تفنگداران آمریکایی در آبهای ونزوئلا؛ هدف چیست؟
به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشتی با عنوان «تفنگداران آمریکایی در آبهای ونزوئلا؛ هدف چیست؟» منتشر شده در اندیشکده تهران به بررسی اعزام سه ناوشکن ایجیس و ۴۵۰۰ تفنگدار دریایی آمریکا به منطقه کارائیب میپردازد؛ رویدادی که در چارچوب سه سناریوی احتمالی شامل تغییر دولت، اقدام محدود نظامی و نمایش قدرت و مهار نفوذ چین تحلیل شده است. نویسنده این اقدام را بازتابی از سیاست قدرتمحور واشنگتن علیه مخالفان منطقهای ارزیابی میکند. در ادامه، بهره سخن این یادداشت را میخوانید.
در روزهای اخیر، اعزام سه ناوشکن ایجیس آمریکا همراه با ۴۵۰۰ تفنگدار نیروی دریایی بهسوی آبهای ونزوئلا، موجب تشدید تنش در حوزه کارائیب شده است. این اقدام با حمایت برخی کشورها مانند ترنیداد و توباگو که روابطی نامطلوب با ونزوئلا دارند و با محکومیت یا ابراز نگرانی کشورهایی چون کلمبیا، کاستاریکا و مکزیک مواجه گردید. نیکلاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا، از مردم خواست به نظامیان کشور بپیوندند. این وضعیت در حالی رقم خورد که روابط مادورو با دولت دوم ترامپ در آغاز، برخلاف پیشبینیها، چالشبرانگیز نبود. در روزهای نخست انتخاب ترامپ، ریک گرنل، فرستاده ویژه، توانست با مادورو برای آزادی ۶ شهروند آمریکایی به توافق برسد. در توافقی نانوشته، مادورو بازگشت ونزوئلاییهای مقیم غیرقانونی آمریکا را پذیرفت و در مقابل، معافیت شرکت شورون برای استخراج نفت ونزوئلا تمدید شد. با این حال، پس از تعیین جایزه پنجاه میلیون دلاری از سوی آمریکا به اتهام رهبری یک کارتل قاچاق مواد مخدر، روابط تیره شد و این اعزام ناوشکنها به نظر به همان بهانه انجام گرفته است.
سه سناریوی احتمالی برای این اقدام مطرح است. نخست، تغییر دولت در ونزوئلا که با اعزام محدود نیروهای دریایی کماحتمال به نظر میرسد، هرچند مخالفان مادورو در آمریکا فراوان هستند. تجربه جنگهای عراق و افغانستان موجب شده تمایل اندکی در واشنگتن برای ورود به جنگی دیگر با هدف تغییر نظام سیاسی وجود داشته باشد. دوم، اقدام نظامی محدود همراه با نمایش قدرت؛ ناوشکنهای ایجیس مجهز به موشکهای کروز تامهاوک قادر به هدفگیری دقیق مواضع زمینی هستند. احتمال دارد آمریکا با استفاده از این توان، بدون فرود نیرو، به اهداف دولتی یا مرتبط با دولت به بهانه همکاری با کارتلها حمله کند. با توجه به ضعف توان پاسخدهی نظامی ونزوئلا، چنین درگیریهایی میتواند به حملات محدود ختم شود و در عین حال اراده آمریکا در مبارزه با کارتلها را نشان دهد.
سومین سناریو، افزایش نفوذ آمریکا در برابر چین است. ترامپ پیش از این نیز درصدد افزایش حضور مستقیم نظامی در حوزه کارائیب بوده است. نمونه آن درخواست ورود ارتش آمریکا به مکزیک برای کنترل مهاجران غیرقانونی و مقابله با کارتلها بود که با مخالفت روبهرو شد. همچنین پس از خارجکردن پاناما از ابتکار کمربند و جاده چین، توافقنامهای امنیتی ترتیب داده شد که زمینه حضور نیروهای نظامی آمریکا در آن کشور را مهیا کرد. حتی در صورت فقدان قصد انجام اقدام نظامی علیه ونزوئلا، استقرار نیروها میتواند با هدف جلوگیری از گسترش نفوذ پکن در منطقه صورت گیرد.
سیاست آمریکا در قبال ونزوئلا مشابه ایران، محل بروز شکاف و دیدگاههای متفاوت درون دولت ترامپ است. از دید واشنگتن، ونزوئلا پایگاهی برای دشمنانش از جمله چین، روسیه و ایران است، اما شیوه مواجهه با آن به توازن قوا در پایتخت آمریکا بستگی دارد. اختلاف اصلی میان گرنل و سناتور مارکو روبیو و همچنین میان دو لابی متضاد است؛ لابی شرکتهای نفتی که از معافیتهای تحریمی منتفع میشوند و لابی اپوزیسیون ونزوئلا. این شکافها موجب نوعی سردرگمی در سیاستگذاری کاخ سفید در خصوص ونزوئلا شده است. استقرار ناوشکنهای آمریکایی بیانگر رویکرد قدرتمحور و تهدیدآمیز آمریکا در برابر مخالفان منطقهای است و مشخص نیست ترامپ که با انتقاد از سیاستهای مداخلهگرایانه به قدرت رسید، این رویکرد را در قبال ونزوئلا ادامه خواهد داد یا خیر./ منبع



