آمریکاامنیت و دفاعخارجیخاورمیانه

استفاده و سوءاستفاده ترامپ از اطلاعات هسته‌ای ایران

به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشتی با عنوان «استفاده و سوءاستفاده ترامپ از اطلاعات هسته‌ای ایران» نوشته پل آر. پیلار (Paul R. Pillar) و منتشرشده در ریسپانسیبل استیت کرفت (Responsible Statecraft)، تحلیلی است بر نحوه مواجهه و سوءاستفاده رئیس‌جمهور آمریکا از اطلاعات نهادهای اطلاعاتی درباره برنامه هسته‌ای ایران. این مطلب به بررسی تناقضات بیانی ترامپ در مورد تهدید هسته‌ای ایران و تلاش برای جاانداختن روایت‌های موردنظر خود می‌پردازد. در ادامه، گزیده این یادداشت را می‌خوانید.


در دوره‌ای کوتاه، دونالد ترامپ دو مرتبه با نهادهای اطلاعاتی آمریکا بر سر برنامه هسته‌ای ایران اختلاف نظر داشت، که در هر دو مورد سعی کرد روایت دلخواه خود را به پیش ببرد، اما تفاوت‌های اساسی در جهت‌گیری این دو مورد وجود داشت. نخست، ترامپ اعتراف پیشین مدیر اطلاعات ملی، تولسی گابارد را که بیان کرده بود ایران قصد ساخت سلاح هسته‌ای ندارد و رهبر عالی ایران این برنامه را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرده است، رد کرد. سپس، پس از حمله هوایی آمریکا که ترامپ ادعا کرد توانسته بخش‌های مهم برنامه هسته‌ای ایران را «کاملاً نابود» کند، ارزیابی اولیه‌ای از آژانس اطلاعات دفاعی منتشر شد که نشان می‌داد این حملات احتمالاً تنها چند ماه برنامه ایران را به تأخیر انداخته است. کاخ سفید این ارزیابی را رد کرد و ترامپ همچنان بر ادعای نابودی کامل تأکید داشت.

ترامپ در اولین مورد، نهادهای اطلاعاتی را به دست‌کم‌گرفتن تهدید و در دومین مورد آن‌ها را به بزرگ‌نمایی وضعیت پس از حمله متهم کرد. این رفتارها نشانه تلاش او برای روایت‌سازی است، داستانی که در آن او با شجاعت با تهدیدی جدی مقابله کرده و آن را از بین برده است.

با این حال، برخلاف تلاش‌های دولت برای برجسته‌کردن تأثیر بلندمدت حملات، واقعیت این است که آسیب‌های وارده هرچند سنگین بوده، ولی به‌معنای ناتوانی ایران در بازسازی برنامه هسته‌ای نیست. وزیر امور خارجه ایران نیز آسیب‌های «قابل‌توجه و جدی» به تأسیسات هسته‌ای را پذیرفته است، اما آسیب فیزیکی شدید لزوماً به‌معنای از بین‌رفتن توان بازسازی نیست. مواد و تجهیزات باقی‌مانده می‌توانند پایه‌ای برای بازسازی باشند.

تأسیسات غنی‌سازی زیرزمینی فردو، که هدف اصلی بمب‌های سنگین بوده، آنقدر عمیق است که احتمال نابودی کامل آن با بمب‌های معمولی پایین است. مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی معتقد است که ارتعاشات ناشی از انفجارها ممکن است سانتریفیوژها را از کار انداخته باشد، اما احتمالاً بخشی از اورانیوم غنی‌شده پیش از حمله به مکان‌های نامشخص منتقل شده است.

علاوه بر این، نیروی انسانی متخصص و علمی که دهه‌ها در برنامه هسته‌ای ایران فعالیت کرده، پراکنده است و به‌راحتی قابل حذف نیست و می‌تواند در بازسازی تأسیسات نقش ایفا کند. تأسیسات تبدیل اورانیوم نیز همچنان موجود است و برنامه بازسازی بر اساس آن می‌تواند ادامه یابد.

ادعاهای مطرح شده درباره مدت زمان لازم برای بازسازی برنامه هسته‌ای ایران که توسط برخی مقامات آمریکایی مطرح شده، مانند «چند سال»، فاقد شواهد کافی است و تنها گمانه‌زنی است. پیش‌بینی‌های دقیق نیازمند نظارت میدانی است که اکنون در اختیار هیچ‌یک از طرف‌ها نیست.

سرعت بازسازی همچنین به اولویت و منابعی بستگی دارد که دولت ایران برای این کار اختصاص می‌دهد. نمونه‌های تاریخی از پاکستان و عراق نشان می‌دهد که دولت‌ها برای دستیابی به سلاح هسته‌ای تا چه حد ممکن است منابع و سختی‌ها را تحمل کنند.

یکی از نکات کلیدی، سوءاستفاده از ادراک‌ها و عدم شفافیت درباره نیت واقعی ایران در ساخت سلاح هسته‌ای است. در مواردی که بحث نیت مطرح است، تعیین واقعیت بسیار دشوارتر از اثبات یا رد توانمندی‌هاست، زیرا نیت‌ها مربوط به ذهن رهبران است و نه شواهد فیزیکی.

اگر مدرک قابل اعتماد دال بر قصد ایران برای ساخت سلاح هسته‌ای وجود نداشته باشد، ممکن است اقدام نظامی آمریکا و اسرائیل منجر به ایجاد انگیزه برای تولید سلاح شود. در غیر این صورت، این حملات می‌تواند به‌عنوان عامل بازدارنده معرفی شود. در هر صورت، حقیقت این موضوع برای افکار عمومی سخت قابل تشخیص است.

عموم مردم آمریکا معمولاً نسبت به ایران بدبین هستند و نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد بخش قابل‌توجهی تصور می‌کند ایران سلاح هسته‌ای در اختیار دارد، که این باور به آسانی زمینه‌ساز پذیرش روایت‌های رسمی دولت است.

دولت اسرائیل نیز از طریق انتشار اطلاعات گزینشی و گزاره‌هایی که چندان نو نیستند یا نیازمند فرض‌های بدبینانه‌اند، تلاش می‌کند ایران را تهدیدی جدی معرفی کند. در حالی که نفوذ اطلاعاتی اسرائیل در ایران گسترده است، این محدودیت اطلاعاتی خود دلیلی بر نبود تصمیم نهایی ایران برای تولید سلاح است.

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، بیش از سه دهه است که ادعا می‌کند ایران در آستانه تولید سلاح هسته‌ای است، اما با توجه به سوابق وی، این ادعاها قابل تردیدند. همچنین این ادعاها تحت تأثیر هدف اسرائیل برای درگیرکردن آمریکا در جنگ علیه ایران است.

اطلاعاتی که اسرائیل منتشر می‌کند معمولاً بخشی از کل داده‌های جمع‌آوری شده است که به‌صورت انتخابی برای حمایت از اهداف سیاسی ارائه می‌شود. این روش را اصطلاحاً cherry-picking یا انتخاب گزینشی اطلاعات می‌نامند که سابقه آن در اطلاعات غلط به‌منظور توجیه حمله به عراق نیز وجود داشته است.

اظهارات اخیر مقامات آمریکایی که به منظور حمایت از ادعای «نابودی کامل» مطرح شده‌اند، نمونه دیگری از همین انتخاب گزینشی است. این اظهارات اشاره‌ای به آنچه نابود نشده یا توان بازسازی کلی برنامه هسته‌ای دارد نمی‌کند.

ترامپ پیش‌تر درصدد توافقی بود که بهتر از توافق باراک اوباما با ایران باشد، اما اکنون درگیر جنگ با ایران شده و می‌گوید توافق برایش اهمیتی ندارد. فشارها برای مقابله با توانمندی‌های باقی‌مانده ایران افزایش خواهد یافت و این مسئله با اصرار اسرائیل برای مداخلات نظامی بیش‌تر تشدید می‌شود.

روند نظارت اطلاعاتی بر برنامه هسته‌ای ایران پیچیده‌تر شده، زیرا دسترسی بازرسان بین‌المللی به مکان‌های هسته‌ای محدود شده است. ایران به دلیل خشم از عدم محکومیت رسمی حملات آمریکا و اسرائیل توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و احتمال همکاری این آژانس با اسرائیل، حاضر به بازگرداندن دسترسی کامل بازرسان نیست./ منبع

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا