هنر معامله به سبک قضیه روسیه-اوکراین
به گزارش اطلس دیپلماسی، مقالهای با عنوان «هنر معامله به سبک قضیه روسیه-اوکراین» به قلم جاش همر (Josh Hammer) در نشریه نیوزویک (Newsweek) منتشر شده است. این مقاله به بررسی رویکرد دونالد ترامپ برای پایاندادن به جنگ روسیه و اوکراین از طریق دیپلماسی مبتنی بر منافع ملی آمریکا میپردازد. در ادامه، چکیده مطلب آمده است.
سه سال و نیم پس از تهاجم ولادیمیر پوتین به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، این جنگ به فاجعه انسانی و یک گودالی مالی تبدیل شده است. سیاستمداران غربی با شعارهای غیرواقعبینانه مانند «تا هر زمان که لازم باشد» و صرف هزینههای هنگفت از مالیاتدهندگان آمریکایی، نتوانستهاند راهحلی برای پایان این مناقشه ارائه دهند. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، با رویکردی واقعگرایانه و مبتنی بر اصل «اول آمریکا»، طرحی برای صلح ارائه کرده که در نشستهای اخیر با پوتین در آلاسکا و ولودیمیر زلنسکی و رهبران اروپایی در واشنگتن مطرح شده است. این طرح بر چهار اصل استوار است: بیطرفی اوکراین، تبادل اراضی، تضمین بازسازی اقتصادی و سازوکارهای اجرایی.
ترامپ معتقد است که مرزهای مورد مناقشه روسیه و اوکراین به منافع حیاتی آمریکا مرتبط نیست، زیرا اوکراین عضو ناتو نیست. او پوتین را خودکامهای عقلانی و زلنسکی را رئیسجمهوری با جاهطلبیهای بیشازحد میداند که بهدلیل حمایتهای غرب تقویت شدهاند. اصل اول، بیطرفی اوکراین، بهمعنای عدم عضویت این کشور در ناتو است. این امر، گسترش ناتو به شرق را که از عوامل آغاز جنگ بود، متوقف میکند. اوکراین باید کشوری مستقل اما بیطرف، مشابه بلاروس بدون دیکتاتوری، باشد. این موضوع برای پوتین که بهدنبال منطقه حائل در مرز غربی روسیه است، حیاتی است، اما زلنسکی که گاه بر عضویت در ناتو اصرار داشته، باید سازش کند.
اصل دوم، یعنی تبادل اراضی، دشوارترین بخش است. کریمه بهدلایل تاریخی و وضعیت کنونی تحت کنترل روسیه باقی خواهد ماند. مرزهای منطقه دونباس، با شهرهای تقسیمشده از نظر قومی و زبانی، باید بازطراحی شوند. اصل هدایتکننده، خودمختاری و صلح بهجای ادامه جنگ نیابتی است. رویکرد غیراحساسی ترامپ احتمال موفقیت این مذاکرات را افزایش میدهد.
اصل سوم، تضمین بازسازی اقتصادی اوکراین با همکاری شرکای اروپایی است. طرحی شبیه به برنامه مارشال برای احیای اقتصاد اوکراین، مشروط به توافق صلح، ارائه شده است. توافق حقوق معدنی میان آمریکا و اوکراین در سال ۲۰۲۵ انگیزه اقتصادی بیشتری فراهم میکند.
اصل چهارم، سازوکارهای اجرایی است. توافق صلح به تعهدات قوی نیاز دارد، اما پایگاه حامیان ترامپ با تضمینهای دفاعی مشابه ناتو مخالف است. مدل اجرایی باید معاملهمحور و مبتنی بر منافع ملی آمریکا باشد؛ هرچند جزئیات آن هنوز مشخص نیست. پایان این جنگ میتواند جان هزاران نفر را نجات دهد، شرق اروپا را تثبیت کند و به ارتش آمریکا اجازه دهد بر تهدید ژئوپلیتیکی اصلی قرن بیستویکم، یعنی چین کمونیست، تمرکز کند. ترامپ با دیپلماسی واقعگرایانه، برخلاف سلف خود، به صلح نزدیکتر شده و نشان داده که سیاست خارجی باید در خدمت منافع ملی باشد، نه نمایش اخلاقی. موفقیت این طرح میتواند دستاوردی بیسابقه برای رهبران غربی از سال ۲۰۲۲ باشد./ منبع



