آمریکاخارجینظام بین‌الملل و نهادها

فرصت‌ها و تهدیدهای به‌رسمیت‌شناختن کشور فلسطین

به گزارش اطلس دیپلماسی، مقاله‌ای با عنوان «فرصت‌ها و تهدیدهای به‌رسمیت‌شناختن کشور فلسطین» که به قلم مارک لینچ (Marc Lynch) و شبلی تلحامی (Shibley Telhami)، در مجله فارن افرز (Foreign Affairs)، منتشر شده است، به بررسی تلاش‌های بین‌المللی برای به‌رسمیت‌شناختن دولت فلسطین و احیای راه‌حل دو کشوری در بحبوحه جنگ اسرائیل و فلسطین می‌پردازد. نویسندگان استدلال می‌کنند که اگرچه به‌رسمیت‌شناختن فلسطین می‌تواند فشار بر اسرائیل را افزایش دهد و از قانون بین‌الملل حمایت کند، اما بدون تغییرات واقعی در وضعیت موجود، ممکن است به ژستی توخالی تبدیل شود و حتی به ضرر فلسطینیان تمام شود. در ادامه بهره سخن این مقاله را می‌خوانید.


قرار بود کنفرانسی به‌رهبری فرانسه و عربستان در سازمان ملل برگزار شود تا دولت فلسطین را به‌رسمیت بشناسد و مذاکرات صلح را بر اساس «ابتکار صلح عربی ۲۰۰۲» از سر بگیرد. اما اسرائیل این کنفرانس را محکوم کرد و آمریکا، طبق سندی از وزارت خارجه (گزارش رویترز)، از کشورها خواست در آن شرکت نکنند، زیرا به‌رسمیت‌شناختن یک‌جانبه فلسطین را مانعی برای حل منازعه و نوعی حمایت از دشمنان اسرائیل می‌دانست. دولت ترامپ نه‌تنها با کنفرانس مخالف بود، بلکه اساساً با تشکیل دولت فلسطین، به‌ویژه در سرزمین‌های اشغالی، مخالفت کرد. مایک هاکابی، سفیر آمریکا در اسرائیل، پیشنهاد داد که دولت فلسطین باید در کشوری اسلامی دیگر تشکیل شود.

جنگ دوازده‌روزه اسرائیل و ایران در ژوئن ۲۰۲۵، که آمریکا نیز به آن پیوست، کنفرانس را به‌تعویق انداخت، اما امانوئل ماکرون بر عزم فرانسه برای به‌رسمیت‌شناختن فلسطین تأکید کرد. این روند در ماه‌های آینده ادامه خواهد یافت. با این حال، وضعیت کنونی، با کنترل مستقیم اسرائیل بر غزه، خشونت شهرک‌نشینان در کرانه باختری، و اظهارات بنیامین نتانیاهو علیه راه‌حل دو کشوری، به واقعیت یک دولت آپارتایدگونه تحت سلطه اسرائیل اشاره دارد. پیشنهاد «معامله بزرگ» ترامپ برای پایان جنگ غزه و عادی‌سازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی، شامل دولت فلسطین نیست.

با وجود این، هزینه‌های بالای جنگ غزه (بیش از ۲۲ میلیارد دلار برای آمریکا) و درگیری با حوثی‌های یمن (با هزینه یک میلیارد دلاری مهمات)، خشم جهانی از تخریب غزه، و فشار کشورهای حاشیه خلیج فارس برای پیشرفت در مسئله فلسطین، به‌رسمیت‌شناختن فلسطین را به گزینه‌ای جذاب تبدیل کرده است. این اقدام می‌تواند نمادی از ناامیدی جهانی از اقدامات اسرائیل باشد، قانون بین‌الملل را تقویت کند، و به ترامپ اهرمی برای مذاکره با ایران و تقویت روابط با [کشورهای حاشیه] خلیج فارس بدهد. به‌رسمیت‌شناختن توسط کشورهای اروپایی، دیپلماسی اسرائیل را تضعیف کرده و وابستگی آن به آمریکا را افزایش می‌دهد.

با این حال، به‌رسمیت‌شناختن صرف بدون تغییرات واقعی، مانند توقف سلطه اسرائیل یا حمایت از حقوق فلسطینیان، می‌تواند یک دام باشد. این اقدام ممکن است به ژستی توخالی تبدیل شود که سرمایه سیاسی بین‌المللی را هدر می‌دهد. از سال ۲۰۱۲، عضویت فلسطین در سازمان ملل به‌عنوان عضو غیررأی‌دهنده، دسترسی آن به دیوان کیفری بین‌المللی (ICC) را ممکن کرد، اما استقلال واقعی به‌دست نیامد. تصمیم اخیر دیوان بین‌المللی دادگستری (ICJ) مبنی بر غیرقانونی‌بودن حضور اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی، این موضوع را تقویت می‌کند. به‌رسمیت‌شناختن می‌تواند صدای حامیان راه‌حل دوکشوری در اسرائیل را تقویت کند، ائتلاف نتانیاهو را متزلزل سازد، و منابع بازسازی غزه را جذب کند، اما بدون اقدامات عملی، بی‌اثر خواهد بود.

ترامپ، با وجود مخالفت با کنفرانس و تحریم قضات دیوان کیفری بین‌المللی به دلیل تحقیقات درباره جنایات جنگی اسرائیل، ممکن است به دلیل تمایل به معامله‌گری، روابط نزدیک با کشورهای حاشیه خلیج فارس و بی‌اعتمادی به نتانیاهو، رویکرد متفاوتی در پیش گیرد. رفع تحریم‌های سوریه و مذاکرات هسته‌ای با ایران نشان‌دهنده انعطاف اوست. اسرائیل، با انزوای جهانی و وابستگی به آمریکا، آسیب‌پذیرتر از همیشه است. به‌رسمیت‌شناختن فلسطین و پایان جنگ غزه می‌تواند بهترین مسیر برای دستیابی به توافق هسته‌ای با ایران، تقویت روابط با کشورهای حاشیه خلیج فارس، و اثبات برتری سیاست خارجی ترامپ باشد، هرچند این سناریو بعید به‌نظر می‌رسد./ منبع

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا