جمهوری اسلامی ایران و راهبردهای متعارض قدرتهای بزرگ در آسیای مرکزی
به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشتی با عنوان «جمهوری اسلامی ایران و راهبردهای متعارض قدرتهای بزرگ در آسیای مرکزی» به قلم سیدرسول موسوی در موسسه مطالعات ایران و اوراسیا منتشر شده است. نویسنده با نگاهی تحلیلی به راهبردهای سه قدرت بزرگ آمریکا، چین و روسیه در آسیای مرکزی، نحوه تأثیر رقابت و همکاری تاکتیکی آنها را بر امنیت و منافع جمهوری اسلامی ایران بررسی میکند و در پایان بر ضرورت تدوین راهبردی عملگرایانه برای حضور مؤثرتر ایران در این منطقه تأکید دارد. در ادامه، چکیده این یادداشت آمده است.
راهبردهای قدرتهای بزرگ در آسیای مرکزی در وضعیت رقابت و گاه همکاری قرار دارد. آمریکا، روسیه و چین بهعنوان قدرتهای اصلی و اتحادیۀ اروپا، هند، ترکیه و ایران بهعنوان قدرتهای میانی در تعامل و تقابل با یکدیگر بر سر منافع ژئوپلیتیک این منطقه فعالیت میکنند. اهداف کلان راهبرد آمریکا شامل تضمین امنیت انرژی،
دسترسی به منابع معدنی کمیاب، مقابله با نفوذ رقبا، حفظ امنیت منطقهای و ترویج حکومتداری غربی است. واشنگتن با ابزارهایی چون دیپلماسی C5+، همکاریهای اقتصادی از طریق مؤسسات مالی، تعاملات اطلاعاتی و امنیتی، و پروژههای انرژی در مسیرهای جایگزین، در پی محدودسازی نفوذ روسیه، چین و ایران است. در مقابل، چین با تکیه بر ابتکار کمربند و راه راهبردی اقتصادی-زیرساختی خود را در آسیای مرکزی گسترش داده و از طریق سرمایهگذاری در طرحهای حمل و نقل، تأمین انرژی و اعطای وامهای کلان، وابستگی کشورهای منطقه به پکن را افزایش داده است. این کشور اهداف امنیتی خود را نیز از مسیر مهار تهدیدهای مرتبط با سینکیانگ و از مجرای سازمان همکاری شانگهای دنبال میکند. در سطح نرمافزاری، دیپلماسی فرهنگی چین از طریق مراکز کنفوسیوس، روابط آموزشی و تبادلات فرهنگی به تقویت نفوذ پایدار این کشور یاری میرساند.
راهبرد روسیه بر محور حفظ نفوذ انحصاری در «خارج نزدیک» استوار است. آسیای مرکزی برای مسکو منطقهای حیاتی بهشمار میرود و ابزارهای نظامی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی برای حفظ آن بهکار گرفته شده است. سازمان پیمان امنیت جمعی و پایگاههای نظامی قزاقستان و تاجیکستان، ابزارهای اصلی کنترل امنیت منطقه هستند. روسیه همچنان مسیر اصلی ترانزیت انرژی آسیای مرکزی است و از طریق وابستگی اقتصادی ناشی از اتحادیۀ اقتصادی اوراسیا، حوالههای کارگران مهاجر و سرمایهگذاریها، نفوذ خود را تثبیت کرده است. از نظر سیاسی و فرهنگی نیز با حمایت از رهبران همسو، میانجیگری در منازعات مرزی، ترویج رسانههای روسی زبان و تأکید بر اشتراکهای تاریخی، پیوندها را تحکیم کرده است. در این میان، جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با راهبردهای متعارض آمریکا، چین و روسیه با محدودیتهای ساختاری روبهرو است.
تحریمهای بینالمللی، چالشهای اقتصادی داخلی و تفاوتهای فرهنگی و مذهبی با کشورهای منطقه، ظرفیت رقابت ایران را کاهش داده است. در عین حال، تمایل کشورهای آسیای مرکزی برای متنوعسازی روابط خارجی و کاهش وابستگی به قدرتهای بزرگ، فرصتی برای جمهوری اسلامی ایران فراهم میسازد تا با رویکردی عملگرایانه، موقعیت خود را در منطقه تقویت کند. این رویکرد میتواند بر همکاری در مبارزه با تروریسم، تقویت امنیت مرزهای مشترک با افغانستان، مشارکت فعال در سازوکارهای منطقهای مانند شانگهای و اتحادیۀ اقتصادی اوراسیا، توسعه کریدورهای ترانزیتی، افزایش مبادلات اقتصادی، همکاریهای انرژی از مسیر ترانزیت و سوآپ، گسترش ارتباطات فرهنگی و بهرهگیری از اشتراکات تاریخی متمرکز باشد. تداوم رقابت قدرتهای بزرگ در آسیای مرکزی ایجاب میکند ایران ضمن درک محدودیتهای خود، بر تقویت ابزارهای اقتصادی و ژئوپلیتیک برای حفظ منافع حیاتی خویش در این منطقه راهبردی تمرکز کند./ منبع



