به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشت «چرا ترامپ اسرائیل را نادیده گرفت؟ » نوشته الفاضل ابراهیم (Elfadil Ibrahim) و منتشرشده در ریسپانسیبل استیت کرفت (Responsible Statecraft)، به بررسی تصمیم دونالد ترامپ برای حذف اسرائیل از برنامه سفر اخیر خود به غرب آسیا میپردازد. این تصمیم در بستر تمایل ترامپ به نمایشهای دیپلماتیک موفق و قابلنمایش در برابر موضوعات پیچیده و پرهزینهای چون بحران غزه تحلیل شده است. در ادامه، خلاصه این مطلب آمده است.
دونالد ترامپ در جریان سفر اخیر خود به غرب آسیا، با استقبال پرزرق و برق و تشریفاتی از سوی رهبران کشورهای عربی خلیج فارس مواجه شد. در حالی که هواپیماهای جنگنده او را در حریم هوایی عربستان، قطر و امارات همراهی میکردند، در زمین نیز رقص شمشیر، اسبهای عربی و تشریفات نظامی به نمایش گذاشته شدند. اما غیبت معنادار اسرائیل از برنامه سفر ترامپ، در بحبوحه تنشهای ناشی از جنگ غزه، توجه بسیاری را جلب کرد.
این حذف هدفمند، نشاندهنده یکی از اصول اساسی سیاست خارجی ترامپ است: تمرکز بر پیروزیهای نمایشی، ملموس و سریع که بتوانند بهراحتی برای مصرف سیاسی در داخل آمریکا بستهبندی شوند. در حالی که بحران پیچیده و چند وجهی غزه فاقد این نوع دستاوردهای آسان است، کشورهای حوزه خلیج فارس فرصتهایی فوری برای موفقیتهای سیاسی و اقتصادی فراهم کردند.
هرچند ترامپ در سخنرانی خود در دوحه حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل را «یکی از وحشیانهترین حملات تاریخ» توصیف کرد، این اظهارات از خاک قطر، میانجی کلیدی در بحران غزه بیان شد، نه از اسرائیل که ترامپ پیشتر پایتخت بودن اورشلیم برای آن را به رسمیت شناخته بود. با به بنبست رسیدن مذاکرات آتشبس، هیچ چشمانداز روشنی برای پیشرفت دیپلماتیک از سوی ترامپ در قبال این بحران وجود ندارد و سفر به اسرائیل در چنین شرایطی تنها ناکارآمدی او را برجسته میکرد.
در مقابل، کشورهای خلیج فارس با صندوقهای ثروت ملی عظیم، ظرفیتهای سرمایهگذاری و نقش فزاینده در دیپلماسی منطقهای، بستر مناسبی برای پیروزیهای نمایشی فراهم کردند. این کشورها اکنون در معادلاتی فراتر از مسأله فلسطین از جنگ روسیه و اوکراین تا مذاکرات هستهای ایران نقش کلیدی بازی میکنند.
از دیگر اقدامات نمادین ترامپ در این سفر، اعلام لغو تحریمهای سوریه در جریان نشست سرمایهگذاری عربستان و دیدار با رئیسجمهور سوریه، احمد الشرع، بود. این اقدام، که با استقبال گرم و پوشش گسترده رسانهای همراه شد، از نظر ترامپ میتواند بهعنوان گامی در جهت «صلح» و بازیابی نقش رهبری آمریکا تلقی شود. الشرع نیز در نطقی عمومی این تصمیم را «تاریخی و شجاعانه» خواند و آن را عاملی برای کاهش رنج مردم سوریه و بازسازی کشور دانست.
با این حال، غیبت اسرائیل از این سفر را نباید نشانه پایان اتحاد راهبردی آمریکا و اسرائیل دانست. این اتحاد عمیقاً نهادینه شده و در قالبهای قانونی و امنیتی نظیر کمکهای نظامی سالانه ۳.۳ میلیارد دلاری و تضمین «برتری نظامی کیفی» اسرائیل در منطقه استمرار دارد. وزارت خارجه آمریکا نیز در بیانیهای در آوریل گذشته بر «حمایت پایدار» از امنیت اسرائیل تأکید کرده است.
همچنین، بنیادهایی مانند هریتیج (Heritage Foundation) خواهان تحول این رابطه به سمت «شراکت برابر راهبردی» تا میانه قرن حاضر هستند که بر تقسیم بار مسئولیتها بهجای کمکهای یکجانبه تأکید دارد. توافقنامههای ابراهیم یکی از دستاوردهای دوره اول ریاستجمهوری ترامپ نیز هنوز در دستور کار اوست؛ چنانکه در دیدار با الشرع، از سوریه برای پیوستن به این توافقات دعوت شد.
در عین حال، تمرکز سفر اخیر ترامپ بر دیدار با رهبران خلیج فارس، امضای توافقات سرمایهگذاری بزرگ و نمایشهایی چون تسهیل بازگشت سوریه به منطقه، برای او امتیازاتی فوری فراهم کرد؛ امتیازاتی که سفر به اسرائیل در میانه جنگ غزه و شرایط بغرنج داخلیاش نمیتوانست فراهم آورد. حتی ایدههای کلی او درباره غزه نظیر «تبدیل آن به منطقه آزادی با مشارکت آمریکا» بیشتر بازتابدهنده علاقه به راهحلهای بزرگ اما مبهم از راه دور است تا ورود به پیچیدگیهای واقعی میدانی.
ترامپ در ریاض اعلام کرد آمریکا وارد «عصر جدیدی از تعامل» خواهد شد، که در آن از «درسدادن» به دیگران پرهیز خواهد کرد. این نوع گفتمان که برای رهبران اقتدارگرای خلیج فارس جذاب است با سیاست خارجیای که بر منافع ملموس و معاملات برد-برد استوار است، هم راستا است. در نتیجه، پایتختهای خلیج فارس اکنون برای ترامپ صحنهای مناسبتر از اسرائیل برای تحقق چنین سیاستهایی هستند.
در نهایت، حذف اسرائیل از سفر اخیر، نه نشانه گسست استراتژیک، بلکه یک تعویق تاکتیکی بود؛ تصمیمی مبتنی بر این درک که در حال حاضر، «پیروزی» های مورد نظر ترامپ در جای دیگری یافت میشوند. ساختارهای مستحکم اتحاد آمریکا و اسرائیل همچنان پا برجا هستند، اما نحوه عملکرد این اتحاد در دوران ترامپ، تابعی از تمایل او به نمایشهای نمادین و نتایج فوری است./ منبع



