شکاف فراآتلانتیک بر سر آینده غزه
آتشبس غزه بهجای ایجاد آرامش، به عرصهای برای جدال دیپلماتیک میان آمریکا و اروپا بدل شده است.
به گزارش اطلس دیپلماسی یادداشتی با عنوان «شکاف فراآتلانتیک بر سر آینده غزه» به قلم عمران خالد (Imran Khalid) در فارن پالیسی این فوکس (Foreign Policy in Focus) منتشر شده است و نشان میدهد که آتشبس شکننده در غزه بهجای ایجاد آرامش، به عرصهای برای جدال دیپلماتیک میان آمریکا و اروپا بدل شده است. آمریکا بر امنیت و خلع سلاح فوری گروههای مسلح تمرکز دارد، در حالی که اروپا بر ضرورت کمکهای انساندوستانه بیطرف و بازسازی فوری تأکید میکند. این اختلاف، انسجام غرب را در مدیریت بحرانهای جهانی تهدید کرده و فرصت بیشتری برای نقشآفرینی بازیگران منطقهای فراهم آورده است. در ادامه، خلاصه این یادداشت را میخوانید.
آتشبس شکننده در غزه که اکنون وارد هفتمین هفته خود شده است، نتوانسته از شدت بحرانهای سیاسی بکاهد و به عرصهای برای جدال دیپلماتیک میان آمریکا و اروپا بدل شده است. آنچه قرار بود توقفی موقت در درگیریها باشد، به بحثی گسترده درباره آینده این منطقه تبدیل شده و شکاف عمیقی میان واشنگتن و پایتختهای اروپایی ایجاد کرده است. این اختلاف نهتنها معماری پسامنزاع را تهدید میکند، بلکه پاسخهای انساندوستانه را نیز به خطر انداخته و انسجام غرب در مواجهه با بحرانهای جهانی را زیر سایه قرار داده است.
ایالات متحده در تاریخ ۱۷ نوامبر ۲۰۲۵ موفق شد با رأی مثبت شورای امنیت سازمان ملل، قطعنامه ۲۸۰۳ را به تصویب برساند که طرحی آمریکایی برای ثبات غزه را تأیید میکند. این طرح ایجاد نیروی بینالمللی ثبات برای نظارت بر مرزها، مسیرهای کمکرسانی و خلع سلاح تدریجی گروههای مسلح غیردولتی را مجاز میسازد. همچنین هیئتی موسوم به «شورای صلح» به ریاست آمریکا تا سال ۲۰۲۷ بهعنوان مرجع انتقالی تعیین شد. برای واشنگتن، اولویت اصلی ایجاد چارچوبهای امنیتی فوری و جلوگیری از تشدید دوباره درگیریهاست، هرچند این رویکرد بار دیگر نشاندهنده راهحلهای امنیتی طراحیشده خارج از منطقه با توجه اندک به واقعیتهای انسانی و سیاسی محلی است.
در مقابل، بسیاری از دولتهای اروپایی با نگرانی عمیق به این طرح مینگرند. آنها با تأکید بر اصول حقوق بشردوستانه بینالمللی هشدار دادهاند که محدودیتهای شدید در گذرگاهها مانع جدی در کمکرسانی است و شمال غزه را در آستانه قحطی قرار داده است. پارلمان اروپا پا را فراتر گذاشته و خواستار آتشبس دائمی، بازسازی فوری زیرساختها و حذف کامل گروههای مسلح غیردولتی از هرگونه ساختار حکمرانی آینده شده است. این موضع نهتنها بر پایه اصول حقوقی بلکه بر باور به ضرورت مشروعیت محلی و مشارکت بازیگران منطقهای استوار است.
این اختلاف آشکار، فاصلهای جدی از وحدت فراآتلانتیک ایجاد کرده است. طرح آمریکا که بر امنیت مقدم بر انساندوستی تأکید دارد، با واکنش سرد اروپا و امتناع روسیه و چین از حمایت مواجه شد. این شکاف فرصت بیشتری برای بازیگران منطقهای مانند ترکیه و مصر فراهم کرده است تا نقش میانجی فعالتری ایفا کنند. آنها بهدلیل ارتباط مستقیم با گروههای فلسطینی و حامیان منطقهای، توانایی دارند آتشبس را به افق سیاسی پایدار تبدیل کنند؛ امری که طرحهای غربی بهتنهایی قادر به تحقق آن نیستند.
پیامدهای این شکاف برای آینده دیپلماسی غرب و ثبات منطقهای قابل توجه است. نخست، غربِ تقسیمشده نمیتواند مشروعیت بینالمللی قاطعی به هیچ طرحی ببخشد. دوم، ناکامی در تضمینهای انساندوستانه میتواند فاجعه انسانی را تشدید کند. از زمان آغاز آتشبس در ۱۰ اکتبر ۲۰۲۵ بیش از ۳۳۰ فلسطینی در حوادث و عملیاتهای نظامی کشته شدهاند و حدود نیممیلیون نفر در وضعیت «قحطی فاجعهبار» قرار دارند. سوم، نبود اجماع غربی موجب سردرگمی قدرتهای میانه و افزایش بیثباتی در غرب آسیا شده است.
راه پیشرو نیازمند تمرکز بر راهحلهای عملی و فوری است. گفتوگوهای چندجانبه میان آمریکا، اروپا، سازمان ملل و میانجیهای منطقهای باید تضمینهای انساندوستانه را در چارچوب نیروی ثبات بینالمللی ادغام کنند. بدون مشارکت فعال بازیگران منطقهای، هیچ طرحی پایدار نخواهد بود. آینده غزه نه با طرحهای تحمیلی خارجی بلکه با توازن میان امنیت و انسانیت و دیپلماسی مبتنی بر واقعیتهای محلی تعیین خواهد شد./ منبع



