آمریکا هرگز نباید بابت بمباران اتمی ژاپن عذرخواهی کند
به گزارش اطلس دیپلماسی، مقالهای بهعنوان «آمریکا هرگز نباید بابت بمباران اتمی ژاپن عذرخواهی کند» به قلم جاش هامر (Josh Hammer)در نیوزویک (Newsweek) منتشر شده است. نویسنده با استناد به شرایط جنگ جهانی دوم، تصمیم هری ترومن برای استفاده از بمب اتمی علیه هیروشیما و ناکازاکی را اقدامی راهبردی و اخلاقاً قابل دفاع میداند و آن را عامل پایان سریع جنگ و نجات جان شمار زیادی از نیروهای آمریکایی توصیف میکند. وی هرگونه عذرخواهی از این اقدام را نادرست دانسته و بر لزوم یادآوری منطق «پیروزی مطلق» در جنگ تأکید میکند. در ادامه، چکیده مطلب آمده است.
هشتاد سال از تصمیم سرنوشتساز هری ترومن، رئیسجمهور وقت آمریکا، برای بمباران اتمی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی در ۶ و ۹ آگوست ۱۹۴۵ میگذرد؛ اقدامی که همچنان تنها مورد استفاده سلاح هستهای در جنگ محسوب میشود. در این دو بمباران، دستکم ۱۵۰ هزار ژاپنی، عمدتاً غیرنظامی، کشته شدند، اما ژاپن ۶ روز پس از دومین حمله تسلیم بیقید و شرط خود را اعلام کرد و خونبارترین جنگ تاریخ بشر بهپایان رسید.
منتقدان تصمیم ترومن عمدتاً از جناح چپ سیاسی بودهاند، اما بهتازگی برخی چهرههای محافظهکار نیز به این صف پیوستهاند. تاکر کارلسن، سلاح هستهای را «شیطانی» خوانده و آمریکا را بهدلیل بمباران ژاپن «شرور» توصیف کرده است. تولسی گابارد نیز ویدئویی منتشر کرده که هرچند عذرخواهی در آن وجود ندارد، اما نسبت به خطر «هولوکاست هستهای» هشدار داده است. این دیدگاهها گمراهکننده هستند و تصمیم ترومن شایسته قدردانی تلخ و ناگزیر است، نه محکومیت.
من فکر میکنم که تصویرکردن تصمیم ترومن بهعنوان اقدامی بیرحمانه و قدرتنمایی یک ابرقدرت، نادیدهگرفتن واقعیت میدان نبرد و بیحرمتی به قربانیان حمله ژاپن به پرل هاربر است. بازدید از محل غرقشدن ناو «یواساس آریزونا» که بیش از نهصد ملوان و تفنگدار دریایی را در خود مدفون کرده، یادآور خشونت ژاپن است.
در آن زمان، جایگزین استفاده از بمب اتمی، تهاجم زمینی به ژاپن از طریق عملیات «سرنگونی» (Downfall) بود که پیشبینی میشد تلفات هر طرف را تا یک میلیون نفر برساند. دکترین جنگی ژاپن، که در نبردهای ایوجیما و اوکیناوا نمایان شد، بر جنگیدن تا مرگ تأکید داشت و حتی دانشآموزان برای حمله به نیروهای آمریکایی با نیزههای بامبو آموزش میدیدند.
ژاپن آن زمان از نظر بیرحمی همپیمان نازیها بود و بمباران اتمی، شوک لازم برای درهمشکستن اسطوره شکستناپذیری و واداشتن رهبری ژاپن به تسلیم را وارد کرد. بیش از یکصد هزار آمریکایی پیش از این در جبهه پاسیفیک کشته شده بودند و بازماندگان از تصمیم ترومن استقبال کردند، زیرا آن را تضمینکننده بازگشت سالم به خانه میدانستند.
ترومن بهعنوان فرمانده کل قوا، اولویت را بر حفظ جان آمریکاییها گذاشت و حاضر نبود این جانها را فدای ایدهآلگرایی جهانی یا نوعدوستی نسبی کند. هرچند برخی مدعیاند ژاپن پیش از بمباران آماده تسلیم بوده و به تماسهای دیپلماتیک و ورود شوروی به جنگ اشاره میکنند، اما ترومن در آن لحظه چنین اطمینانی نداشت و اطلاعات نظامی موجود، ادامه مقاومت ژاپن را محتمل میدانست.
این تصمیم، نمونهای از شجاعت در اتخاذ انتخابهای دشوار برای رسیدن به صلح و عدالت است. بمبارانها نه محصول محاسبهگری ابزاری صرف، بلکه نتیجه تصمیمگیری در شرایط حساس جنگ بودند. قضاوتهای امروز که این اقدام را غیرضروری میخوانند، دچار کوتهبینی تاریخیاند.
جنگ، جهنم است و دلیل خوبی برای پرهیز از شروع کردنش. اما هنگامی که جنگ آغاز شد، دستیابی به پیروزی کامل جایگزینی ندارد. این درسی است که غرب آن را فراموش کرده و باید دوباره بیاموزد./ منبع



