دارد؟» به قلم کارشناسان اندیشکده شورای آتلانتیک (Atlantic Council) منتشر شده است. این مقاله ضمن تأیید «آتشبس تجاری» موقت میان دو کشور، تأکید میکند که این توافق فاقد راهحلهای ساختاری بوده، به پکن امکان داده است تا با استفاده از اهرم «مواد کمیاب خاکی» و «برنامهریزی» ملاقاتهای آتی، دست برتر را در مذاکرات حفظ کند و همچنین آسیبپذیریهای راهبردی آمریکا و متحدانش در برابر جاسوسی و اهرمهای زنجیره تأمین را آشکار ساخته است. در ادامه، چکیده مطلب آمده است.
دیدار اخیر دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، و شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، در پایگاه هوایی بوسان کرهجنوبی، اگرچه ازسوی ترامپ «دوازده» از ۱۰ ارزیابی شد، اما تنها به «آتشبس تجاری» موقت و عقبنشینی از برخی اقدامات شدید هر دو طرف منجر شد. بر اساس گزارشها، ترامپ با کاهش تعرفهها بر واردات چین موافقت کرد، در حالی که چین قول داد خرید سویای آمریکا را افزایش دهد و کنترلهای صادراتی مواد کمیاب خاکی را برای یک سال به تعلیق درآورد. کارشناسان شورای آتلانتیک این نتایج را بررسی کردهاند و در مورد نوسانات پیش رو هشدار میدهند.
جاش لیپسکی معتقد است این توافق نتایج واقعی بههمراه داشته، بهگونهای که چین با نرخ تعرفه مشابه اکثر همسایگان آسیایی خود از جلسه خارج شده است که یک پیروزی برای ثبات اقتصادی داخلی آن است. ایالات متحده نیز با تضمین خرید سویا، فشارهای داخلی کشاورزان را کاهش میدهد. اما بسیاری از این دستاوردها، صرفاً وضعیت را به قبل از جنگهای تجاری فصل بهار بازمیگردانند و چین همچنان با تعرفههایی بالاتر از زمان آغاز ریاستجمهوری ترامپ روبرو است. سؤالات کلیدی حول محور تعلیق یکساله کنترلهای صادراتی مواد کمیاب خاکی توسط چین باقی میماند، بهویژه اینکه آیا متحدان آمریکا نیز از این معافیت برخوردار خواهند شد. در حالی که بهنظر میرسد هیچ تسهیلی در کنترلهای صادراتی تراشههای ردهبالا ایجاد نشده است، این آتشبس شکننده است و یک سوءتفسیر یا اشتباه میتواند منجر به دور جدیدی از تشدید تنشها شود.
متیو کرونیگ معتقد است این دیدار، محور اصلی رقابت دهها ساله میان دو کشور در ابعاد اقتصادی، فناوری، ایدئولوژیک، دیپلماتیک و نظامی نیست. او با اشاره به «تهدید» مبهم ترامپ مبنی بر از سرگیری آزمایشهای هستهای چند روز قبل از نشست، انتظار دارد که روابط قبل از بهتر شدن، بدتر شود.
ملانی هارت وضعیت را یک «پیروزی بزرگ» برای پکن میبیند، زیرا چین در حال استفاده از برنامهریزی تقویمی برای محدود کردن ترامپ و تحمیل یک درجهای از قابلیت برنامهریزی در روابط است. دیدار برنامهریزی شده ترامپ از پکن در ماه آوریل ۲۰۲۶ و سفر احتمالی شی جینپینگ برای نشست گروه ۲۰ در ماه دسامبر همان سال، چهارده ماه آینده را صرف آمادهسازی این دو نشست خواهد کرد و به چین فرصت میدهد تا برای «یک» دیدار خوب، موج جدیدی از امتیازات را از آمریکا کسب کند.
جرمی مارک تأکید میکند که پکن در ادامه مذاکرات دست برتر را دارد. اهرمهای چین از طریق تسلط بر مواد کمیاب خاکی، آسیبپذیری صنعتی عمیق ایالات متحده را در یک اقتصاد جهانیشده آشکار کرد و توقف خرید سویا، آسیبپذیری سیاسی شخص ترامپ را نشان داد. در حالی که ایالات متحده همچنان در حوزه نیمهرساناهای پیشرفته اهرم فشار دارد، این مزیت با توجه به فشار شرکتهایی مانند انویدیا برای تسهیل کنترلها و پیشرفتهای سریع چین در این زمینه، میتواند بهسرعت از بین برود.
ترزا گوئنف به جاسوسی چین اشاره میکند که اگرچه در بیانیههای عمومی مطرح نشد، اما یک چالش جدی برای امنیت ملی و اقتصادی ایالات متحده است. حجم عظیم جاسوسی و عملیات سایبری چین، ازجمله نفوذ به هشتاد کشور و زیرساختهای حیاتی آمریکا مانند آب و انرژی، اهرم اجبار بالقوهای را در صورت یک بحران دیپلماتیک یا نظامی ایجاد میکند.
مارکوس گارلوسکاس معتقد است که ترامپ با اظهار نظر «تایوان، تایوان است»، ترسها را مبنی بر اینکه ممکن است در مورد تایوان تسلیم شی شود، برطرف کرد و پس از نشست نیز اعلام کرد که «تایوان اصلاً مطرح نشد». با این حال، کارزار ارعاب حزب کمونیست چین علیه تایوان ادامه خواهد یافت.
رید بلیکمور و کیت کانکلین این توافق را «آتشبس موقت» و «کف همکاری» برای روابط تجاری میدانند. آنها هشدار میدهند که چین اهرم مواد کمیاب خاکی خود را بهعنوان یک تاکتیک ارزشمند برای استفاده در مذاکرات بعدی نشان داده است. این معامله ساختارهای اصلی عدم تعادل را حفظ کرده و دولت ترامپ را وادار میسازد تا بهطور فعالانه در پی شراکتهای زنجیره تأمین با کشورهایی مانند استرالیا و ژاپن باشد. گروه ۷ باید برای مقابله با بازگشت این تاکتیک، امنیت زنجیره تأمین را هماهنگ کند.
جوزف وبستر در مورد وعدههای ترامپ مبنی بر «معامله بسیار بزرگ در مقیاس بالا» برای خرید نفت و گاز آلاسکا توسط چین ابراز تردید میکند. وی خاطرنشان میسازد که تولید نفت آلاسکا تنها ۳ درصد از کل تولید آمریکاست و پروژه ال.ان.جی (LNG) آلاسکا بهدلیل هزینه بالا و فقدان زیرساخت، غیرقابل دوام است. این معاملات بیشتر از عوامل بازار، تابعی از ملاحظات ظاهری خواهند بود.
دکستر تیف رابرتز نیز توافق را «آتشبس تجاری موقت بدون هیچ پیشرفت واقعی» توصیف میکند. وی خاطرنشان میسازد که «بزرگترین پیروزیها»، مانند تعلیق یکساله کنترلهای کمیاب خاکی و بهتعویق انداختن «قاعده ۵۰ درصد» آمریکا، میتوانند توخالی باشند، چرا که آمریکا میتواند شرکتهای جدیدی را تحریم کند و پکن میتواند مجدداً صدور مجوزهای صادراتی را کند نماید./ منبع



