خارجیخاورمیانهنظام بین‌الملل و نهادها

آغاز موج اعتراضات جهانی در برابر فاجعه انسانی غزه

به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشتی با عنوان «آغاز موج اعتراضات جهانی در برابر فاجعه انسانی غزه» نوشته‌ نسرین مالیک (Nesrine Malik)، منتشرشده در گاردین (Guardian)، به بررسی بحران گرسنگی در غزه به‌عنوان نتیجه‌ محاصره‌ اسرائیل و ناکارآمدی واکنش‌های بین‌المللی می‌پردازد. این یادداشت بر عمدی‌بودن قحطی و ضرورت تداوم اعتراضات عمومی برای فشار بر تصمیم‌گیران تاکید دارد. در ادامه، چکیده این مطلب را می‌خوانید.


در غزه، کودکان بیش از دیگران قربانی قحطی می‌شوند. نیازهای تغذیه‌ای بالای بدن در حال رشد آن‌ها، همراه با سیستم ایمنی ضعیف، باعث می‌شود سریع‌تر از بزرگسالان تسلیم گرسنگی شوند. بیرون‌روی برای آن‌ها کشنده است، زخم‌هایشان بهبود نمی‌یابد و نوزادان به‌دلیل سوءتغذیه مادرانشان نمی‌توانند تغذیه شوند. در ۷۲ ساعت، ۲۱ کودک به‌دلیل گرسنگی و سوءتغذیه جان باختند و مجموع مرگ‌ومیر ناشی از قحطی به بیش از صد نفر رسید که هشتاد نفر آن‌ها کودک بودند. گزارش‌ها حاکی از آن است که کودکان به والدین خود می‌گویند ترجیح می‌دهند بمیرند و به بهشت بروند، جایی که غذا وجود دارد.

این مرگ‌ها قابل پیشگیری هستند. قحطی در غزه نتیجه‌ محاصره‌ای است که مانع ورود و توزیع کمک‌های بشردوستانه می‌شود. سازمان‌های امدادی گزارش می‌دهند که اسرائیل تُناژ عظیمی از کمک‌ها را مسدود کرده است. توقف چندساعته تاکتیکی در عملیات نظامی برای ورود کمک‌ها به سه منطقه از غزه، توان جبران بحرانی را که در مدت زمان شکل گرفته، ندارد. این قحطی، مرحله‌ جدیدی از کارزاری است که نزدیک به دو سال ادامه دارد و بر اثر آن فلسطینیان در خانه‌ها، چادرها، بیمارستان‌ها و حین صف‌کشیدن برای غذا کشته ‌شده‌اند. تصاویر کودکان لاغر با استخوان‌های نمایان، گواهی بر جنایتی است که نیاز به اقدام فوری دارد.

سوال این است که چرا جهان نمی‌تواند اسرائیل را وادار به اجازه‌ ورود غذا به دهان غیرنظامیان گرسنه کند؟ چرا این دولت تحریم و منزوی نشده است؟ اظهارات مقاماتی مانند دیوید لمی، که اسرائیل را به انجام کار درست «ترغیب» می‌کند، یا پست‌های اورزولا فون در لاین در شبکه‌های اجتماعی که تصاویر غزه را «غیرقابل تحمل» می‌خواند، از سوی سازمان‌های امدادی «توخالی» توصیف شده‌اند. این اظهارات، به‌جای اقدام عملی، تنها برای آرام‌کردن افکار عمومی هستند. یکی از وزرای اسرائیلی اعلام کرده که غذادادن به دشمنان معنایی ندارد و دولت به سمت «نابودی غزه» و اخراج ساکنان آن پیش می‌رود. هدف راهبردیِ شکست حماس، پوشالی است؛ تنها بهانه‌ای برای ادامه‌ حملات تحت رهبری نخست‌وزیری است که بقای سیاسی‌اش به تداوم این کارزار وابسته است.

این فجایع، مشروعیت اسرائیل را در سطح جهانی کاهش می‌دهد و شکاف بین افکار عمومی و سیاست‌مداران را عمیق‌تر می‌کند. اظهارات کی‌یر استارمر، نخست‌وزیر انگلیس، نشان‌دهنده‌ فشار داخلی بر دولت‌های غربی است که باید به مسئله‌ غزه توجه نشان دهند تا از تبدیل آن به یک مشکل داخلی جلوگیری کنند. اما این واکنش‌ها بخشی از یک بازی نمایشی است که هدفش حفظ وجهه‌ اسرائیل به‌عنوان یک بازیگر اخلاقی است. هر بار که تخلف جدیدی رخ می‌دهد، خطوط قرمز جدیدی تعریف می‌شود و نقطه‌ گسست با اسرائیل به آینده‌ای نامعلوم منتقل می‌شود. قتل امدادگران، کشتار افرادی که به‌دنبال کمک هستند و اکنون قحطی، هر کدام موجی از سرزنش‌های بی‌اثر را به‌دنبال داشته‌اند.

این وضعیت، لحظه‌ای دائمی از اقدام قریب‌الوقوع را ایجاد کرده که هرگز محقق نمی‌شود. در حالی ‌که جهان منتظر است، فاجعه ادامه می‌یابد و اقدامات موقتی مانند «توقف چندساعته تاکتیکی» مشکلات اساسی محاصره و کشتار غیرنظامیان را حل نمی‌کند. اعتراض عمومی، هرچند گاهی بی‌ثمر به نظر می‌رسد، تنها راه، اعمال فشار بر تصمیم‌گیران برای توقف حمایت نظامی و تجاری از اسرائیل است. حتی ورود محدود کامیون‌های کمک به غزه نتیجه‌ همین فشارهای عمومی است. اما تداوم این فجایع، نوعی آسیب شناختی به افکار عمومی وارد می‌کند. وعده‌های سیاست‌مداران مبنی بر تغییر وضعیت، ماه‌ها بعد نه‌تنها محقق نمی‌شود، بلکه اوضاع بدتر می‌شود. این چرخه، اراده‌ عمومی را تضعیف می‌کند، اما اعتراض تنها ابزار برای ایجاد تغییر است./ منبع

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا