آمریکا ژئوپلیتیک انرژی را به سلاحی برای تجزیه بریکس تبدیل میکند
 
						آمریکا با تحریمهای انرژی روسیه، بریکس را هدف قرار داد: فشار بر هند و چین برای تضعیف هسته بریکس، معمای زندانی و جنگ اطلاعاتی ترامپ علیه وحدت بریکس
به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشتی با عنوان « آمریکا ژئوپلیتیک انرژی را به سلاحی برای تجزیه بریکس تبدیل میکند» نوشته اندرو کوریبکو (Andrew Korybko)در آسیا تایمز (Asia Times) منتشر شده است. نویسنده بررسی میکند که تحریمهای اخیر آمریکا علیه روسیه، با هدف بهرهبرداری از ژئوپلیتیک انرژی برای تضعیف وحدت بریکس؛ بهویژه هسته روسیه-هند-چین از طریق فشار بر هند و چین و قرار دادن آنها در تنگنای انتخاب میان منافع ملی و روابط با روسیه، ممکن است در عرصه بصری موفق باشد اما اثرات واقعی محدودی خواهد داشت. در ادامه، چکیده این مطلب آمده است.
تحریمهای تازه آمریکا علیه روسیه، نخستین مورد در دولت دوم ترامپ، کمتر برای ضربه به اقتصاد روسیه طراحی شده و بیشتر برای بهرهبرداری از ژئوپلیتیک انرژی بهمنظور تجزیه بریکس، بهویژه هسته روسیه-هند-چین (ریک)، بهکار گرفته شده است.این ارزیابی بر اساس پیوندهای تجاری نزدیک هند و چین با ایالات متحده، علیرغم تعرفههای ۵۰ درصدی و ۳۰ درصدی بر آنها، رقابت مداومشان علیرغم نزدیکی نوپا، و مثلثسازی با روسیه استوار است.
تجارت هند و چین با ایالات متحده بسیار فراتر از تجارتشان با روسیه است، هرچند روسیه سهم قابل توجهی از انرژی آنها را تأمین میکند. هیچکدام تمایلی بهپرداخت بیشتر برای نفت ندارند، اما هزینههای کلی افزایش تعرفههای ایالات متحده بر آنها بهعنوان مجازات عدم تبعیت از تحریمهای اخیر و همچنین تحریمهای ثانویهای که ممکن است علیه نهادهای مالی تسهیلکننده این تجارت اعمال شود، میتواند حتی بالاتر باشد. این امر ممکن است آنها را وادار به بازنگری کند.
در مورد دوم، بودن در وضعیت بهتر نزد ایالات متحده نسبت بهدیگری، منافعشان را در برابر یکدیگر تأمین میکند، زیرا هیچکدام نمیخواهند ریسک سناریویی را بپذیرند که رقیبشان با ایالات متحده علیهشان متحد شود، که میتواند پیامدهای راهبردی عمدهای داشته باشد. بنابراین، آنها ممکن است محاسبه کنند که در پیگیری قیمتهای پایینتر نفت و حفظ پیوندهای نزدیکتر با روسیه، در صورتی که دیگری این کار را نکند، بیشتر از دست میدهند، که تبعیت را گزینه امنتر میسازد. این همان بهرهبرداری از تنگنای معمای زندانی است.
هر کشور ممکن است محاسبه کرده باشد که اگر هر دو بهطور غیررسمی حداقل تا حدی با تحریمهای اخیر ایالات متحده تبعیت کنند، در حالی که علناً آنها را انتقاد میکنند، رقیبشان روابط بهتری با روسیه به زیانشان به دست نخواهد آورد. در واقع، هر دو پیش از تحریمها خرید نفت روسیه را کاهش داده بودند، با افت ۱۴ درصدی هند از ماه آگوست تا ماه سپتامبر و ۸.۱ درصدی چین در ۹ ماه نخست سال.
با وجود جذابیت این نکات، نباید فرض کرد که هند و یا چین کاملاً واردات انرژی روسی را متوقف خواهند کرد، چه برسد بهطور فوری. بازار بهسادگی عرضه کافی برای این کار ندارد. حتی اگر دیگران تولید را افزایش دهند، هر دو کشور ممکن است تنها بهتدریج از انرژی روسی فاصله بگیرند، که در آن صورت روسیه احتمالاً با تخفیفهای عمیقتری آن را میفروشد تا برخی خریدها را حفظ کند. بنابراین، همه چیز احتمالاً تعدیل خواهد شد.
با این حال، ایالات متحده میتواند کاهش واردات هند و چین تحت فشار را برجسته کند (کاهش هند توسط بزرگترین خریدارش تأیید شده و چین تنها گزارششده) تا اسطوره بریکس را رد کند که همه اعضا، به ویژه ریک، در هماهنگی علیه ایالات متحده عمل میکنند، که ترامپ پیشتر از آن شکایت کرده است. مهم نیست که چنین جنگ اطلاعاتی اثری ملموس بر فرآیندهای جهانی نداشته باشد، زیرا آنچه برای ترامپ اهمیت دارد، تصور شکستن وحدت بریکس (و بهویژه ریک) توسط ایالات متحده است.
حتی در خیالپردازی سیاسی که هند و چین کاملاً واردات انرژی روسی را متوقف کنند، جنگ روسیه در اوکراین کوتاه نخواهد شد. کرملین خزانه جنگی کافی برای تأمین مالی بخش خود از درگیری حداقل برای چند سال آینده دارد، هرچند برخی هزینههای فرصت ممکن است رخ دهد. نتیجهگیری این است که ایالات متحده ژئوپلیتیک انرژی را به سلاحی تبدیل میکند تا بریکس را تجزیه کند، که ممکن است از نظر بصری موفق باشد، اما اثرات واقعی و اساسی در جهان واقعی نخواهد داشت./ منبع



