وسوسه تغییر حکومت در ونزوئلا
بازگشت به میز مذاکره و دیپلماسی، هزینهاثربخشتر و کمخطرتری از بازی با آتش تغییر حکومت در ونزوئلا برای آمریکا دارد.
به گزارش اطلس دیپلماسی، مقالهای با عنوان «وسوسه تغییر حکومت در ونزوئلا» به قلم الکساندر بی. داونز (Alexander B. Downes) و لیندسی ای. اورورک (Lindsey A. O’Rourke) در فارن افرز (Foreign Affairs) منتشر شده است. این مقاله استدلال میکند که استقرار گسترده نیرو و تجهیزات نظامی آمریکا در سواحل ونزوئلا توسط دولت دونالد ترامپ، نشاندهنده تغییر سیاست از مذاکره به یک «کارزار سرنگونی» علنی علیه نیکولاس مادورو است. نویسندگان ضمن تشریح دلایل این تغییر سیاست، تأکید میکنند که هم روشهای پنهان (Covert) و هم آشکار (Overt) تغییر حکومت در ونزوئلا، با چالشهای عظیمی روبرو هستند و در صورت موفقیت اولیه نیز، تاریخ نشان میدهد که پیامدهای بلندمدت شامل بیثباتی، خشونت و افزایش خطر جنگ داخلی خواهد بود. در ادامه، چکیده مطلب آمده است.
اقدام آمریکا در ابتدا با حملات هوایی به قاچاقچیان مواد مخدر در کارائیب شروع کرد اما بهسرعت به یک کارزار علنی برای سرنگونی نیکولاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا، تبدیل شد. طی دو ماه، ۱۰ هزار نیروی نظامی، چند کشتی جنگی، بمبافکنهای بی-۵۲ و بی-۱ و ناوگروه جرالد آر. فورد به منطقه فرماندهی جنوبی آمریکا اعزام شدند. این تغییر راهبرد از دیپلماسی به عملیات نظامی، با حمایت افرادی مانند مارکو روبیو و برچسب زدن به مادورو بهعنوان سرکرده مواد مخدر و تروریسم توجیه شد. ترامپ جایزه پنجاه میلیون دلاری برای دستگیری مادورو را اعلام و اجازه عملیات پنهانی سیا در ونزوئلا را صادر کرد و گزینه عملیات زمینی را نیز مطرح نمود.
گزینههای عملیات نظامی، اعم از پنهان و آشکار، تاریخچهای از ناکامی دارند. عملیات پنهان مانند حمایت از مخالفان یا کودتاها معمولاً شکست میخوردند و نمونههایی مانند حمایت از خوان گوایدو در سال ۲۰۱۹ و عملیات «گیدئون» در سال ۲۰۲۰ ناکام ماندند. عملیات آشکار هم با وجود تهدیدات نظامی و حملات هوایی نتوانستهاند مادورو یا رهبران مشابه را برکنار کنند، چرا که دولت مادورو ساختارهای فرماندهی محکم و وفاداری نیروهای داخلی را حفظ کرده است. تهاجم زمینی، بهدلیل وسعت سرزمین و پیچیدگی جغرافیایی ونزوئلا و تجربه ناکام آمریکا در جنگهای عراق و افغانستان، گزینهای پرخطر و پرهزینه است.
پیامدهای هرگونه تغییر حکومت بهوسیله آمریکا اغلب فاجعهبار است. تحمیل دولت از بیرون بهندرت به دموکراسی منجر میگردد و معمولاً باعث جنگ داخلی و بیثباتی میشود. ونزوئلا مجموعهای از گروههای مسلح پیچیده دارد که حاضر به تسلیم نیستند و رهبر منصوبشده توسط آمریکا احتمالاً مشروعیت داخلی نخواهد داشت. برخلاف مخالفان دموکراتیکی مانند ماریا کورینا ماچادو که طرفداران مردمی دارد، مادورو همچنان حمایت نهادهای اضطراری و یکسوم جمعیت را در اختیار دارد. موفقیت انقلابهای دموکراتیک وابسته به جنبشهای بومی است و کمک نظامی خارجی جنبش را تضعیف و مشروعیت را کاهش میدهد.
این راهبرد مغایر با سیاست اعلام شده «اول آمریکا» و شعارهای ترامپ مبنی بر مخالفت با جنگهای بیپایان است و میتواند آمریکا را وارد یک درگیری طولانی و بینتیجه دیگر کند. همچنین، مهمترین دلایل مطرح شده برای مداخله، مانند مقابله با قاچاق مواد مخدر و مهاجرت غیرقانونی، بهصورت واقعی کماثرند: فقط ۸ درصد مواد مخدر به آمریکا از طریق ونزوئلا میآید و بیثباتی بیشتر ونزوئلا میتواند موج تازهای از پناهجویان را بههمراه آورد. در حوزه اقتصادی، دسترسی به نفت ونزوئلا میتوانست از طریق مذاکره مسالمتآمیز امکانپذیر باشد؛ خود مادورو پیشنهادات همکاری با شرکتهای آمریکایی را داده بود. بازگشت به میز مذاکره و دیپلماسی هزینهاثربخشتر و کمخطرتر از بازی با آتش تغییر حکومت است و میتواند منافع ملی آمریکا را بهتر تأمین کند./ منبع



