توازن جدید قدرت در خاورمیانه
بهگزارش اطلس دیپلماسی، مقالهای با عنوان «توازن جدید قدرت در خاورمیانه» که بهقلم ولی نصر در مجله فارن افرز (Foreign Affairs) منتشر شده است. این یادداشت استدلال میکند که جنگ غزه و اقدامات غیرمنتظره دونالد ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوریاش، مانند مذاکره با ایران و آتشبس با حوثیها، توازن قدرت منطقهای را تغییر داده و کشورهای خلیجفارس را از مخالفان توافق هستهای با ایران به حامیان آن تبدیل کرده تا توازنی بین ایران و اسرائیل ایجاد کنند. در ادامه چکیده این مقاله را میخوانید.
جنگ غزه که با حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس به اسرائیل آغاز شد، ژئوپلیتیک خاورمیانه را دگرگون کرده و اقدامات دونالد ترامپ در دوره دومش این تغییرات را تقویت کرده است. در سفر می ۲۰۲۵ به خاورمیانه، ترامپ برخلاف انتظار، با احمد الشرع، رهبر جدید سوریه و چهرهای اسلامگرا، دیدار کرد و تحریمهای آمریکا علیه سوریه را لغو نمود. او اسرائیل را از برنامه سفر حذف کرد و پیشتر در می ۲۰۲۵، بدون مشورت با اسرائیل، آتشبس دوجانبهای با حوثیهای یمن امضا کرد. این اقدامات، همراه با مذاکرات مستقیم با ایران -که اسرائیل بهشدت مخالف آن است اما کشورهای خلیج فارس از آن استقبال کردهاند- نشانه تغییر توازن قدرت منطقهای است.
پیش از ۷ اکتبر، عربستان، امارات و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس، ایران و نیروهای نیابتیاش را تهدید اصلی منطقه میدیدند و از کمپین «فشار حداکثری» ترامپ در دوره اول و عادیسازی روابط با اسرائیل (پیمان ابراهیم در سال ۲۰۲۰) حمایت کردند. اما ۲۰ ماه پس از جنگ غزه، ایران کمتر تهدیدی برای جهان عرب به نظر میرسد؛ در حالی که اسرائیل به هژمون منطقهای تبدیل شده است. کشورهای خلیج فارس اکنون از توافق هستهای جدید با ایران حمایت میکنند؛ برخلاف اسرائیل که آن را نجاتبخش ایران میداند و خواستار حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران است. خلیج فارس از جنگ در منطقه هراس دارد و توافق را برای امنیت و ثبات ضروری میبیند؛ ضمن اینکه از تسلط بلامنازع اسرائیل در منطقه نگران است.
ده سال پیش، هنگام امضای برجام (۲۰۱۵)، کشورهای خلیجفارس و اسرائیل نگران بودند که توافق، نفوذ منطقهای ایران را تقویت کند؛ بهویژه پس از بهار عربی که ایران را در چهار پایتخت عرب (بغداد، دمشق، بیروت، صنعا) قدرتمند کرد. آنها از رفع تحریمها بدون محدود شدن نیروهای نیابتی ایران انتقاد کردند و ترامپ در ۲۰۱۸ از برجام خارج شد، فشار حداکثری را اعمال کرد، و با ترور قاسم سلیمانی (۲۰۲۰) موضع سختی گرفت. دولت بایدن نیز این رویکرد را ادامه داد و به جای احیای برجام، عادیسازی اسرائیل-عربستان را دنبال کرد. اما این استراتژی تنشها را تشدید کرد؛ ایران برنامه هستهای و حمایت از حوثیها را گسترش داد و در ۲۰۱۹ به تأسیسات نفتی عربستان حمله کرد. عربستان در مارس ۲۰۲۳ با میانجیگری چین روابطش را با ایران عادی کرد.
جنگ غزه مذاکرات برای عادیسازی روابط اسرائیل-عربستان را متوقف کرد. «محور مقاومت» ایران -شامل حماس، حزبالله، و حوثیها- با اسرائیل وارد جنگ شد. کشورهای خلیج فارس از درگیری اجتناب کردند و حتی در حملات بایدن علیه حوثیها (ژانویه ۲۰۲۴) مشارکت نکردند. موفقیتهای اسرائیل در پاییز ۲۰۲۴ -ترور حسن نصرالله و یحیی سنوار، و سقوط رژیم اسد- محور مقاومت را تضعیف کرد و ایران را از شام جدا نمود. تبادل موشک و پهپاد بین ایران و اسرائیل، دفاع هوایی ایران را آسیبپذیر نشان داد. اسرائیل، با حمایت ترامپ، فرصت را برای حمله به ایران مغتنم شمرد، اما ترامپ به جای جنگ، به دلیل هزینههای بالای آن، مذاکره هستهای را برگزید.
کشورهای خلیجفارس از جمله عمان، قطر، عربستان و امارات، به دلیل ترس از پیامدهای اقتصادی جنگ و نگرانی از هژمونی اسرائیل، میانجی مذاکرات شدند. عمان پیشنهادهایی برای کاهش اختلافات ارائه کرد و عربستان ایده کنسرسیوم هستهای منطقهای با ایران را مطرح نمود. این کشورها معتقدند توافق هستهای، جنگ با ایران را منتفی کرده و برتری اسرائیل را مهار میکند. ایران نیز برای اجتناب از جنگ و بهبود اقتصادش به این مذاکرات وابسته است. کشورهای خلیج فارس میخواهند توازنی بین ایران و اسرائیل -بدون انتخاب بین آنها- ایجاد کند تا نفوذ خود را تقویت نماید.
توافق هستهای میتواند اعتماد بین ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس را تقویت کرده و همکاری در امنیت، سرمایهگذاری و تجارت را گسترش دهد؛ بدون کنار گذاشتن عادیسازی روابط با اسرائیل برای عربها. اما برای ثبات منطقهای، آمریکا باید توافق را با گسترش پیمان ابراهیم و پایان جنگ غزه همراه کند. ریاض برای عادیسازی، خواستار آینده سیاسی برای فلسطینیها است. اگر مذاکرات با ایران متوقف شود، درگیریها طولانیتر خواهند شد و فرایند عادیسازی روابط متوقف خواهد شد. اما با توافق، خلیج فارس میتواند محور نظم جدید منطقهای شود؛ با محوریت ایران، اسرائیل و آمریکا؛ و پس از سالها جنگ، ثبات را شاید بتوان در خاورمیانه دید. / منبع



