چین در آمریکای لاتین چه خواهد کرد؟
به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشتی با عنوان «چین در آمریکای لاتین چه خواهد کرد؟» نوشته رایان سی. برگ (Ryan C. Berg)، و خوان کارلوس پینسون بوئنو (Juan Carlos Pinzón Bueno)، که در نشریه فارن پالیسی (Foreign Policy)، منتشر شده، به بررسی واکنشهای راهبردی چین در برابر تمرکز روزافزون دولت دوم ترامپ بر آمریکای لاتین میپردازد. با مرور اقدامات اخیر ایالات متحده و نشست جدید چین و کشورهای آمریکای لاتین، مشخص است که پکن بهرغم تحولات جدید، همچنان به سیاستهای سنتی خود در منطقه متکی است. در ادامه، خلاصه این مطلب آمده است.
در صد روز نخست دولت دوم دونالد ترامپ، ایالات متحده تمرکز ویژهای بر آمریکای لاتین داشته و با اعزام مقامات ارشد به مناطق مختلف این قاره، راهبردی موسوم به «آمریکا، اول در قاره آمریکا» را دنبال کرده است. در مقابل، چین که غافلگیر از این بازگشت آمریکا به صحنه بوده، در چهارمین نشست خود با «جامعه کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب» (CELAC) سیاستهایی مشابه گذشته را مطرح کرده و نوآوری چشمگیری در راهبرد خود نشان نداده است.
نشست چین و CELAC فرصتی بود برای پکن تا بدون حضور ایالات متحده و کانادا، با کشورهای منطقه تعامل برقرار کند؛ از جمله کشورهایی که هنوز تایوان را به رسمیت میشناسند. در این نشست، شی جینپینگ وعده وامی معادل ۹.۲ میلیارد دلار (به یوان) را مطرح کرد که نسبت به تعهدات سال ۲۰۱۵ کاهش قابلتوجهی داشت. محور اصلی سرمایهگذاریها شامل زیرساخت، انرژی، مواد معدنی حیاتی، کشاورزی و زیرساختهای جدید دیجیتال مانند 5G، هوش مصنوعی و رایانش ابری بود.
در کنار این وعدههای مالی، چین برنامههایی غیرمالی نظیر دعوت از ۳۰۰ رهبر منطقهای در هر سال برای آشنایی با مدل حکمرانی چین را اعلام کرد؛ برنامهای که به احتمال زیاد از سوی دپارتمان مبهم ارتباطات بینالمللی حزب کمونیست چین هدایت میشود. این نهاد به طور فعال در پی ترویج الگوی حکمرانی چینی در میان احزاب جریان اصلی آمریکای لاتین است.
چین همچنین تلاش دارد در حوزههایی که سابقا در انحصار نفوذ آمریکا بودهاند، رقابت را افزایش دهد؛ حوزههایی چون همکاریهای امنیتی، مقابله با مواد مخدر، مقابله با تروریسم، جرایم سازمان یافته فراملی و کمکهای اضطراری. با وجود اینکه تنها ۸ درصد جمعیت جهان در آمریکای لاتین زندگی میکنند، این منطقه مسئول حدود یک سوم قتلهای جهان است، که وعده امنیت و ثبات از سوی چین را برای بسیاری از دولتها جذاب میسازد.
در زمینه تعاملات انسانی و فرهنگی نیز چین بر تداوم سیاستهای گذشته تأکید کرد: اعطای ۳۵۰۰ بورسیه دولتی، ۱۰ هزار فرصت آموزشی در چین و ۵۰۰ بورسیه برای مدرسان زبان چینی. چین همچنین از مفاهیمی همچون «جامعهای با سرنوشت مشترک برای بشریت» حمایت کرد و بر استقلال، چند جانبهگرایی و چند قطبیگرایی تأکید داشت.
با اینحال، لحن پیامهای چین در منطقه تندتر شده و مقامهای رسمی هشدار دادهاند که هرگونه نزدیکی تجاری جدید به آمریکا ممکن است پیامدهایی داشته باشد. در همین حال، تعاملات دوجانبه، به ویژه با برزیل و کلمبیا، حکایت از تمایل برخی کشورها برای نزدیکی بیشتر به چین دارد.
لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا، رئیسجمهور برزیل، برای سومین بار در سه سال گذشته به پکن سفر کرد و در این سفر دهها توافقنامه و سرمایهگذاری جدید در حوزههایی مانند بندرها، راهآهن بیناقیانوسی، هوافضا و تبادل ارزی میان دو کشور به امضا رسید. هدف چین کاهش وابستگی به تولیدات کشاورزی ایالات متحده از طریق واردات سویا و دیگر محصولات از برزیل است.
در کلمبیا نیز گوستاوو پترو اعلام کرد که کشورش به طرح کمربند و جاده چین خواهد پیوست. این تصمیم از سوی چین به منزله شکاف در روابط راهبردی آمریکا و نزدیک ترین شریک آن در آمریکای جنوبی تعبیر شد. اگرچه ارزش تجارت کلمبیا با آمریکا دو برابر تجارت آن با چین است، اما سیاستهای دولت پترو که به گسترش گروههای مسلح و بیثباتی اقتصادی انجامیده به چین امکان نفوذ بیشتری داده است. چین از این شرایط بهره میبرد تا کلمبیا را به مدار خود نزدیکتر کند.
با این حال، برخلاف انتظارها، چین در نشست اخیر خود ابزارهای جدیدی برای رقابت با سیاست «آمریکا اول» ترامپ معرفی نکرد و بر همان رویکردهای سنتی تأکید داشت. این روند احتمالاً در نشست آینده بریکس نیز تکرار خواهد شد. پکن بر این باور است که رویکرد پیشینش در بسیاری از کشورهای جنوب جهانی موفق بوده و نیازی به تغییر فوری نیست.
در چنین شرایطی، روابط کشورهای منطقه با چین همچنان پیچیده و حساس باقی خواهد ماند. دولت ترامپ و دولتهای منطقهای بایستی برای مقابله با پدیده دامپینگ و ورود بیرویه کالاهای ارزان قیمت چینی، شفافیت بیشتری را در قراردادها با پکن مطالبه کنند. در حال حاضر، صنایع حساس مانند منسوجات و تولیدات پیشرفته در برخی کشورهای آمریکای لاتین در برابر دامپینگ چینی آسیبپذیر هستند. با وجود تعرفههای سنگین ایالات متحده، صادرات چین به آمریکای لاتین در حال افزایش است.
چین همچنان بر رژیمهای اقتدارگرای ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا حساب باز کرده و تمرکز خود را بر دولتهای چپگرای برزیل، کلمبیا و تا حدودی مکزیک افزایش خواهد داد. برای مقابله با این روند، ایالات متحده باید نه تنها خطوط قرمز مشخصی تعیین کند، بلکه حضور بخش خصوصی خود را نیز تقویت کند به ویژه در کشورهایی مانند آرژانتین، کاستاریکا، جمهوری دومینیکن، اکوادور، پاناما و پاراگوئه که به دنبال روابط نزدیکتر با واشنگتن هستند.
با توجه به انتخابات پیشرو در منطقه، احتمال دارد که دولتهای طرفدار آمریکا افزایش یابند. در نهایت، رقابت ژئوپلیتیکی در نیمکره غربی تداوم خواهد یافت و بیطرفی سنتی بسیاری از کشورهای منطقه در برابر رقابت چین و آمریکا بیش از پیش دشوار خواهد شد./ منبع



