خارجیخاورمیانهنظام بین‌الملل و نهادها

ژئوپلیتیک مدرن عربستان

جاه‌طلبی عربستان: نیل به جایگاه «قدرت میانی» در گذار از سنت به مدرنیته

به گزارش اطلس دیپلماسی، مقاله‌ای با عنوان «ژئوپلیتیک مدرن عربستان» به قلم هیئت تحریریه اندیشکده استراتفور منتشر شده است. این مقاله بر این نکته تأکید دارد که عربستان که در طول تاریخ «سرزمین مرزی» بوده و سپس با اتکا به نفت به «قدرت کوچک» تبدیل شده، اکنون تحت رهبری محمد بن سلمان در تلاش است تا با اجرای «چشم‌انداز ۲۰۳۰» به «قدرت متوسط» منطقه‌ای تبدیل شود. این گذار با «معضلات اساسی» در مدیریت داخلی و تنش‌های ژئوپلیتیکی مواجه است، به‌طوری که پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۴۵ همچنان در تلاش برای دستیابی به این جایگاه باقی بماند. در ادامه، چکیده مطلب آمده است.

عربستان، در طول تاریخ، سرزمین مرزی‌ای غنی از نفت ولی خشک و کم‌آب بود که کنترل آن تا دهه ۱۹۲۰ معمولاً در دست دولت نبود. با کشف نفت و تثبیت نظم پس از جنگ جهانی دوم، این کشور به یک «قدرت کوچک» در منطقه تبدیل شد. در حال حاضر، رهبران ریاض می‌خواهند به جایگاه «قدرت میانی» برسند تا بتوانند در برابر همسایگان خود بازدارندگی برقرار کنند و نظام سیاسی خود را حفظ نمایند. راهبرد ملی این کشور، که بر پایه گذشته سخت‌گیرانه و آینده پراسترس بنا شده است، در معرض چالش‌های بزرگی قرار گرفته است؛ چرا که ریاض در برابر ناپایداری‌های ژئوپلیتیکی و فرسایش داخلی آسیب‌پذیر است.

در قسمت جغرافیایی، شبه‌جزیره عربستان عمدتاً کویری داغ و بی‌حاصل است؛ کنترل کامل این منطقه تا دهه ۱۹۲۰ به‌دلیل گرمای زیاد و بارندگی کم، در دست نبود. هر منطقه، دارای پویایی قدرت خاص خود بود که در سواحل خلیج فارس، حوزه نجد داخلی و حجاز با مسیرهای تجاری و مذهبی، تفاوت‌های چشمگیری داشتند. کشف نفت خام سبک و باکیفیت در قرن بیستم، نقش مهمی در تثبیت قدرت و ساخت حکومت سعودی ایفا کرد.

پیش از دوره مدرن، در قرن‌های هفتم، نیروهای اعراب با ظهور اسلام، به‌مدت کوتاهی به قدرت برتر منطقه تبدیل شدند و قبیله آل سعود در دهه ۱۸۷۰ بر اساس پیمان با شیخ محمد بن عبدالوهاب، ایدئولوژی وهابیت را به‌عنوان ابزار سیاسی تثبیت کرد. در اوایل قرن بیستم، عبدالعزیز بن سعود در جنگ جهانی اول با بریتانیا متحد شد و در نهایت در سال ۱۹۳۲، پادشاهی عربستان تأسیس شد.

در قرن بیستم، روابط عربستان با آمریکا شکل گرفت؛ زمانی که در سال ۱۹۴۵، در دیداری با روزولت، این کشور به‌عنوان حامی خارجی و ضد کمونیستی انتخاب شد. حمایت آمریکا در مقابل تهدیدات منطقه‌ای، از جمله جنگ یمن و بحران‌های دهه‌های بعد، ادامه یافت. اما در دهه ۲۰۱۰ و پس از مرگ ملک عبدالله و تغییرات رهبری، شاه سلمان و محمد بن سلمان، ولیعهد جدید، طرح «چشم‌انداز ۲۰۳۰» را برای تنوع‌بخشی اقتصادی و رسیدن به قدرت میانی معرفی کردند. این اصلاحات شامل محدود کردن قدرت نهادهای مذهبی، اصلاحات اجتماعی و مداخله در سیاست خارجی شد؛ ولی شکست در پروژه‌های گسترده مانند مداخله در یمن و بحران قطر، نشان داد که رهبران سعودی هنوز در راه اصلاحات کامل هستند.

عربستان با هدف رسیدن به جایگاه قدرت میانی، بر چند حوزه تمرکز کرده است: اصلاحات اقتصادی، مدرن‌سازی نظامی، تقویت هویت ملی، و حفظ ثبات نظام سیاسی؛ اما بر سر راه آن موانع داخلی و خارجی قرار دارد. بحران‌های اقتصادی، کاهش سریع نرخ باروری و وابستگی زیاد به نفت، چالش‌های عمده در آینده هستند. و در حالی که رویای تبدیل به یک قدرت برتر را دارد، احتمالاً تا سال ۲۰۴۵ این کشور بیشتر در سطح «در حال درجا زدن» خواهد ماند، یا دست‌کم به حمایت از سوی قدرت‌های بزرگ یا شرکای منطقه‌ای مانند ایران، ترکیه و مصر وابسته خواهد بود. گزینه‌های آینده شامل اصلاح کامل ساختاری یا حتی تمایل به اقتدارگرایی سخت‌تر است، اما ممکن است راه‌های دیگری هم همچنان وجود داشته باشد تا در این روند بلندمدت، برنامه‌ای برای بقا و توسعه ارائه کند./ منبع

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا