آسیاآمریکاخارجینظام بین‌الملل و نهادها

چگونه از جنگ در دو جبهه جلوگیری کنیم

به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشتی با عنوان «چگونه از جنگ در دو جبهه جلوگیری کنیم» نوشته نیک دانبی (Nick Danby) و منتشر‌شده در وار آن راکس (War on the Rocks)، به بررسی اهمیت اولویت‌بندی تهدیدات راهبردی به‌جای مقابله همزمان با چند دشمن می‌پردازد و بر ‌نحوه استفاده از فرصت‌های محدود برای مدیریت بحران‌های جهانی تأکید می‌کند. در ادامه، چکیده این یادداشت آمده است.


در ماه ژوئن گذشته، حملات فلج‌کننده آمریکا به برنامه هسته‌ای ایران، پنجره‌ای محدود برای جلوگیری از یک کابوس راهبردی ایجاد کرده است؛ یعنی جنگ همزمان با چین، روسیه و ایران. با بی‌اثرشدن ایران، منطق راهبردی ایجاب می‌کند که ایالات متحده نگاه خود را به سمت روسیه معطوف کند. اما نشست آلاسکا میان دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین، روسای جمهور دو کشور، این مسیر را پیچیده کرده است. پوتین از این فرصت دیپلماتیک بهره برده و حملات خود به اوکراین را تشدید کرده است، بدون اینکه نگرانی جدی از تحریم‌های شدیدتر آمریکا یا مذاکرات میان مسکو و کی‌یف وجود داشته باشد.

برای جلوگیری از استفاده بیشتر روسیه از روند صلح و گسترش تدریجی برتری خود در اوکراین، ایالات متحده باید دو سال آینده را صرف ضعیف‌کردن سیستماتیک روسیه کند و در عین حال، خودمختاری دفاعی اروپا را تسریع نماید. این کار به آمریکا این امکان را می‌دهد که پیش از آنکه درگیر یک جنگ ناتمام در دو جبهه شود، سرانجام به سمت چین تغییر مسیر دهد.

نشست آلاسکا سوالات زیادی را به‌ویژه در مورد تغییر مواضع ترامپ در زمینه توافق «زمین در ازای صلح» بی‌پاسخ گذاشت. اما نشست بعدی در واشنگتن با رهبران اروپایی، سیاست آمریکا را در قبال اوکراین تا حدی روشن کرد و بدترین نگرانی‌ها را برطرف نمود. ترامپ اوکراین را به‌خاطر جنگ سرزنش نکرد و کمک‌های امنیتی را نیز قطع نکرد. در عوض، او بر جست‌وجوی صلح تأکید کرد و تضمین‌های امنیتی اروپایی را برای اوکراین پذیرفت، در حالی که اروپا را به‌پذیرش مسئولیت‌های بیشتر در زمینه دفاع تشویق کرد.

در پی این رویکرد، دولت ترامپ به‌دنبال تعادل راهبردی است که کشورهای اروپایی را تشویق به‌پذیرش مسئولیت‌های بیشتر در زمینه امنیت و دفاع قاره‌ای کند. این رویکرد در پی تقویت توانایی دفاعی اروپا و در عین حال، آماده‌سازی ایالات متحده برای مقابله با چالش‌های فزاینده در منطقه هند-آرام است.

ایالات متحده با سه تهدید روبه‌رو است. ایران، که به‌طور مستمر در پی توسعه سلاح‌های هسته‌ای است؛ روسیه، که تهدید فوری محسوب می‌شود و در حال حمله به اوکراین و تهدید ناتو است؛ و چین، که چالش اصلی به‌شمار می‌رود و در تلاش است تا رهبری بین‌المللی آمریکا را سرنگون کند. این تهدیدات همزمان به مسأله «همزمانی راهبردی» آمریکا اشاره دارد: چگونه می‌توان تهدیدات چین و روسیه را همزمان مهار کرد، بدون اینکه منابع و توجه کشور درگیر شود؟ جواب این است که تهدیدات باید به‌طور مرحله‌ای اولویت‌بندی شوند.

برنامه هسته‌ای ایران پس از حملات اسرائیل و ایالات متحده در ماه ژوئن، تا دو سال عقب افتاده است. اکنون برای اولین بار در دهه‌ها، آمریکا می‌تواند تمرکز اصلی خود را از غرب آسیا بردارد و منطقی است که روسیه را پیش از هر تهدید دیگر هدف قرار دهد. روسیه از طریق حمله به اوکراین حرکت اول را انجام داده و باید ابتدا مجازات شود.

راهبرد ایالات متحده از سال ۲۰۲۲ برای مجازات روسیه از طریق حمایت از اوکراین در حال اجراست، اما با توجه به ‌تجمع منابع نظامی و نیروی انسانی روسیه در اوکراین، کی‌یف نمی‌تواند بدون کمک‌های بیشتر به ‌مقاومت ادامه دهد. آمریکا باید به‌طور همزمان از فشار اقتصادی و دیپلماتیک برای تضعیف روسیه استفاده کند و در عین حال، خودمختاری دفاعی اروپا را تسریع نماید.

تا سال ۲۰۲۷، آمریکا باید روسیه را ضعیف کند و اروپا را قادر سازد که بدون وابستگی به ایالات متحده، از خود دفاع کند. در این فرآیند، ایالات متحده باید از تحریم‌های اقتصادی برای قطع منابع مالی روسیه و افزایش تولید سلاح‌های دفاعی در اروپا بهره ببرد. اروپا نیز باید مسئولیت‌های بیشتری در زمینه دفاع و تولید سلاح‌های خود بر عهده گیرد، تا آمریکا بتواند تمرکز خود را به سمت تهدیدات آسیایی تغییر دهد.

در نهایت، راهبردی «ترتیب‌دهی تهدیدات» برای آمریکا به‌معنای اولویت‌بندی تدریجی تهدیدات است. اگر ایالات متحده از این فرصت زمانی به‌درستی بهره‌برداری کند، قادر خواهد بود تهدیدات چین و روسیه را به‌طور همزمان مدیریت کرده و به‌طور موثر منابع و توجه خود را به سایر امور تخصیص دهد./ منبع

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا