
ترامپ بهدنبال بازطراحی نظم جهانی است
بهگزارش اطلس دیپلماسی، مقالهای با عنوان «ترامپ بهدنبال بازطراحی نظم جهانی است» که به قلم والتر راسل مید (Walter Russell Mead)، در والاستریتژورنال (Wall Street Journal)، منتشر شده است، بیان میکند که دونالد ترامپ در سیاست خارجی خود رویکردی جاهطلبانه و فعالانه دارد و بهدنبال تقویت هژمونی آمریکا در جهان بدون درگیریهای نظامی بلندمدت است. او با تمرکز بر قدرت اقتصادی و نظامی، از اروپا تا خاورمیانه و آفریقا، بهدنبال بازسازی نقش جهانی آمریکا و مقابله با رقبایی مانند چین و روسیه است. این سیاست با اقدامات جسورانهای مانند بمباران ایران، تهدید اسرائیل و توافقهای اقتصادی نوآورانه تعریف میشود. در ادامه بهره سخن این مقاله را میخوانید.
دونالد ترامپ، پنج ماه پس از آغاز دومین دوره ریاستجمهوریاش، با رویکردی جسورانه و جاهطلبانه در سیاست خارجی، در حال بازسازی جایگاه آمریکا در صحنه جهانی است. برخلاف خویشتنداری که ویژگی برخی رؤسایجمهور پیشین بوده، ترامپ بهدنبال تمرکز حداکثری قدرت اجرایی در داخل و خارج از کشور است. او قصد دارد آمریکا را در مرکز امور بینالمللی قرار دهد و همانطور که زمانی «آلیس لانگورث» درباره تئودور روزولت گفت، میخواهد در هر رویداد جهانی نقش اصلی را ایفا کند. این رویکرد بهمعنای شباهت به نومحافظهکاران یا بینالمللگرایان لیبرال نیست. ترامپ از جنگهای صلیبی برای دموکراسی بیزار است، نهادهای چندجانبه را تحقیر میکند و دادگاههای بینالمللی را بیاعتبار میداند. با این حال، او به استفاده از مزیتهای اقتصادی، فناوری و نظامی آمریکا برای پیشبرد منافع ملی باور دارد، اما از درگیریهای نظامی طولانیمدت پرهیز میکند.
در سیاست تجاری، ترامپ با اعمال تعرفهها قدرت بیسابقهای در داخل و خارج بهدست آورده است. او میتواند با تنظیم تعرفهها، سودآوری شرکتهای آمریکایی را تحت تأثیر قرار دهد. منتقدان معتقدند این رویکرد نظام تجارت چندجانبه را که بهنفع منافع اقتصادی آمریکا بود، تخریب میکند. آنها نظام چندجانبه را به سیستمی آشوبناک و مبتنی بر توافقهای دوجانبه ترجیح میدهند. با این حال، ترامپ بر این باور است که میتواند از طریق مذاکرات دوجانبه، معاملات بهتری برای آمریکا بهدست آورد. موفقیت این شرطبندی هنوز مشخص نیست، اما هدف او تقویت قدرت اقتصادی آمریکا بهجای محدودکردن آن است.
در اروپا، سیاستهای ترامپ نیز نشاندهنده جاهطلبی و عدم خویشتنداری است. از ادعای مالکیت بر گرینلند تا دخالت در انتخابات اروپا، تخریب روابط تجاری و تهدید به خروج از ناتو، همه اقدامات او برای افزایش نفوذ آمریکا در بروکسل و فراتر از آن طراحی شدهاند. مارک روته، دبیرکل ناتو، بهدلیل تشابه ترامپ به «پدر» هر چند سختگیر مورد انتقاد قرار گرفته، اما این تشبیه نشاندهنده تسلط کنونی آمریکا بر اروپا است. ترامپ توانسته اروپا را به چالشهایی بیسابقه وادارد و آنها را به تسلیح مجدد و پیروی از سیاستهای آمریکا ترغیب کند.
در خاورمیانه، ترامپ توصیههای خویشتنداران را نادیده گرفته و سیاستی فعالانه و گسترده را دنبال کرده است. او با بمباران ایران، تهدید رهبر ارشد این کشور و پیشنهاد اخراج گسترده فلسطینیان از غزه، بهدنبال بازسازی هژمونی آمریکا بوده است. تهدید به توقف کمکهای آمریکا به اسرائیل نیز بخشی از این رویکرد جسورانه است. این اقدامات نشاندهنده فعالیت شدید او در منطقه بدون درگیرشدن در جنگهای طولانیمدت است. در عین حال، او از مذاکرات هستهای با ایران حمایت کرده، هر چند اختلافات عمیق، بهویژه بر سر غنیسازی اورانیوم، مانع پیشرفت است.
توافق صلح بین کنگو و رواندا، که توسط مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، جشن گرفته شد، نمونهای از جاهطلبی دیپلماتیک ترامپ است. این توافق، هرچند موفقیت آن تضمینشده نیست، نشاندهنده استفاده غیرمتعارف از قدرت اقتصادی آمریکا برای دستیابی به اهداف بینالمللی است. معاملات معدنی با اوکراین، توافق مواد معدنی در آفریقای مرکزی و قراردادهای هوش مصنوعی با کشورهای حوزه خلیج فارس نیز بخشی از این راهبرد هستند که امنیت و اقتصاد آمریکا را یکپارچه میکنند. ضربهزدن به ایران، بهعنوان ضعیفترین قدرت تجدیدنظرطلب، نهتنها جایگاه جهانی آمریکا را تقویت میکند، بلکه هشداری به چین و روسیه است. اجبار اروپا به تسلیح مجدد نیز همین پیام را منتقل میکند.
چین و روسیه، بهعنوان دو قدرت بزرگ تجدیدنظرطلب، جاهطلبیهای ترامپ را تهدیدی برای نفوذ جهانی خود میبینند. آنها از تسلط آمریکا در اروپا و تقویت نقش آن در خاورمیانه نگران هستند و به دنبال مختل کردن پروژههای او خواهند بود. رقابت بین این قدرتها غیرقابل پیشبینی است، اما واضح است که ترامپ با رویکردی جسورانه، از عقبنشینی آمریکا از صحنه جهانی اجتناب میکند. او قصد دارد با استفاده از ابزارهای اقتصادی و نظامی، جایگاه آمریکا را بهعنوان قدرت برتر تثبیت کند و در مرکز توجه جهانی باقی بماند./ منبع