ترامپ و سیاستی که مرزهای اخلاق را درنوردید
رفتارهای رئیسجمهور آمریکا مرزهای اخلاق و احترام به اندوه عمومی را به چالش کشیده است.
به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشتی با عنوان «ترامپ و سیاستی که مرزهای اخلاق را درنوردید» نوشته بریت ستیفنز (Bret Stephens) در نیویورک تایمز (New York Times) منتشر شده است. این یادداشت با تمرکز بر واکنش دونالد ترامپ به قتل راب رینر و همسرش، به بررسی تأثیر لحن و رفتار رئیسجمهور آمریکا بر زوال اخلاق عمومی، هنجارهای سیاسی و مناسبات مدنی در این کشور میپردازد و استدلال میکند که آسیب اصلی دوران ترامپ نه در سیاستگذاری بلکه در تخریب منش و آداب حیات جمعی نهفته است. در ادامه، خلاصه این یادداشت را میخوانید.
کشتهشدن راب رینر و همسرش میشل سینگر رینر در خانهشان در لسآنجلس، رویدادی بود که از نظر سیاسی یا نظامی تغییری در جهان ایجاد نمیکرد، اما بهعنوان یک تراژدی انسانی و فقدانی فرهنگی، اهمیت عمیقی داشت. آثار سینمایی رینر، از جمله «کنار من بمان»، «عروس شاهزاده» و «وقتی سالی با هری ملاقات کرد»، بخشی ماندگار از حافظه جمعی میلیونها نفر بوده و تا همین اواخر، او و همسرش همچنان حضوری فعال و خلاق در زندگی فرهنگی آمریکا داشتند. واکنش دونالد ترامپ به این واقعه، که در شبکههای اجتماعی منتشر شد، نه همدردی بلکه حملهای تحقیرآمیز بود که مرگ این زوج را به آنچه «اختلال جنون ضد ترامپ» نامید نسبت میداد و آن را فرصتی برای ستایش خود و دوران ریاستجمهوریاش قرار میداد.
بازنشر کامل این پیام به این دلیل ضروری دانسته میشود که نمونهای روشن از ترکیب خودبزرگبینی، خودشیفتگی وسواسگونه و بدخواهی بیدلیل است؛ عناصری که برای بسیاری از آمریکاییها تجربه زیستن با آن دشوار شده است. تأکید میشود که در جوامع سالم، حرمت اندوه دیگران شکسته نمیشود و سیاست باید در برابر مرگ متوقف شود. این قاعده نه صرفاً یک ادب اجتماعی، بلکه تابویی بنیادین است که از تبدیل اختلافات زودگذر به دشمنیهای پایدار جلوگیری میکند.
استدلال اصلی این است که عمیقترین آسیب دوران ترامپ در همین نقطه شکل گرفته است. بسیاری از مشکلات یک کشور، از سیاستهای اقتصادی نادرست گرفته تا تصمیمات شتابزده امنیتی یا تیره شدن روابط خارجی، قابل اصلاحاند. اما آنچه بیش از همه یک جامعه را فرسوده میکند، آسیب به حوزهای نرمتر و ناملموستر است: آداب و منش عمومی. به نقل از ادموند برک، آداب میتوانند جامعه را فاسد یا پالایش کنند و همین آداباند که تعیین میکنند قوانین چگونه اجرا یا تضعیف شوند.
در توصیف وضعیت کنونی، به مجموعهای از رفتارها اشاره میشود: پستهای زننده در شبکههای اجتماعی، جلسات دولتی آکنده از ستایش شخص رئیسجمهور، مراسمهایی که او را به هیئت یک امپراتور نشان میدهد، ادعاهای اغراقآمیز درباره صلح جهانی، تغییرات نمایشی در کاخ سفید، طعنههای مکرر به سلف خود، معاملات مشکوک خانوادهاش و صفکشیدن میلیاردرهای فناوری برای جلب نظر او. همچنین به رفتار رهبران خارجی اشاره میشود که برای پرهیز از مجازاتهای تجاری ناچار به تحقیر خود میشوند. مجموع این رفتارها به زعم متن، معیارهای ملی را تنزل داده و آداب عمومی را بهطور محسوس تخریب کرده است.
در برابر این فضا، نمونهای متضاد نیز دیده میشود. جیمز وودز، بازیگری که از حامیان سرسخت ترامپ است، از راب رینر بهعنوان فردی یاد میکند که زمانی به او کمک کرده و با وجود اختلافات سیاسی، به میهندوستی یکدیگر احترام گذاشتهاند. این موضع نشان میدهد که امکان احترام متقابل وجود دارد، هرچند احیای چنین روحیهای در شرایط فعلی دشوار به نظر میرسد.
در پایان، با اشاره به مجموعهای از خشونتهای اخیر، از جمله قتل دانشجویان، حملات یهودستیزانه و ترورهای سیاسی، فضایی آشفته و نگرانکننده را ترسیم میکند و ادعای «عصر طلایی» را به چالش میکشد. این وضعیت نه نشانه شکوفایی، بلکه بیانگر جامعهای است که از مسیر درست خارج شده و تحت رهبری قرار دارد که رفتار اخیرش این آشفتگی را آشکارتر کرده است./ منبع



