
چرا پوتین به کمک ایران نیامد؟
به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشتی با عنوان «چرا پوتین به کمک ایران نیامد؟» نوشته آنا بورشفسکایا (Anna Borshchevskaya)، در مؤسسه واشنگتن (Washington Institute)، منتشر شده است. این یادداشت بررسی میکند که چرا روسیه، بهرغم روابط نزدیک با ایران، در جریان حملات اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هستهای جمهوری اسلامی در ژوئن ۲۰۲۵، جز محکومیتهای لفظی و پیشنهاد میانجیگری، حمایت عملی ارائه نکرده است. در ادامه، گزیده این مطلب را میخوانید.
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، سالها ایران و نیروهای متحد آن را در منطقه تقویت کرد، اما در برابر حملات نظامی اسرائیل و حملات هدفمند آمریکا به تأسیسات هستهای جمهوری اسلامی، جز محکومیتهای لفظی و پیشنهاد میانجیگری، اقدامی برای حمایت از ایران انجام نداد. این رویکرد با دیدگاه کرملین درباره شراکتها همخوان است که اولویت را به منافع خود و اجتناب از تعهد بیش از حد میدهد. پوتین، با تجربه حاصل از شکست اتحاد جماهیر شوروی، از سرمایهگذاری بیش از حد در روابط اجتناب میکند. توافق راهبردی دو کشور که در ۱۸ ژوئن مورد تأکید پوتین قرار گرفت، فاقد بند دفاع متقابل است و به روسیه اجازه میدهد بدون مسئولیت در قبال اقدامات تحریکآمیز تهران، از ایران برای منافع خود استفاده کند. مداخله نظامی روسیه در سوریه در سال ۲۰۱۵، پس از درخواست رسمی دولت اسد و ترغیب ایران، با هدف اجتناب از گرفتاری بیش از حد طراحی شد.
پس از سقوط حکومت اسد در ماه دسامبر گذشته، روسیه به جای ادامه حمایت، ضررهای خود را کاهش داد، زیرا حفظ اسد دیگر سود گذشته را نداشت و تمرکز اصلی مسکو بر جنگ اوکراین بود. درگیری کنونی ایران و اسرائیل برای روسیه مزایایی دارد: منحرفشدن توجه جهانی از اوکراین، افزایش بالقوه قیمت نفت برای تأمین مالی جنگ و حفظ روابط خوب با همه بازیگران منطقه، از جمله کشورهای خلیجفارس و اسرائیل. عقبافتادن برنامه هستهای ایران بهنفع روسیه است، زیرا موقعیت مسکو را در برابر تهران تقویت میکند.
روسیه از دهه ۱۹۹۰ با کمک به برنامه هستهای ایران، از جمله ساخت رآکتور بوشهر توسط روساتم، از این کشور حمایت کرده است. اما سقوط نظام جمهوری اسلامی، برخلاف سقوط اسد، موقعیت راهبردی روسیه را بهشدت تضعیف میکند. با این حال، ایران ضعیفشده حامیان کمی دارد و به مسکو وابسته میماند. حمایت بیشتر از ایران میتوانست روابط روسیه با کشورهای عربی و اسرائیل را به خطر اندازد. روسیه دیگر به فناوری پهپاد ایران برای جنگ اوکراین نیاز ندارد، اما همکاری نظامی-صنعتی دو کشور ادامه خواهد یافت.
غرب میتواند از عدم حمایت روسیه از ایران بهرهبرداری کند و ناکامی مسکو در حمایت از متحدانش را بهعنوان نشانهای از ضعف نظم جهانی پیشنهادی روسیه برجسته سازد. مثالهایی مانند دوری ارمنستان از روسیه به دلیل ناکامی مسکو در انجام تعهدات نظامی، این موضوع را تقویت میکند. اگر ایران به سلاح هستهای دست یابد، با حمایت روسیه و چین، محور ضد نظم لیبرال جهانی تقویت میشود. با وجود تلاش برای اجتناب از گرفتاری بیش از حد، کرملین در اوکراین بیش از حد درگیر شده و این مناقشه بزرگترین جنگ از زمان جنگ جهانی دوم است. مسکو برای پیروزی در این بازی بلندمدت هزینه بالایی میپردازد و غرب نیز باید با همین تعهد به مقابله ادامه دهد./ منبع