شعار «مرگ بر آمریکا» را چگونه باید به خارجیها توضیح داد؟
به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشتی با عنوان «شعار مرگ بر آمریکا را چگونه باید به خارجیها توضیح داد؟» نوشته علی مفتح و منتشرشده در اندیشکده دیپلماسی ایرانی، با رویکردی زبانشناسانه، مضمون شعارهای سیاسی را نماد اعتراض به سیاستها، نه مردم کشورها دانسته و بر تفاوت برداشتهای فرهنگی و اهمیت تبیین مفهومی صحیح آنها برای مخاطبان خارجی تأکید دارد. در ادامه، خلاصه این یادداشت را میخوانید.
شعارهای سیاسی در جوامع مختلف، بهویژه در کشورهای غربآسیا و ایران، عمدتاً نقش ابزاری برای ابراز احساسات جمعی نسبت به ساختارهای سیاسی جهانی و سیاستهای قدرتهای بزرگ ایفا میکنند. شعار «مرگ بر آمریکا» نمونهای شاخص از این دست شعارهاست که بهعنوان کنشی نمادین و خلاصهگویانه برای اعتراض به سیاستها و رفتارهای مداخلهجویانه آمریکا در منطقه بهکار میرود.
این شعار لزوماً اشاره مستقیمی به مردم یا شهروندان یک کشور ندارد و نباید آن را تهدیدی فیزیکی یا درخواست مرگ تلقی کرد، بلکه بیانگر مخالفت با سلطهگری، مداخله یا سیاستهای تجاوزکارانه است که در اذهان بسیاری منبع بیثباتی و بحران در منطقه و جهان محسوب میشوند.
در زبانشناسی، این نوع جملات، با عنوان صرفهجویی زبانی، نشاندهنده انتقال مفاهیم متراکم و پیچیده با حداقل واژگان هستند. واژههایی چون «آمریکا» در این قالب، نه به معنای مردم آمریکا، بلکه به مثابه نماد دولت و ساختار سیاسی و سیاستهای ویژه آن استفاده میشوند. همچنین واژه «مرگ» استعارهای از پایان سلطه یا سیاستی خاص است، نه نابودی فیزیکی افراد. مشابه این کاربرد را میتوان در شعارهایی مانند «لعنت به پلیس»، «مرگ بر سرمایهداری» مشاهده کرد که هدف از آنها تهدید یا توهین شخصی به افراد نیست، بلکه بیان خشمی اجتماعی علیه یک سیستم است.
در جوامع غربی نیز نمونههای مشابهی از چنین شعارهایی وجود دارد؛ برای مثال، جمله Eat the Rich که به معنای «ثروتمندان را بخورید» است، نه به معنای آدمخواری واقعی، بلکه بیان اعتراض به افزایش فاصله طبقاتی و سوءاستفاده ثروتمندان از منابع عمومی است. همچنین شعار Wall Street Is a War Street در زبان انگلیسی به صورت استعارهای برای انتقاد از نقش بازارهای مالی در دامنزدن به جنگها استفاده میشود و هرگز اشاره به وقوع جنگ واقعی در خیابان والاستریت ندارد.
بسیاری از سوءتفاهمها در فضای بینفرهنگی از تفاوتهای زبانی و برداشتهایی ناشی میشود که بدون شناخت ساختار و نمادهای زبان مقصد رخ میدهد. در زبان فارسی و عربی، بهکاربردن واژههای شدیدی مانند «مرگ» یا «لعنت» در قالب نمادین و استعاری رایج بوده و عمدتاً با انگیزه ابراز انزجار نسبت به وضعیت یا سیاستی خاص صورت میگیرد؛ نه اعلام عملی تهدید یا دعوت به خشونت. به همین دلیل، ترجمه این شعارها به زبان انگلیسی و سایر زبانها باید بر مبنای برداشت فرهنگی صحیح صورت گیرد تا منجر به سوءبرداشت نشود. معادل شعار «مرگ بر آمریکا» در انگلیسی با عبارت Down with the USA رایج است، نه Death to America؛ همانگونه که عبارت Down with Imperialism به «مرگ بر امپریالیسم» ترجمه میشود و نه «پایین باد امپریالیسم».
در بسیاری کشورها و زبانها، معادلهایی برای این گونه شعارهای اعتراضی وجود دارد. برای مثال، در زبان هلندی شعار Weg met Oorlog به معنای اعتراض به جنگ بوده و ترجمه صحیح آن در فارسی «لعنت به جنگ» است، نه «دور باد جنگ». هنر ترجمه، شناخت مناسبات فرهنگی و بازتاب درست مفاهیم اجتماعی هر جامعه است که در شعارها بهشکلی فشرده و نمادین منعکس میشود.
شعارها ابزار بحثهای عمیق منطقی یا فلسفی نیستند؛ بلکه بیشتر ارائهدهنده نمادی از انزجار جمعی و انتقال حس خشم یا سرخوردگی نسبت به یک سیاست، ساختار یا وضعیت خاصاند و بهطور معمول، تحلیلهای عمیق در ورای آنها قابل استخراج نیست. تلاش برای ریشهیابی علمی یا نظری این مفاهیم در چارچوب شعارهای خیابانی عمدتاً به برداشتهای سطحی و نادقیق میانجامد. بههمین لحاظ، شناخت زمینه و کارکرد شعارهای سیاسی برای رفع سوءتفاهمها در عرصه دیپلماسی و رسانه، بهویژه در جهان چندفرهنگی امروز از اهمیت بهسزایی برخوردار است.
در نتیجه، برای تبیین و توضیح شعارهایی مانند «مرگ بر آمریکا» به مخاطبان غیرایرانی، لازم است به ظرفیتهای زبانی، ابعاد نمادین و کارکردهای فرهنگی آنها توجه شود. نباید این کنشهای زبانی را دعوت یا تهدید عملی تلقی کرد، بلکه باید آنها را نمود اعتراض سیاسی در قالبی نمادین و کوتاه دانست که ریشه در سنتها و قالبهای خاص فرهنگی دارد. در این میان، دیپلماتها و فعالان رسانهای وظیفه دارند که با شناخت صحیح از زبان و ترجمه، فضایی برای فهم بهتر و کاهش سوءبرداشتها فراهم کنند تا ابعاد واقعی این شعارها به شکل دقیقتری به جهان خارج منعکس شود./ منبع



