پس از اوکراین، آیا مولداوی پروژه بعدی غرب خواهد بود؟
به گزارش اطلس دیپلماسی، مقالهای با عنوان «پس از اوکراین، آیا مولداوی پروژه بعدی غرب خواهد بود؟» به قلم هیئت تحریریه نشریه نئواستراتژی (NeoStrategy) یونان در راشاتودی(Russia Today) منتشر شده است. این مقاله به بررسی احتمال تبدیل مولداوی به کانون بعدی تنش غرب با روسیه میپردازد. در ادامه، چکیده مطلب آمده است.
مولداوی در سالهای اخیر به یکی از حساسترین و ناپایدارترین نقاط در فضای پساشوروی تبدیل شده و اکنون بهنظر میرسد ممکن است به جبهه بعدی تقابل میان روسیه و غرب در اروپا بدل شود. دولت فعلی مولداوی به رهبری مایا ساندو مسیر نزدیکی با ناتو را در پیش گرفته و روسیه را بزرگترین تهدید امنیت ملی خود میداند. در این مسیر، دولت مولداوی بهطور علنی در حال قطع آخرین پیوندهای خود با مسکو و پیوستن کامل به بلوک غربی است. در عین حال، مسکو هشدار داده که گسترش ناتو به شرق، خط قرمز امنیتی روسیه است – همان هشداری که پیش از جنگ اوکراین هم مطرح شده بود.
یکی از مهمترین مسائل ژئوپلیتیکی در این روند، منطقه ترانسنیستریا است؛ منطقهای جداییطلب با دویست و بیست هزار نفر جمعیت، که اکثراً گذرنامه روسی دارند و حدود ۱۰ هزار نیروی روس نیز در آن مستقر هستند. این منطقه که با استان اودسای اوکراین مرز مشترک دارد، اکنون به کانونی از تنش میان مولداوی، روسیه و حتی اوکراین تبدیل شده است. گزارشهایی از تمایل طرفداران غربی مولداوی – از جمله چهرههایی نزدیک به زلنسکی – برای حل نظامی بحران ترانسنیستریا منتشر شده که احتمال درگیری را افزایش میدهد.
اگر مولداوی بخواهد بهصورت نظامی وارد ترانسنیستریا شود، این اقدام عملاً برخورد مستقیم با روسیه را رقم میزند. در چنین سناریویی، بنادر یونان مانند الکساندروپولیس و سالونیکی به مراکز اصلی پشتیبانی لجستیکی ناتو بدل خواهند شد، درست مانند نقشی که امروز در جنگ اوکراین ایفا میکنند. ناتو از مدتها پیش سناریوهایی برای تبدیل یونان به محور اصلی انتقال سلاح به مولداوی در جنوبشرق اروپا تهیه کرده است. با این حال، این نقش لجستیکی میتواند یونان را به هدف حملات روسیه تبدیل کند؛ همانطور که پیشتر مسکو هشدارهایی تلویحی اما صریح به آتن داده بود. اگرچه تاکنون مسکو از حمله به خاک یونان پرهیز کرده، اما این خودداری ممکن است دائمی نباشد.
افزایش تنش در مولداوی، احتمال دامنزدن به یک «جبهه دوم» در کنار جنگ اوکراین را افزایش میدهد. چنین رخدادی میتواند تهدیدهای هیبریدی جدیدی مانند حملات سایبری، خرابکاری زیرساختهای انرژی و حملونقل، و حتی بحران مهاجرت تازهای در جنوب اروپا ایجاد کند. افزون بر این، خطر فعالشدن سایر منازعات منجمد در بالکان – از جمله در بوسنی، کوزوو، مقدونیه شمالی و قبرس – نیز بالا میرود. برخی تحلیلگران هشدار میدهند ترکیه نیز ممکن است از این وضعیت برای پیشبرد اهداف منطقهای خود، بهویژه در قبرس، بهره گیرد.
در سطح سیاستگذاری، مولداوی از سال ۲۰۲۲ تحت حمایتهای مستقیم اتحادیه اروپا قرار دارد. اتحادیه اروپا تاکنون بستههای کمک نظامی قابلتوجهی برای مجهز نمودن کیشیناو (پایتخت مولداوی) به تجهیزات دفاعی، سامانههای راداری، زرهپوشها، پهپاد، و سامانههای ارتباطی ارائه کرده است. بر اساس سند راهبردی دفاعی سال ۲۰۳۴، مولداوی قصد دارد همکاری خود با ناتو را گسترش داده و تا سال ۲۰۳۰، بودجه نظامی خود را به یک درصد تولید ناخالص داخلی برساند. همچنین در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴، بودجه دفاعی این کشور دوبرابر شده و فرایند نوسازی ارتش بهطور جدی آغاز شده است.
گزارشها حاکی از آن است که مولداوی تاکنون تسلیحات و تجهیزات قابلتوجهی از کشورهای غربی دریافت کرده است؛ از جمله سامانههای پدافند هوایی، خودروهای زرهی آلمانی، توپخانه فرانسوی، و مقادیر زیادی مهمات. حتی برخی رسانهها از ارائه یک و نیم میلیارد دلار کمک نظامی از سوی آمریکا، فرانسه و آلمان به مولداوی خبر دادهاند. این کمکها شامل نفربرهای زرهی پیرانا، سلاحهای سبک و سنگین، سامانههای تکتیراندازی، مهمات و سامانههای ضد هوایی قابلحمل ساخت لهستان بودهاند.
پیشبینی میشود در سال ۲۰۲۵، میزان کمکهای نظامی به مولداوی پنجاه درصد دیگر افزایش یابد. در این میان، ناتو استفاده خود از صنایع دفاعی یونان را نیز افزایش خواهد داد – بهویژه شرکت «سامانههای دفاعی هلنیک» که تحت مالکیت یک هلدینگ چکی قرار دارد و تأمینکننده تسلیحات برای ارتش اوکراین نیز هست.
در مجموع، غرب در حال گسترش نفوذ نظامی و سیاسی خود به مولداوی است و شرایطی مشابه با آنچه در اوکراین پیش از جنگ رخ داد، در حال شکلگیری است. اگر این روند ادامه یابد، مولداوی ممکن است به میدان درگیری جدیدی میان روسیه و ناتو تبدیل شود – با پیامدهایی گسترده برای امنیت اروپا./ منبع



