ترامپ در جستوجوی پیشرفت در سیاست خارجی پر سر و صدای خود
به گزارش اطلس دیپلماسی، مقالهای با عنوان «ترامپ در جستجوی پیشرفت در سیاست خارجی پر سر و صدای خود» به قلم برایان کاتولیس (Brian Katulis) در مؤسسه خاورمیانه (Middle East Institute) منتشر شده است. این مقاله عملکرد سیاست خارجی دونالد ترامپ در هفتمین ماه از دومین دوره ریاستجمهوریاش را با تمرکز بر چالشهای منطقه خاورمیانه، بهویژه مسائل ایران و اسرائیل-فلسطین بررسی میکند. در ادامه، چکیده مطلب آمده است.
در هفت ماه نخست دولت دوم دونالد ترامپ، سیاست خارجی آمریکا پر از اقدامات جنجالی، سخنان آتشین و رفتارهای غیرمتعارف بوده است، اما این هیاهو نتوانسته موقعیت راهبردی آمریکا در جهان را بهبود بخشد. ترامپ سرمایه سیاسی داخلی اندکی دارد و با وجود تبلیغات گسترده، هنوز دستاوردی جدی در عرصه جهانی ارائه نکرده است.
مشکل اصلی اینجاست که رویکرد «تقسیم و تسخیر» ترامپ در سیاست داخلی و خارجی، او را به انزوای سیاسی کشانده و موجب شده برای جبران ضعف در نتایج، به اغراق، دروغگویی و اقدامات غیرمعمول متوسل شود. این مسئله بهویژه در خاورمیانه آشکار است؛ جایی که پویاییهای اصلی توسط بازیگران منطقهای مانند ایران، اسرائیل، سوریه و لبنان شکل میگیرند و آمریکا بیشتر نقش واکنشی داشته است.
در پرونده ایران، سیاستهای ترامپ عمدتاً ادامه فشارهای پیشین بوده و توانسته بخشی از شبکه منطقهای ایران را تضعیف کند، اما نه به سطحی که برنامه هستهای یا نفوذ منطقهای تهران را مهار کند. در موضوع اسرائیل و فلسطین، عملکرد ترامپ بحرانیتر بوده است. آتشبس اولیه بین اسرائیل و حماس پس از آغاز دولت دوم او بهسرعت فروپاشید و از ماه مارس بهبعد، اسرائیل بار دیگر عملیات نظامی و محاصره کامل غزه را آغاز کرد. این وضعیت باعث قطع کمکهای بشردوستانه و ورود شرایطی شد که سازمان ملل آن را «قحطی» توصیف کرده است.
ترامپ بارها وعده داده بود که آمریکا کمکهای غذایی و بشردوستانه بیشتری به فلسطینیها خواهد رساند و حتی در سفرش به اروپا و غربآسیا بر وخامت اوضاع اذعان کرد. او در پاسخ به اظهارات نتانیاهو که قحطی را انکار کرده بود، گفت «آن کودکان بسیار گرسنه بهنظر میرسند» و وضعیت را «واقعیترین شکل گرسنگی» توصیف کرد. با وجود این اعترافها، وعدههای ترامپ مبنی بر رفع موانع دسترسی مردم غزه به مراکز توزیع غذا تاکنون تحقق نیافته و وضعیت همچنان بحرانی است.
نشست اخیر کاخ سفید درباره آینده غزه که با حضور شخصیتهایی مانند تونی بلر و جرد کوشنر برگزار شد نیز خروجی ملموسی نداشت. هیچ طرحی بدون مشارکت کشورهای عربی کلیدی ــ بهویژه آنهایی که توان مالی و روابط نزدیک با فلسطینیها دارند ــ موفق نخواهد شد. اما دولت ترامپ هنوز نتوانسته این اجماع منطقهای را شکل دهد و حتی با برخی اقدامات، برخی دولتهای عربی را از خود دور کرده است.
فراتر از غربآسیا، پروندههای دیگر سیاست خارجی ترامپ نیز بینتیجه ماندهاند. تلاشهای او برای پایاندادن به جنگ اوکراین صرفاً در سطح نشستها و بیانیهها باقی مانده است. جنگ تجاری با چین و سیاست تعرفهای نیز منافع قابلتوجهی برای آمریکا نداشته و وضعیت رقابت راهبردی را پیچیدهتر کرده است. در مجموع، آنچه از سیاست خارجی دولت دوم ترامپ دیده میشود، بیشتر سروصدا و خودنمایی است تا دستاوردهای عملی.
سیاست خارجی واقعی با نشستها و سخنان پرطمطراق ساخته نمیشود، بلکه با نتایج ملموس تعریف میشود. ترامپ در پی دستاوردی شخصی است تا خود را در قامت یک صلحساز معرفی کند، اما تا زمانی که نتیجهای واقعی ــ مانند کاهش مرگومیر فلسطینیها، بازگشت گروگانهای اسرائیلی یا بهبود جایگاه جهانی آمریکا ــ حاصل نشود، سیاست خارجی او چیزی بیش از «صدای بلند و خشم» نخواهد بود./ منبع



