اسرائیل، آمریکا و ایران مدعی پیروزی در جنگ؛ برنده واقعی کیست؟
به گزارش اطلس دیپلماسی، مقالهای با عنوان «اسرائیل، آمریکا و ایران مدعی پیروزی در جنگ؛ برنده واقعی کیست؟» نوشته جولیان بورگر (Julian Borger) و منتشرشده در نشریه گاردین (Guardian)، به بررسی پیامدهای جنگ اخیر میان این کشورها و تأثیرات حملات نظامی بر برنامه هستهای ایران میپردازد. مقاله حاضر، پیچیدگیهای امنیتی و دیپلماتیک پس از آتشبس را تحلیل کرده و پیامدهای بلندمدت این درگیری را بازمینماید. در ادامه، چکیده مطلب را میخوانید.
بیش از دو ساعت پس از اعلام آتشبس در جنگ میان اسرائیل و ایران که با وساطت آمریکا و اعلام رسمی ترامپ انجام شد، اسرائیل اعلام کرد حداقل دو موشک از سوی ایران به سمت شمال کشور رهگیری شده است. ایران این موضوع را رد کرد اما اسرائیل وعده پاسخ کوبنده داد. ترامپ هر دو طرف را محکوم کرد ولی خشم خاصی نسبت به اسرائیل نشان داد و به آنها هشدار داد که هرگونه نقض آتشبس پیامدهای جدی خواهد داشت. نخستوزیر اسرائیل تلاش کرد تا رئیسجمهور آمریکا را آرام کند، زیرا برخورد منفی ترامپ برای او پیامدهای سیاسی دارد و تحت فشار است تا با آتشبس همکاری کند. ایران اعلام کرد که آتشبس را بر دشمن تحمیل کرده است، اما این ادعا با توجه به تعداد محدود موشکهای شلیک شده و خسارات اندک وارد شده، مورد تردید است.
ترامپ اعلام کرده بود که این آتشبس پایدار و همیشگی خواهد بود و اسرائیل و ایران دیگر هرگز بهسوی هم شلیک نخواهند کرد. همچنین او مدعی شد برنامه هستهای ایران کاملاً نابود شده و دیگر قابل بازسازی نیست. نخستوزیر اسرائیل نیز اعلام کرد که با این عملیات تهدیدی دوگانه در حوزه هستهای و موشکی را از بین بردهاند. تصاویر ماهوارهای و گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأیید کردهاند که تأسیسات هستهای ایران از جمله مرکز غنیسازی نطنز و سایت فردو که در دل کوه ساخته شده، خسارات جدی دیدهاند. با این حال، ارزیابی اولیه اطلاعاتی آمریکا نشان میدهد که این حملات تنها برنامه هستهای ایران را چند ماه عقب انداخته و بخش عمده ذخایر اورانیوم غنیشده به سایتهای مخفی منتقل شده است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرده است که دیگر قادر به رصد چهارصد کیلوگرم اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی ایران نیست که اگر به سطح ۹۰ درصد برسد، میتواند برای ساخت حدود ۱۰ کلاهک هستهای کافی باشد. این ماده پیش از حملات در سایت زیرزمینی اصفهان تحت نظارت آژانس قرار داشت، اما پس از حملات، محل نگهداری آن نامعلوم است. ایران ادعا کرده که این مواد پیش از بمباران منتقل شدهاند. معاون رئیسجمهور آمریکا نیز تصریح کرد که واشنگتن نمیداند این مواد کجاست و در هفتههای آینده درباره آن با ایران گفتوگو خواهد کرد.
