قدرتهای هستهای، جنگهای متعارف

به گزارش اطلس دیپلماسی، مقالهای با عنوان «قدرتهای هستهای، جنگهای متعارف» که به قلم کارتر مالکاسیان (Carter Malkasian) و زکری کنستانتینو (Zachary Constantino) در مجله فارن افرز (Foreign Affairs) منتشر شده است، به افزایش درگیریهای اخیر بین قدرتهای هستهای، از جمله هند-پاکستان، اوکراین-روسیه، و اسرائیل-ایران و خطرات تشدید تنش هستهای میپردازد. نویسندگان استدلال میکنند که بازدارندگی هستهای در جلوگیری از حملات متعارف ناکام مانده و نیازمند راهبردهای جدید برای کاهش تنشها از طریق ارتباطات، عملیات مخفی، و حفظ قابلیتهای نظامی متعارف است. در ادامه چکیده این مقاله را میخوانید.
افزایش درگیریهای متعارف بین قدرتهای هستهای در دو ماه گذشته، خطر تشدید تنش هستهای را بالا برده است. از روز ۷ تا ۱۰ می ۲۰۲۵، هند و پاکستان شدیدترین درگیری از سال ۱۹۹۹ را با تبادل آتش توپخانه، بمب، موشکهای کروز و پهپادها تجربه کردند. در یکم ژوئن، اوکراین با حمله پهپادی به بمبافکنهای راهبردی روسیه، که برای حمل موشکهای هستهای استفاده میشوند، بازدارندگی هستهای مسکو را هدف قرار داد. در ۱۳ ژوئن، اسرائیل با دویست جنگنده به تأسیسات هستهای و راهبردی ایران حمله کرد و ایران با پرتاب صدها موشک بالستیک و پهپاد به حیفا، تلآویو و پایگاههای نظامی اسرائیل پاسخ داد. اگرچه پدافند هوایی اسرائیل و آمریکا اغلب موشکها را خنثی کرد، اما این حمله بزرگترین تهاجم به خاک یک قدرت هستهای بود. این درگیریها نشاندهنده پایان احتمالی هشتاد سال عدم وقوع جنگ بزرگ بین قدرتهای هستهای است.
بهمدت هشت دهه، قدرتهای هستهای از جنگ مستقیم اجتناب کردهاند. اگرچه آنها گاهی به کشورهای غیرهستهای حمله کردهاند (مانند آمریکا در عراق ۲۰۰۳ یا چین در ویتنام ۱۹۷۹)، و کشورهای غیرهستهای به نیروهای نظامی آنها در مناطق دور حمله کردهاند (مانند کرهشمالی در کرهجنوبی ۱۹۵۰ یا آرژانتین در فالکلند ۱۹۸۲)، درگیری مستقیم بین آنها نادر بوده است. نظریهپردازان، مانند رابرت جرویس، معتقد بودند که ترس از جنگ هستهای، جهان را ایمنتر کرده است. با این حال، درگیریهای دورهای، مانند جنگ کره (جنگندههای شوروی علیه آمریکا)، بحران موشکی کوبا (حمله به هواپیمای U-2 آمریکا)، جنگ ویتنام (حملات چین به هواپیماهای آمریکایی) و درگیریهای اسرائیل با نیروهای شوروی در جنگهای اعراب و اسرائیل (۱۹۶۷-۱۹۷۳)، نشان میدهد که بازدارندگی هستهای کامل نبوده است. درگیری کارگیل در سال ۱۹۹۹ بین هند و پاکستان، با بیش از سه هزار تلفات، بزرگترین نبرد زمینی بین قدرتهای هستهای بود.
ده سال اخیر خطر درگیری مستقیم را افزایش داده است. در جنگ داخلی سوریه (۲۰۱۵)، نیروهای آمریکایی و روسی در فوریه ۲۰۱۸ درگیر شدند و دویست-سیصد نیروی روس و سوری کشته شدند. در اوکراین، حملات پهپادی اوکراین به خاک روسیه، از جمله رادارهای هشدار هستهای و بمبافکنهای راهبردی در سال ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵، بازدارندگی هستهای روسیه را به چالش کشیده است. در غرب آسیا، حملات حزبالله و حوثیها به اسرائیل در سال ۲۰۲۴ و حمله بزرگ ایران به شهرهای اسرائیل پس از حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران در ژوئن ۲۰۲۵، نشاندهنده ناکامی بازدارندگی هستهای اسرائیل است. این حملات که با آتشبس تحت میانجیگری آمریکا پایان یافت، خطر تشدید تنش را نشان داد. درگیری هند و پاکستان در می ۲۰۲۵، با حملات به پایگاههای نظامی نزدیک مراکز حساس، نیز سطح جدیدی از تشدید را نشان داد.
این درگیریها حاکی از «هنجار جدید» با خطر بالای تشدید هستهای است. بازدارندگی هستهای نتوانسته ایران را از حمله به اسرائیل یا اوکراین را از حمله به روسیه بازدارد، که نشان میدهد حتی دستیابی ایران به سلاح هستهای ممکن است از حملات بیشتر جلوگیری نکند. این موضوع توانایی آمریکا برای تکیه بر زرادخانه هستهای خود علیه چین، کرهشمالی، یا روسیه را زیر سؤال میبرد. برای کاهش خطر، رهبران باید ارتباطات در زمان بحران را با اقداماتی مانند اطلاعرسانی درباره فعالیتهای نظامی و گفتوگوهای منظم تقویت کنند. کشورهای خلیج فارس مذاکرات غیرمستقیم هند و پاکستان را تسهیل کردهاند که میتواند تنشها را کاهش دهد. آمریکا و متحدانش باید قابلیتهای نظامی متعارف، مانند پهپادها، نیروهای عملیات ویژه، و سیستمهای دفاع موشکی را حفظ کنند تا بدون تشدید شرایط پاسخ دهند. عملیات مخفی، بهجای اقدامات علنی، میتواند فشارهای سیاسی داخلی را کاهش داده و امکان مدیریت تنشها را فراهم کند؛ همانطور که آتشبس ایران-اسرائیل با دیپلماسی غیرمستقیم و اقدامات هدفمند اسرائیل و آمریکا بهدست آمد./ منبع



