مثلث برمودای نفت کردستان؛ تنشهای بیپایان در سیاست منطقهای
به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشتی با عنوان «مثلث برمودای نفت کردستان؛ تنشهای بیپایان در سیاست
منطقهای» به قلم الفاضل ابراهیم (Elfadil Ibrahim) در ریسپانسیبل استیت کرفت (Responsible Statecraft) منتشر شده است. این یادداشت به بررسی بحرانهای ناشی از حملات پهپادی به میادین نفتی کردستان عراق و پیچیدگیهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی منطقه میپردازد که تنشهای داخلی عراق و رقابتهای منطقهای را به تصویر میکشد. در ادامه، چکیده این مطلب آمده است.
در ماه می، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، منطقه کردستان را بهعنوان بخش اساسی و راهبردی سیاست ایالات متحده در عراق فدرال معرفی کرد، اما دو ماه بعد، این سیاست با مجموعهای از حملات پهپادی به زیرساختهای نظامی، غیرنظامی و نفتی کردستان عراق بهشدت به چالش کشیده شد. این حملات که عمدتاً با پهپادهای ساخت ایران انجام شد، به میادین نفتی شرکتهای آمریکایی و نروژی خسارت وارد کرد و تولید نفت منطقه را از حدود ۲۸۰ هزار بشکه در روز به تنها هشتاد هزار بشکه کاهش داد.
سفر قاسم الاعرجی، مشاور امنیت ملی عراق به اربیل، نشاندهنده پارادوکس عمیق بحران است؛ او مأمور تحقیق درباره حملاتی است که مسئولیت آن به گروههای مسلح در چارچوب نیروهای بسیج مردمی نسبت داده شده که خود زیرمجموعه دولت عراق هستند. پیشتر، رئیس دفتر نخستوزیر منطقه کردستان، با رد روشهای دیپلماتیک، این حملات را کار «شبهنظامی جنایتکار در استخدام دولت عراق» دانسته بود.
ریشههای این نظام بیثباتکننده دولتی به پس از حمله سال ۲۰۰۳ آمریکا بازمیگردد که دولت بعث را فروپاشاند و خلأ قدرتی ایجاد کرد که ایران بهسرعت برای پرکردن آن وارد شد. ایران، گروههای متحد خود را در ساختار سیاسی عراق از جمله نیروهای بسیج مردمی مستقر کرد. از مهمترین این گروهها سازمان بدر و عصائب اهلالحق است که سابقه طولانی در جنگ ایران و عراق و حملات به نیروهای آمریکایی دارند و هماکنون بخش جداییناپذیر ائتلاف حاکم به رهبری محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق بهشمار میروند. همین گروهها از سوی مقامات کُرد و برخی قانونگذاران آمریکایی بهعنوان عاملان حملات اخیر شناخته شدهاند.
این حملات در پی توافقی انجام شد که اربیل را مجبور کرد کل تولید نفت خود را به سازمان دولتی بازاریابی نفت عراق (SOMO) تحویل دهد و در مقابل، حقوق معوق کارکنان بخش عمومی کردستان پرداخت شود. این توافق پس از بستهشدن مسیر صادرات نفت کردستان به ترکیه در ماه مارس ۲۰۲۳ که بر اساس حکم داوری بینالمللی و جریمه ۱.۵ میلیارد دلاری ترکیه بهخاطر فروش نفت بدون موافقت بغداد بود، حاصل شد. این اتفاق به وابستگی کامل کردستان به منابع مالی بغداد انجامید.
برخی از گروههای متحد ایران، هرچند بهطور رسمی تکذیب کردند، اما تحلیلگران و مقامات کُرد اصرار دارند که این گروهها پشت این حملات بودهاند. رویکرد خصمانه آنها علیه استقلال کردستان که بهعنوان توطئهای خارجی توصیف میشود و همچنین اتهامات علنی ارتباط کُردها با «نظام صهیونیستی» از سوی فرماندهان نیابتی، بر فرضیه دخالت آنان دامن میزند.
سیاست واشنگتن درباره کردستان عراق در چهارچوب سه معضل راهبردی گرفتار شده است. نخست، معضل خودمختاری است؛ آمریکاییها به کردستانی باثبات و طرفدار غرب نیاز دارند تا سکویی برای مقابله با نفوذ ایران باشد، اما توانمندسازی این منطقه میتواند منجر به تجدید درخواست استقلال شود که عراق و همسایگانش را به بحران میکشاند. دوم، پارادوکس دفاع است؛ آمریکا به دلایل سیاسی و روابط با بغداد، توانمندیهای دفاعی پیشرفته به کردستان نمیدهد، این در صورتی است که درخواستهای مکرر برای تقویت دفاع از حملات ایران وجود دارد؛ و سوم، کشمکش انرژی است؛ کردستان ذخایر گاز طبیعی قابل توجهی دارد که شرکتهای آمریکایی تحت پوشش قراردادهای محلی بهدنبال بهرهبرداری از آن هستند، اما بغداد تولید نفت بدون نظارت مرکزی را تهدیدی برای اقتدار خود میداند و قراردادهای مستقل کردستان با شرکتهای خارجی را نقض قانون توصیف میکند.
در نهایت، السودانی میان گروههای مسلح نیابتی که مسئول حملات قلمداد میشوند و وابستگی کامل به حمایت مالی آمریکا گرفتار شده است. این وضعیت نشاندهنده تنگنای پیچیده و بنبست سیاستهای دو دهه اخیر آمریکا در عراق است که هیچ بازیگری توان دستیابی به پیروزی قاطع را ندارد و بحران ادامه دارد./ منبع