کارشناسان منع اشاعه هستهای تأکید دارند که این موضوع یکی از بزرگترین نگرانیهاست. به گفته یکی از آنان، این جنگ میتواند باعث شکست سیاستهای منع اشاعه شود. اگر توافق هستهای اجازه داده بود ایران اورانیوم غنیشده با درصد بالا را خارج از نظارت نگهدارد، به عنوان یک قرارداد بد تلقی میشد، اما این نتیجهای است که حملات نظامی به دنبال داشتهاند. ایران میتواند این اورانیوم ۶۰ درصد را به راحتی به سطح جنگافزاری برساند. پس از خروج آمریکا از توافق هستهای در سال ۲۰۱۸، آژانس بینالمللی انرژی اتمی دیگر قادر به ردیابی تمامی قطعات سانتریفیوژهای ایران نبوده است.
آخرین مرحله غنیسازی میتواند در سایت دوم نطنز که زیر کوه حفر شده و بمباران نشده انجام شود یا در یک ساختمان صنعتی ناشناس. یکی از کارشناسان پیشبینی کرده است که اگر ایران تصمیم به ساخت سلاح هستهای بگیرد، در حدود پنج ماه مواد لازم برای ساخت تعداد محدودی کلاهک را خواهد داشت.
گزارشهای اطلاعاتی آمریکا و آژانس پیش از حملات نشان میداد که آیتالله خامنهای، رهبر ایران، دستوری برای ساخت سلاح هستهای صادر نکرده بود، اما حملات اسرائیل و آمریکا ممکن است او را قانع کند که تنها سلاح هستهای قادر به بازدارندگی دشمنان است. در این صورت، ساخت کلاهک هستهای ظرف چند ماه انجام خواهد شد. اسرائیل تاکنون پانزده دانشمند هستهای ایران را ترور کرده، اما ایران همچنان با گذشت بیش از ۲۵ سال هنوز دانش فنی گستردهای دارد. همچنین نیمی از زرادخانه موشکی ایران که حدود دو هزار و پانصد کلاهک تخمین زده میشود، ردیابی نشده است.
وزیر خارجه سابق آمریکا اعلام کرد که دولت بایدن شبیهسازی حمله به برنامه هستهای ایران انجام داده است، اما این تمرینها نشان دادهاند که حکومت ایران داراییهای هستهای خود را پراکنده خواهد کرد و ممکن است برای ساخت بمب شتاب بگیرد. به این ترتیب، حمله ترامپ میتواند نتیجه معکوس داشته باشد و آنچه را که میخواستند جلوگیری کنند، تسریع کند.
اسرائیل و آمریکا ممکن است روی توان اطلاعاتی و تسلط نظامی خود حساب کنند تا هرگونه تلاش ایران برای بازسازی برنامه هستهای را در سالهای آینده با حملات مکرر نابود کنند، اما این روش، شکل پرخطر و خشونتآمیزی از منع اشاعه است که با توافق هستهای اوباما متفاوت است؛ توافقی که نظارت و راستیآزمایی آژانس را داشت و از این نظر اطمینان بیشتری فراهم میکرد.
اگر دولت ایران با گزینهای سازگارتر با غرب جایگزین شود، شرایط متفاوت خواهد بود. تغییر حکومت یکی از اهداف واضح ترامپ و دولت نتانیاهو در این جنگ بوده است، اما ساختار حاکمیت دینی ایران با وجود فشارها هنوز شکاف جدی نشان نمیدهد. این حکومت با وجود اینکه با نارضایتی مردمی مواجه است، انحصار خشونت را حفظ کرده است و اعتراضات مردمی که در سالهای اخیر با شعار «زن، زندگی، آزادی» مطرح شده، در کوتاهمدت متضرر شدهاند. در بلندمدت ممکن است ضعف این حکومت در برابر حملات خارجی، شکافی جدی در ساختار قدرت ایجاد کند، اما تا کنون نشانهای از این اتفاق دیده نمیشود. کارشناسان معتقدند که باید عملکرد این حملات را بر اساس هدف واقعیشان و نه توجیهات حقوقی پیشدستانه قضاوت کرد. اگر این حملات منجر به حفظ حکومت فعلی یا چیزی مشابه آن با امکان دستیابی به سلاح هستهای شود، به عنوان یک شکست راهبردی قلمداد خواهد شد./ منبع



