اسرائیل و غزه به راهبرد همهجانبه نیاز دارند
به گزارش اطلس دیپلماسی، مقالهای با عنوان «اسرائیل و غزه به راهبرد همهجانبه نیاز دارند» به قلم آرون دیوید میلر (Aaron David Miller) و دانیل سی. کرتزر (Daniel C. Kurtzer) در بنیاد کارنگی(Carnegie Endowment for International Peace) منتشر شده است. این مقاله به بررسی ضرورت جایگزینی اشغال مجدد غزه با رویکردی جامع برای پایان جنگ، آزادی گروگانها و کاهش رنج مردم غزه میپردازد. در ادامه، چکیده مطلب آمده است.
مقامات امنیتی و سیاسی اسرائیل از پیشنهاد بنیامین نتانیاهو برای اشغال کامل غزه، از جمله مناطق نگهداری گروگانها، حمایت کردهاند. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، با اظهارنظر «این تصمیم به اسرائیل بستگی دارد»، ظاهراً با این طرح موافقت کرده است. این اقدام یا تاکتیکی برای فشار بر حماس برای تبادل موقت گروگانها است، یا تغییر اساسی در سیاست اسرائیل. اما این رویکرد که ارتش اسرائیل بهدلیل بار سنگین اشغال با آن مخالف است، احتمالاً به شورشی طولانیمدت منجر خواهد شد و رنج گروگانها، خانوادههایشان و غیرنظامیان غزه را افزایش میدهد. فشار نظامی تاکنون در نابودی حماس یا آزادی گروگانها موفق نبوده و اشغال مجدد غزه اسرائیل را در تله گرفتار میکند.
در مقابل، گزارشهایی از تمایل دولت ترامپ به کنارگذاشتن رویکرد تدریجی و اتخاذ راهبرد «همهجانبه» وجود دارد. این راهبرد، شامل توقف عملیات نظامی، تبادل همه گروگانها با تعداد زیادی از زندانیان فلسطینی، افزایش چشمگیر کمکهای انسانی به غزه و تعیین جدول زمانی برای خروج اسرائیل با استقرار نیروی عربی موقت برای تأمین امنیت و اداره غزه است. راهبرد مذکور نیازمند برنامهای برای غزه پساجنگ با مشارکت تشکیلات خودگردان فلسطین، کشورهای عربی کلیدی، اتحادیه اروپا، سازمان ملل و اسرائیل است که باید بیش از یک سال پیش، پس از ارزیابی ارتش اسرائیل مبنی بر تضعیف توان حماس، بررسی میشد.
این راهبرد، هرچند دشوار، بدون حل مناقشه اصلی اسرائیل و فلسطین، ممکن است غزه را به وضعیت پیش از حمله حماس در اکتبر ۲۰۲۳ بازگرداند. پایان پایدار جنگ به پاسخ به چهار پرسش کلیدی بستگی دارد: چهکسی غزه را در کوتاهمدت و بلندمدت اداره میکند؟ امنیت و نظم عمومی چگونه تأمین میشود؟ بازسازی عظیم غزه را چهکسی تأمین مالی و نظارت میکند؟ و چه مسیری سیاسی برای آیندهای صلحآمیز برای اسرائیلیها و فلسطینیها ترسیم میشود؟ رویکرد کنونی آتشبس موقت، به بنبست رسیده است؛ حماس برای بقا زمان میخرد و نتانیاهو مذاکرات را طولانی میکند تا پیروزی کامل بر حماس ممکن شود؛ در حالی که گروگانها در شرایط وحشتناک و غیرنظامیان فلسطینی با قحطی و تروما مواجهاند.
پس از ۷ اکتبر، یکی از کارشناسان اندیشکده کارنگی پیشنهاد کرد که غزه همراه با تلاش آمریکا برای ازسرگیری فرآیند صلح، نیازمند اداره موقت، امنیت، بازسازی زیرساختها و تقویت ظرفیت تشکیلات خودگردان است. اما این طرح اکنون دشوارتر است؛ غزه ویران شده است، فلسطینیان با سوءتغذیه گسترده مواجهاند، تمایل اسرائیل به اشغال افزایش یافته و ممکن است به الحاق منجر شود، و ترامپ، با وجود ادعای صلحطلبی، راهبرد یا صبر لازم را نشان نداده است. با توجه به رابطه نزدیک ترامپ و نتانیاهو، آمریکا باید نتانیاهو را برای پایان جنگ، خروج امن و بازسازی تحت فشار قرار دهد. اسرائیل که توان دفاع نظامی خود را ثابت کرده، باید جامعهای دموکراتیک و فراگیر بسازد.
پایان سریع جنگ، آزادی گروگانها و کاهش رنج فلسطینیان ضروری است و میتواند به ثبات منطقهای، تقویت آتشبس در لبنان، حمایت از دولت موقت سوریه، بهبود روابط آمریکا با متحدان عربی مانند مصر، اردن، و عربستان، و پیگیری عادیسازی روابط میان اسرائیل و اعراب منجر شود. همچنین، رسیدگی به مشکلات اجتماعی-اقتصادی منطقه که بستری برای افراطگرایی فراهم کردهاند، حیاتی است. این اهداف بدون رهبری و اراده آمریکا و اسرائیل، بهویژه فشار دولت ترامپ بر طرفین، محقق نمیشود و بدون آن، آینده غزه مانند گذشتههای تلخ خواهد بود./ منبع



