افسانه ترامپ: رئیسجمهور صلح
صلح در روایت ترامپ بیش از آنکه واقعیت باشد، نمایش قدرت است.
به گزارش اطلس دیپلماسی، مقالهای با عنوان «افسانه ترامپ: رئیسجمهور صلح» به قلم توماس او. فالک (Thomas O. Falk) در ساوت چاینا مورنینگ پست (South China Morning Post) منتشر شده است. نویسنده استدلال میکند که ترامپ با وجود معرفی خود بهعنوان رئیسجمهور صلح، در عمل با توسل به نمایش قدرت و عملیاتهای نظامی پنهان، مفهوم صلح را به ابزاری برای مشروعیتبخشی به خشونت بدل کرده است. در ادامه، چکیده مطلب آمده است.
دونالد ترامپ خود را «رئیسجمهور صلح» معرفی میکند؛ رهبری که بهزعم او جنگهای بیپایان را پایان میدهد، نیروها را به کشور بازمیگرداند و از درگیریهای خارجی پرهیز میکند. اما این تصویر فریبنده بر تعریفی محدود از جنگ استوار است؛ جنگ در نگاه او تنها بهمعنای اشغالهای طولانی و فرودهای گسترده نظامی است، در حالی که مرگ ناشی از پهپادها یا موشکها در روایت او به حاشیه رانده میشود. صلح نه صرفاً غیبت جنگ، بلکه خویشتنداری است و ترامپ در این زمینه کاملاً ناکام است.
در هفتههای اخیر، ایالات متحده چندین حمله علیه شناورهایی که کاخ سفید آنها را کشتیهای قاچاقچی معرفی کرده، در دریای کارائیب و اقیانوس آرام انجام داده است که به کشتهشدن دهها نفر انجامید. این عملیاتها نه اقدامات انتظامی، بلکه قتلهای فراقضایی و اعمال جنگی در آبهای بینالمللی بودند. پیت هگست، وزیر جنگ، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت این حملات روزانه ادامه خواهد یافت و قاچاقچیان مواد مخدر را «نارکوتروریست» خواند.
همزمان، ترامپ نیکلاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا، را بدون ارائه مدرک بهعنوان رهبر یک کارتل جنایی معرفی کرد و با استقرار ناوهای جنگی آمریکا در سواحل ونزوئلا، تهدید به رویارویی را به سطحی تازه رساند. هفته گذشته، پنتاگون از حمله به چهار قایق در شرق اقیانوس آرام خبر داد که چهارده کشته و تنها یک بازمانده بر جای گذاشت؛ مرگبارترین روز در کارزار دریایی ترامپ.
مدافعان این حملات آنها را عملیات «مقابله با مواد مخدر» یا «ضدتروریسم» مینامند. بیتردید قاچاق مواد مخدر مشکلی جدی در آمریکا است و بحران مواد افیونی مصنوعی موجب افزایش چشمگیر مرگومیر شده است؛ نرخ مرگومیر بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۳ بیش از دو برابر شد و در سال ۲۰۲۳ به بیش از ۱۰۷ هزار نفر رسید. اما چگونه میتوان انفجار یک قایق در آبهای بینالمللی را با انساندوستی و حاکمیت قانون سازگار دانست؟
اکنون نمایش قدرت جایگزین انضباط سیاست شده است. انتشار ویدئوهای انفجار قایقها در شبکههای اجتماعی و افتخار وزیر جنگ آمریکا به آن، پیامی روشن دارد: آمریکا شاید اشغال نکند، اما نابود خواهد کرد. این نمایش قدرت تنها به خارج محدود نمیشود. استقرار نیروهای فدرال در شهرهای آمریکا، از خودروهای زرهی در لسآنجلس و شیکاگو تا سربازان در خیابانها، همان غریزهای را بازتاب میدهد که در خارج از کشور بهکار گرفته میشود: قدرت بهمثابه نمایش.
این رویکرد، مرز میان دفاع مشروع و اعدام فراقضایی را از میان میبرد. معادل دانستن قاچاق مواد مخدر با تروریسم، خط میان جرم و جنگ را پاک میکند و کشتن مظنونان بدون محاکمه را مشروعیت میبخشد. پیام چنین رفتاری این است که عدالت آمریکا دیگر در دادگاهها جریان ندارد، بلکه در موشکهای کروز متجلی است.
ترامپ البته مبتکر ریاستجمهوری امپریالیستی نیست. هری ترومن بدون اعلام رسمی جنگ، نیرو به کره فرستاد؛ لیندون جانسون ماجرای خلیج تونکین را تحریف کرد؛ و بیل کلینتون کوزوو را بمباران نمود. قانون اختیارات جنگی مصوب سال ۱۹۷۳ نیز عملاً به تشریفات بدل شده است. ترامپ این میراث را به اوج رساند و جایی که پیشینیان جنگ را در لفافه اخلاق یا هدف جمعی میپیچیدند، او آن را در نمایش و انتقام عرضه میکند و نامش را صلح میگذارد.
در نگاه او، صلح نه خویشتنداری متقابل، بلکه شکارگری با پوششی از مشروعیت است. او میانجی آتشبس پایدار نیست و کاهش تنشهایش نتیجه خستگی یا عقبنشینی تاکتیکی است. با بازتعریف جنگ به چیزی کمتر از تهاجم گسترده، دستان خود را پاک جلوه میدهد، در حالی که همچنان بمباران و استقرار نیرو را ادامه میدهد.
میراث ترامپ نه پایان جنگهای بیپایان، بلکه تداوم مصونیت بیپایان است. آمریکا همچنان خود را نیروی نظم معرفی میکند، اما اقداماتش نشان میدهد که بیش از پیش با بیقانونی در پوشش قدرت خو گرفته است. اگر ایالات متحده دیگر به چگونگی استفاده از قدرت خود اهمیت ندهد، افسانه رئیسجمهور صلح نهتنها دروغین، بلکه هشداری است که مفهوم صلح ممکن است بهزودی بیمعنا شود./ منبع



