
بازی بزرگ در قطب شمال؛ و چرایی احتمال باخت آمریکا در آن
بهگزارش اطلس دیپلماسی، مقالهای با عنوان «بازی بزرگ در قطب شمال؛ و چرایی احتمال باخت آمریکا در آن» که بهقلم هدر ای. کانلی (Heather A. Conley)، در مجله فارن افرز (Foreign Affairs)، منتشر شده است، رقابت قدرتهای بزرگ (آمریکا، روسیه و چین) در قطب شمال را بررسی میکند و هشدار میدهد که ضعفهای راهبردی آمریکا، از جمله کمبود زیرساخت و ناوگان یخشکن، میتواند به باخت در این «بازی بزرگ» منجر شود. نویسنده بر لزوم تقویت حضور نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک ایالات متحده با همکاری متحدان قطبی تأکید دارد. در ادامه چکیده این مقاله را میخوانید.
قطب شمال به صحنهای برای «بازی بزرگ» قرن بیستویکم تبدیل شده است؛ چیزی مشابه رقابت بریتانیا و روسیه در قرن نوزدهم در آسیای مرکزی. آمریکا، روسیه و چین برای کنترل منابع معدنی، مسیرهای دریایی کوتاهتر و زیرساختهای ارتباطی مانند ایستگاههای ماهوارهای در این منطقه رقابت میکنند. کتاب «آمریکا در قطب شمال» نوشته مری تامپسون-جونز، دیپلمات سابق آمریکایی، تاریخچه حضور آمریکا در قطب شمال را شرح میدهد؛ از خرید آلاسکا در سال ۱۸۶۷ تا ایجاد خط هشدار زودهنگام در دهه ۱۹۵۰ و سامانه دفاع هوافضای آمریکای شمالی (NORAD) با همکاری کانادا. با این حال، تامپسون-جونز هشدار میدهد که واشنگتن در سالهای اخیر توجه کافی به این منطقه نداشته و سیاستهایش فاقد جاهطلبی لازم است.
اظهارات جنجالی دونالد ترامپ درباره الحاق گرینلند و اشاره به کانادا بهعنوان «ایالت ۵۱» نشاندهنده علاقه او به گسترش نفوذ آمریکا در قطب شمال است، اما اقدامات عملی کافی نبوده است. از سوی دیگر، همکاری روسیه و چین پس از اعلام «مشارکت نامحدود» در سال ۲۰۲۲، با عملیات مشترک علمی، فضایی، و نظامی، از جمله گشتهای دریایی، شدت گرفته است. گفتوگوهای اخیر واشنگتن با مسکو نیز میتواند با یک توافق بزرگ، معادلات را تغییر دهد، اما هنوز نتیجه مشخصی ندارد.
روسیه که بخش وسیعی از قلمرو قطب شمال را در اختیار دارد، مسیر دریای شمال را برای صادرات منابع طبیعی و ترانزیت کالاهای چینی توسعه میدهد. این مسیر با بنادر جدید و ناوگان یخشکنهای پیشرفته پشتیبانی میشود. مسکو همچنین پایگاههای نظامی خود را بازسازی کرده و پرچمها و نمادهای مذهبی را در مناطق قطبی، حتی در شمال نروژ، برافراشته تا ادعای مالکیت کند. این اقدامات ریشه در ناامنی تاریخی روسیه و ترس از دست دادن کنترل بر قلمروش دارد. چین، بدون قلمروی قطبی، خود را «نزدیک به قطب شمال» میخواند و از سال ۲۰۰۴ با ایستگاه تحقیقاتی در سوالبارد و سرمایهگذاری در پروژههای گاز مایع روسیه، حضور خود را تقویت کرده است. پس از تهاجم روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، چین با پر کردن خلأ سرمایهگذاری غربی، نفوذ خود را در زیرساختهای قطبی افزایش داد.
آمریکا با وجود سابقه قوی در قطب شمال از طریق آلاسکا و همکاری با متحدان ناتو مانند فنلاند و سوئد (که در ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ به ناتو پیوستند)، از کمبود زیرساخت رنج میبرد. ناوگان یخشکن آمریکا تنها دو فروند عملیاتی هستند؛ در حالی که یخشکنهای جدید با تأخیر تا ۲۰۳۰ آماده نمیشوند. نبود بنادر عمیق، تجهیزات مناسب برای آبوهوای سرد و حسگرهای کافی، توانایی آمریکا برای نظارت بر فعالیتهای روسیه و چین را محدود کرده است. ژنرال گرگوری گیوت، فرمانده ستاد فرماندهی شمالی آمریکا، تأکید کرده که «نمیتوان چیزی که دیده نمیشود را شکست داد».
رقابت در قطب شمال بر بستر دریا، آبهای بینالمللی و فضا متمرکز است. ادعاهای روسیه برای گسترش قلمروی دریاییاش در قطب شمال، مورد حمایت کمیسیون سازمان ملل در سال ۲۰۲۳ قرار گرفته، اما با ادعاهای کانادا و دانمارک همپوشانی ندارد. اختلافات بر سر مسیر دریای شمال و گذرگاه شمالغرب (که کانادا و روسیه آنها را آبهای داخلی میدانند، اما آمریکا و دیگران آبهای بینالمللی میخوانند) ادامه دارد. مسیر ترانسقطبی جدید، که در آبهای بینالمللی باز میشود، نیز مورد توجه چین است. کنترل ایستگاههای ماهوارهای و سایتهای پرتاب مداری در قطب شمال برای برتری در فضا حیاتی است.
برای رقابت، آمریکا باید حضور نظامی، اقتصادی و علمی خود را تقویت کند. این شامل ساخت یخشکنهای جدید (۸-۹ فروند)، تعمیر زیرساختهای آسیبدیده از ذوب یخهای دائمی، استقرار بمبافکنها و حسگرها، و توسعه بنادر در گرینلند و آلاسکا است. ایجاد ستاد فرماندهی واحد قطبی برای هماهنگی عملیات، بهجای تقسیم مسئولیت بین فرماندهیهای اروپایی، شمالی، و هند-آرام، ضروری است. آمریکا باید ابتکار قطبی را برای استخراج پایدار مواد معدنی راهاندازی کند و قلمروی دریایی خود را در دریای برینگ و اقیانوس منجمد شمالی گسترش دهد. تصویب معاهده قانون دریاها (UNCLOS) نیز به آمریکا امکان میدهد تا قوانین استخراج بستر دریا را شکل دهد و چین و روسیه را پاسخگو کند. همکاری نزدیک با متحدان قطبی، بهویژه کانادا و دانمارک، که از سیاستهای تهاجمیترامپ آزردهاند، برای موفقیت حیاتی است. بیتوجهی کنونی آمریکا میتواند به باخت در این بازی بزرگ منجر شود./ منبع