چرخش استارمر علیه اسرائیل جنگ را طولانیتر خواهد کرد
به گزارش اطلس دیپلماسی، مقالهای با عنوان «چرخش استارمر علیه اسرائیل جنگ را طولانیتر خواهد کرد» نوشتهی جان بولتون (John Bolton)، و منتشرشده در تلگراف (Telegraph)، به واکنشهای برخی سیاستمداران غربی نسبت به عملیات اسرائیل علیه حماس میپردازد. مقاله با بررسی زمینههای منطقهای و واقعیات میدانی، تأکید میکند که این واکنشها موجب تضعیف مبارزه با تروریسم و طولانیتر شدن درگیری در خاورمیانه میشود. در ادامه، چکیده مطلب را میخوانید.
اسرائیل اکنون در مراحل پایانی تلاش برای نابودی تهدید تروریستی حماس قرار دارد. با این حال، به جای حمایت یکپارچه غرب که عزم خود را برای ریشهکن کردن تروریسم جزم کرده باشد، این کشور به خاطر همین اقدام مورد حمله قرار گرفته است. نخستوزیر بریتانیا، کیر استارمر، از «تشدید» اخیر اسرائیل ابراز «وحشت» کرده و وزیر خارجه، دیوید لمی، آن را «فصل تاریک جدیدی» در این درگیری توصیف نموده و مذاکرات تجاری با اسرائیل را متوقف کرده و خواستار آتشبس شده است؛ گویی آزادسازی گروگانها تنها هدف مشروع اسرائیل است.
هفته گذشته، یک مهاجم در واشنگتن دو کارمند سفارت اسرائیل را به قتل رساند و هنگام دستگیری شعار «فلسطین آزاد باید شود» سر داد. پس از آن، نخستوزیر بنیامین نتانیاهو گفت استارمر و دیگران در «سمت نادرست عدالت، انسانیت و تاریخ» قرار دارند، اما استارمر واکنشی نشان نداد. قبل از هر پاسخ، باید به تاریخ توجه کرد.
بلافاصله پس از حمله وحشیانه حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، نتانیاهو اعلام کرد که اسرائیل در پی نابودی سیاسی و نظامی حماس است. این اقدام کاملاً مشروع بوده و مطابق با ماده ۵۱ منشور سازمان ملل است که حق دفاع فردی و جمعی را به رسمیت میشناسد. اسرائیل نیازی به پاسخ متناسب و مشابه حمله حماس ندارد، درست مانند اینکه آمریکا در پاسخ به حمله پرل هاربر به اندازه همان حمله عمل نکرد. دولتها حق دارند نه تنها تهدیدات را دفع کنند، بلکه آنها را کاملاً از بین ببرند، همانگونه که متفقین در جنگ جهانی دوم علیه آلمان نازی و ژاپن انجام دادند.
از ابتدا مشخص بود و با گذشت زمان روشنتر شده است که حمله حماس بخشی از استراتژی «حلقه آتش» ایران علیه اسرائیل بوده که توسط نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اجرا میشود. تهران زنجیرهای از گروههای تروریستی مانند حوثیها در یمن، حماس در غزه، حزبالله در لبنان و شبهنظامیان شیعه در عراق را ایجاد یا تقویت کرده است. بشار اسد و سوریه همچنان از متحدان اصلی ایران محسوب میشوند.
این استراتژی ضد اسرائیلی در سراسر خاورمیانه پس از ۷ اکتبر آغاز شد. اکنون بعد اقتصادی این جنگ بیش از پیش آشکار شده که پیش از این تاریخ نیز اهمیت داشت. ایران و دیگر بازیگران منطقهای، به همراه گروهها و افراد مختلف، میلیاردها دلار کمک مالی ارائه کردهاند، مستقیم یا از طریق سازمانهایی مانند UNRWA که به ظاهر برای کمکهای بشردوستانه است؛ اما اکنون مشخص شده حماس بخش قابل توجهی از این کمکها را برای ساخت شبکه پیچیده تونلهای زیرزمینی غزه و تسلیح کامل خود صرف کرده است و بسیاری از مردم غزه را به عنوان سپر انسانی به خدمت گرفته است. اگر مدارک کافی از نحوه مصرف این کمکها به دست آید، وجهه کسانی که این کمکها را تسهیل کردهاند به خصوص در غرب، به شدت مخدوش خواهد شد.
اسرائیل اهداف خود را پس از ۷ اکتبر دنبال میکند که شامل حذف همه منابع مالی و مادی است که حماس میتواند برای حفظ کنترل خود بر جمعیت غزه استفاده کند. طی دههها، حماس از طریق UNRWA کنترل توزیع تقریباً تمامی کمکهای انسانی در غزه را در اختیار گرفته است. گزارشهای قابل اعتماد و احتمالاً اسناد حماس (در صورت بازیابی) نشان میدهد چگونه این گروه تروریستی به نیروهای خود پاداش میدهد و این کمکها را به نفع تثبیت قدرت سیاسی خود توزیع میکند.
این روند تازگی ندارد. پس از جنگ خلیج فارس اول، صدام حسین از برنامه «نفت در برابر غذا» سازمان ملل سوءاستفاده کرد تا کنترل مردم عراق را تقویت کند. این برنامه ابتدا قرار بود با حضور گسترده سازمان ملل کمکهای انسانی به مردم عراق ارائه دهد و نشان دهد که صدام دیگر قدرت کامل ندارد، اما او این مدل را رد کرد تا اینکه دولت کلینتون پذیرفت که حکومت عراق کمکها را توزیع کند. این اشتباه به صدام کمک کرد تا استبداد خود را تحکیم کرده، کردها و مخالفان را سرکوب کند و همچنان تهدیدی برای همسایگان باشد.
حماس نیز عملاً همین روش را دنبال کرده است. در مقابل، اسرائیل اصولی را که هربرت هوور در جنگ جهانی اول برای توزیع کمکها مطرح کرد، دنبال کرده است؛ اصولی که تاکید داشت کمکها نباید به دست جنگجویان برسد و داوطلبان هوور یا ناظران دقیق، توزیع را انجام دهند تا از انحراف کمکها جلوگیری شود.
حماس این اصول را نادیده گرفته و همچنان میگیرد. اظهارنظرهای استارمر، لمی و دیگران واقعیتهای غزه امروز و هشدارهای هوور درباره توزیع عادلانه و هدفمند کمکها را نادیده میگیرد.
اسرائیل طرحی برای کمک به مردم غزه دارد که مورد حمایت واشنگتن است، اما سازمان ملل مخالف آن است. به جای انتقاد از اسرائیل، باید از این طرح حمایت و در بهبود آن همکاری کرد تا کمکهای انسانی به شکل صحیح و مؤثر به دست نیازمندان واقعی برسد.
آزادی مردم غزه وابسته به پایان نفوذ حماس است و با توجه به نقش غزه در رویارویی گستردهتر ایران با اسرائیل و غرب، این هدف تنها با رهایی ایرانیان از حکومت روحانیون تحقق مییابد./منبع



