امنیت و دفاعخارجیخاورمیانه

پیروزی حماس و فروپاشی همبستگی اسرائیل

به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشت «پیروزی حماس و فروپاشی همبستگی اسرائیل» نوشته آوی ایسسخاروف (Avi Issacharoff)،  در پایگاه خبری یدیعوت آحارونوت (Ynet News)، با نگاهی انتقادی به تحولات پس از حمله ۷ اکتبر، از تزلزل در همبستگی اجتماعی و اخلاقی اسرائیل سخن می‌گوید. اگرچه اسرائیل از نظر نظامی در برابر حماس و حزب‌الله واکنش نشان داده، اما آنچه بیش از هر چیز آسیب دیده، بنیان هویتی و ارزش‌های مشترک اسرائیلی‌هاست. در ادامه، خلاصه این مطلب آمده است.


اسرائیل از نظر نظامی توانسته تا حدودی به موقعیت قبلی خود بازگردد. حزب‌الله در مرزهای شمالی مهار شده، حماس ضربات سنگینی خورده و نوار غزه به حال ویرانی درآمده است. بسیاری از رهبران کلیدی حماس از جمله یحیی السنوار و برادرش محمد، از طریق حملات هدفمند حذف شده‌اند. اما با وجود این دستاوردهای نظامی، ضربه اصلی حماس به اسرائیل نه در بعد فیزیکی بلکه در بُعد روانی و اجتماعی وارد شده است؛ جایی که بنیان‌های همبستگی و هویت جمعی اسرائیلی دچار تزلزل شده‌اند.

حماس موفق شده جامعه اسرائیل را از درون دچار شکاف کند. یکی از نشانه‌های این امر، نحوه برخورد بخشی از جامعه و نهادهای سیاسی با خانواده‌های گروگان‌هاست. این خانواده‌ها که خواهان پایان دادن به جنگ برای نجات جان گروگان‌ها هستند، به جای همدلی و حمایت، هدف حملات داخلی قرار گرفته‌اند. آنان به دلیل نداشتن وفاداری کامل به دولت و نخست‌وزیر، مورد انتقاد واقع می‌شوند و این وضعیت، مفهومی را که زمانی به‌ عنوان «تمام اسرائیل مسئول یکدیگر است» شناخته می‌شد، بی‌اعتبار ساخته است.

امروز دیگر همبستگی اجتماعی در اسرائیل بی‌قید و شرط نیست، بلکه وابسته به میزان وفاداری به قدرت حاکم و نخست‌وزیر شده است. اقلیتی پرصدا، ماجرای گروگان‌ها را نه یک بحران ملی بلکه یک مسئله شخصی معرفی می‌کنند. برای این گروه، وفاداری به نخست‌وزیر به معیار سنجش ارزش انسان‌ها تبدیل شده است. چنین وضعیتی نشان می‌دهد که جامعه اسرائیل از همگرایی به سمت گسست پیش می‌رود.

نخست‌وزیر اسرائیل برای انتخاب دیوید زینی به ریاست شین‌بت (سرویس امنیت داخلی)؛ کسی که گفته می‌شود مخالف توافق بر سر تبادل گروگان‌هاست نه برای تقویت امنیت کشور بلکه حرکتی سیاسی برای جلب رضایت پایگاه اجتماعی نخست‌وزیر و نیز انحراف افکار عمومی از محاکمه نتانیاهو بوده است. به‌زعم نویسنده، نتانیاهو با چنین تصمیماتی در پی حفظ قدرت شخصی است، نه نجات کشور یا پاسداری از ارزش‌های ملی.

بخش دیگری از یادداشت به مسأله اخلاق و حقیقت در جنگ اختصاص دارد. صدای کسانی که به کشته ‌شدن غیرنظامیان فلسطینی اعتراض دارند، با اتهام خیانت خاموش می‌شود. برخی چهره‌های سیاسی و فعالان فضای مجازی به صراحت از راه‌حل‌هایی صحبت می‌کنند که عملاً به نسل‌کشی می‌انجامد. در چنین فضایی، مخالفت با خشونت کور یا ابراز همدردی با غیرنظامیان کشته‌شده، به معنای ضدیت با اسرائیل تلقی می‌شود. اما نویسنده تأکید می‌کند که بازگویی حقیقت و اذعان به رنج غیرنظامیان، نه خیانت بلکه وفاداری به اصول اخلاقی بنیادین است که اسرائیل مدعی نمایندگی آن‌هاست.

نویسنده با اشاره به مرگ هزاران غیرنظامی در غزه از جمله کودکان، زنان و سالخوردگان، یادآوری می‌کند که وجدان اخلاقی ایجاب می‌کند این فاجعه به رسمیت شناخته شود. او می‌گوید: «ما زمانی خود را ملزم به حقیقت می‌دانستیم، حتی وقتی که ناراحت‌کننده بود. امروز، تنها معیاری که حقیقت را تأیید می‌کند، میزان مفید بودن آن برای نتانیاهو است.»

مفهوم «مسئولیت» را که زمانی جایگاه والایی در فرهنگ نظامی و اجتماعی اسرائیل داشت، مورد بررسی قرار می‌گیرد. هر سرباز اسرائیلی در دوره آموزشی می‌آموزد که فرمانده، مسئول پیروزی‌ها و به‌ ویژه شکست‌هاست. اما نتانیاهو، به‌رغم آنکه طولانی‌ترین دوره نخست‌وزیری تاریخ اسرائیل را دارد، نه‌ تنها از پذیرش مسئولیت فاجعه ۷ اکتبر سرباز می‌زند، بلکه می‌کوشد دیگران را مقصر جلوه دهد. او حتی زمانی حماس را «دارایی استراتژیک» معرفی کرده بود و حالا از پاسخگویی درباره حمایت مالی قطر از این گروه که در دوران نخست‌وزیری‌اش رخ داده، طفره می‌رود.

در واقع، حماس توانسته چیزی را تحقق بخشد که ارتش‌های عربی در طول ۷۵ سال گذشته در انجام آن ناکام مانده بودند: تضعیف قطب‌نمای اخلاقی جامعه اسرائیل و فروپاشی وحدت ملی آن. اما این «پیروزی» به‌زعم نویسنده کامل یا پایدار نیست. زیرا هنوز بخش بزرگی از جامعه اسرائیل وجود دارد که به مسئولیت جمعی، اخلاق و حقیقت وفادار است. این بخش از جامعه از رهبرانی که زبان تفرقه‌افکنانه دارند و با تئوری‌های توطئه افکار عمومی را منحرف می‌کنند، حمایت نمی‌کنند. آنان خواهان پایان دادن به چرخه نفرت و خشونت کور هستند.

این جنگ، اسرائیل را در معرض شدیدترین آزمون‌های هویتی و اخلاقی قرار داده است. هم شکاف‌ها و نقاط ضعف را برملا کرده و هم مقاومت و انسان‌دوستی بخش‌هایی از جامعه را نشان داده است. او امیدوار است که این اکثریت باوجدان، بتوانند کشور را به جلو ببرند و نگذارند که آنچه حماس به‌عنوان «پیروزی» می‌پندارد، به حقیقتی پایدار تبدیل شود./ منبع

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا