پیامدهای حملات آمریکا به ایران بر روند مذاکرات جنگ روسیه و اوکراین
به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشتی با عنوان «پیامدهای حملات آمریکا به ایران بر روند مذاکرات جنگ روسیه و اوکراین» نوشته مارک اپیسکوپوس (Mark Episkopos) و منتشرشده در ریسپانسیبل استیت کرفت (Responsible Statecraft)، بررسی میکند که چگونه تمرکز نظامی آمریکا بر درگیری میان ایران و اسرائیل، روند تلاشها برای پایاندادن به جنگ در اوکراین را تحتتأثیر قرار داده است. نویسنده استدلال میکند که این تغییر اولویت میتواند اعتماد روسیه به آمریکا را کاهش دهد و روند مذاکرات را تضعیف کند. در ادامه، بهره سخن این یادداشت را میخوانید.
دونالد ترامپ تا حد زیادی بهدلیل وعدهاش برای دورنگهداشتن آمریکا از جنگهای طولانی و پایاندادن به جنگ اوکراین در انتخابات سال ۲۰۲۴ پیروز شد. دولت او در بازکردن مسیرهای باثبات گفتوگو با روسیه پیشرفتهایی داشته، اما دستیابی به توافقی موردپذیرش همه طرفها ـ شامل اوکراین، روسیه و اروپا ـ همچنان دشوار است. اکنون، منحرفشدن منابع و تمرکز آمریکا بهسوی جنگ جدید ایران و اسرائیل، این روند صلح را بیشازپیش شکننده کرده است.
جنگ ایران و اسرائیل باعث گمانهزنیهایی درباره حمایت احتمالی روسیه از ایران شد، اما هیچگونه اتحاد نظامی واقعی میان دو کشور وجود ندارد. طبق «توافقنامه مشارکت راهبردی جامع» که در ماه ژانویه سال ۲۰۲۵ میان مسکو و تهران امضا شد، تنها تعهد امنیتی مشخص آنها این است که در صورت حمله به یکی، طرف دیگر به مهاجم کمک نظامی نکند. روابط روسیه و ایران فراتر از دوستی ساده است و همکاریهای اقتصادی و سیاسی گستردهای را شامل میشود، اما روسیه همزمان روابط سازندهای با اسرائیل و کشورهای عربی حفظ کرده و علاقهای به درگیری نظامی با اسرائیل ندارد. گمانهزنیهایی که روسیه را متعهد به حمایت از ایران میدانند، بیشتر بازتاب نوعی نگاه ایدئولوژیک در غرب هستند تا واقعیتی عینی.
ادعاهایی مبنیبر اینکه حملات آمریکا به تأسیسات هستهای ایران «پیامی» به روسیه بوده نیز بیپایه است، چراکه مشخص نیست چنین پیامی دقیقاً چه محتوایی داشته است. پیش از این حملات نیز نشانهای دال بر تردید کرملین در مورد تعهد آمریکا به دفاع از کشورهای ناتو وجود نداشت. درخصوص اوکراین هم آمریکا حتی در دوران دولت قبلی که حمایت بیشتری از کییف داشت، هرگز بهدنبال ورود مستقیم به جنگ با روسیه نبود. با توجه به رویکرد این دولت که اهمیت راهبردی جنگ اوکراین را برای منافع آمریکا محدود میداند و خواهان تنشزدایی با روسیه است، مبهمگذاشتن احتمال ورود مستقیم به این درگیری، نه منطقی است و نه مؤثر.
حملات آمریکا به ایران در شرایطی صورت گرفت که واشنگتن و تلآویو برتری کامل نظامی و دیپلماتیک داشتند و توانستند این درگیری را پس از دوازده روز با آتشبس پایان دهند. اما در اوکراین، چنین شرایطی وجود ندارد. در آنجا این روسیه است که ابتکار عمل نظامی را در دست دارد و میتواند شدت جنگ را کم یا زیاد کند.
با وجود این، پیوندهای غیرمستقیم ایران و روسیه همچنان اهمیت دارند. اگر در کرملین چنین تصوری شکل بگیرد که آمریکا از حمله اسرائیل به ایران آگاه بوده و مذاکرات هستهای قبلی را صرفاً برای فریب ایران برگزار کرده، ممکن است تمام تلاشهای دیپلماتیک آمریکا برای جلب اعتماد روسیه تضعیف شود. راه مقابله با این سوءظن، ورود مجدد به مذاکرات جدی با ایران است. اگر روسیه واقعاً مایل به کمک در جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای باشد، دولت آمریکا میتواند از پیشنهاد همکاری پوتین برای حمایت از گفتوگوهای هستهای استفاده کند.
روسیه در منطقه غرب آسیا نقش فعالی دارد و حتی بهصورت غیررسمی با اسرائیل درباره ایران و سوریه گفتوگو میکند. استفاده از روابط سهجانبه مسکو-تهران-تلآویو میتواند به احیای مذاکرات هستهای کمک کرده، منافع واشنگتن در منطقه را پیش ببرد و حتی راهی برای ایجاد پیوند دیپلماتیک جدید با روسیه درخصوص جنگ اوکراین فراهم کند.
درعینحال، جنگ ایران و اسرائیل مرزهای توان آمریکا برای مدیریت همزمان چند بحران شدید را نیز نمایان کرد. کمکهای آمریکا به اوکراین، که قرار بود تا پایان تابستان ادامه یابد، بهطور ناگهانی قطع شد. این تصمیم پنتاگون، بیانگر واقعیتهای سخت انتخابهای راهبردی است که بسیاری از تحلیلگران نئومحافظهکار آن را نادیده میگیرند. منابع تسلیحاتی آمریکا محدود است و درحالیکه جنگ فرسایشی اوکراین ادامه دارد، حفظ توازن دفاعی در دیگر مناطق نیز ضروری است.
همچنین، دولت هشدار داده که در صورت عدم پیشرفت در مذاکرات صلح، ممکن است از حمایت از اوکراین عقبنشینی کند. این عقبنشینی نه از طریق اعلامیههای ناگهانی، بلکه با کاهش تدریجی منابع و کاهش تمرکز بر اوکراین انجام میشود. کمکهای گسترده آمریکا به اوکراین از سال ۲۰۲۲ تاکنون، بیسابقه بوده است. اما همانطور که بسیاری پیشبینی کرده بودند، چنین رویکردی در بلندمدت پایدار نیست، بهویژه در شرایطی که آمریکا با چالشهایی در مناطق دیگر روبهروست.
با کاهش این کمکها، تلاشهای اوکراین و اروپا برای بازگرداندن واشنگتن به رویکرد «تا هر زمان که لازم باشد» عملاً میتواند روند خروج آمریکا را تسریع کند. بااینحال، نقش آمریکا در روند صلح همچنان حیاتی است. اوکراین و متحدان اروپاییاش باید هرچه زودتر طرحهایی واقعگرایانه برای پایان جنگ تدوین کنند تا امکان آغاز گفتوگوهای صلح با میانجیگری آمریکا دوباره فراهم شود./ منبع



