کنسرسیوم هستهای در خلیج فارس: پایهای برای توافق هستهای جدید میان ایران و آمریکا
به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشتی با عنوان «کنسرسیوم هستهای در خلیج فارس: پایهای برای توافق هستهای جدید میان ایران و آمریکا» نوشته فرانک فون هیپل (Frank von Hippel)، الکساندر گلیزر (Alexander Glaser)، ضیا میان(Zia Mian) و سیدحسین موسویان در نشریه بولتن دانشمندان هستهای (Bulletin of the Atomic Scientists) منتشر شده است. این یادداشت پیشنهاد تشکیل کنسرسیومی منطقهای با مشارکت ایران و کشورهای خلیج فارس را برای مدیریت غنیسازی اورانیوم و کاهش تنشهای هستهای بررسی میکند. در ادامه، چکیده این مطلب را میخوانید.
در مذاکرات جاری میان ایالات متحده و ایران با میانجیگری عمان درباره آینده برنامه غنیسازی اورانیوم ایران، ایده تشکیل یک کنسرسیوم هستهای منطقهای از سوی هر دو طرف مطرح شده است تا شکاف میان خواستههای آمریکا مبنی بر توقف کامل غنیسازی در ایران و تأکید ایران بر حفظ حقوق و دستاوردهایش در این زمینه پر شود. ایران پیشنهاد داده است کنسرسیومی با حضور عربستان و امارات تشکیل شود که در آن ایران غنیسازی اورانیوم را در مقیاس تجاری، تحت نظارت این کشورها و بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام دهد. در مقابل، ایالات متحده طرحی کلی ارائه کرده که شامل کنسرسیومی منطقهای با مشارکت ایران، عربستان، سایر کشورهای منطقه و آمریکا است، اما در آن ایران باید غنیسازی اورانیوم را متوقف کند. رویکردهای صفر و صدی در مورد غنیسازی احتمالاً برای هر دو طرف قابلقبول نیست. نگرانیها درباره جاهطلبیهای تسلیحاتی هستهای ایران و عربستان میتواند از طریق کنسرسیومی منطقهای برطرف شود که در آن فعالیتهای مرتبط با غنیسازی میان کشورها تقسیم و بهصورت اشتراکی انجام شود، بهجای اینکه برنامههای هستهای ملی باشند.
کنسرسیوم پیشنهادی شامل ایران، عمان، عربستان و امارات بهعنوان شرکای اولیه است. ایران، که تمرکز برنامه هستهایاش بر توسعه، تولید و بهرهبرداری از سانتریفیوژها برای غنیسازی اورانیوم بوده، در این کنسرسیوم نقش محوری در این حوزه خواهد داشت. ایران میتواند تحقیقات، توسعه و تولید سانتریفیوژها و بهرهبرداری از مجموعههای آزمایشی یا پایلوت را در تأسیسات کنونی خود ادامه دهد. ایران تاکنون چندین نسل از سانتریفیوژها را توسعه داده و بخشی از آنها را مستقر کرده است. سانتریفیوژهای نسل اول آیآر-۱ که بخش عمدهای از تعداد نصبشده را تشکیل میدهند، امروزه عمدتاً منسوخ شدهاند. با توجه به پیشرفت ایران در توسعه سانتریفیوژهای پیشرفتهتر، منطقی است که ایران این ماشینهای قدیمی را در چارچوب توافق برچیند. سانتریفیوژهای پیشرفتهتر مانند آیآر-۲، آیآر-۴ و آیآر-۶ که در تعداد بیشتری مستقر شدهاند، غیرفعال و برچیده شده و همراه با تجهیزات مرتبط در انبارهای تحت نظارت قرار خواهند گرفت تا زمانی که کارخانه غنیسازی کنسرسیوم آماده نصب آنها شود. از نظر عملی و اقتصادی، بهتر است تعداد انواع سانتریفیوژها محدود باشد و شرکای کنسرسیوم تصمیم بگیرند کدام سانتریفیوژها برای استفاده انتخاب شوند.
قطعات جدید سانتریفیوژها نیز در انبارهای تحت نظارت ذخیره خواهند شد و بر اساس نیاز تولید شده و به کارخانه غنیسازی کنسرسیوم در کشوری دیگر منتقل میشوند. در آنجا، سانتریفیوژها توسط تکنسینهای ایرانی مونتاژ، در مجموعهها نصب و راهاندازی میشوند، بدون اینکه دانش فناوری سانتریفیوژ به کشورهای دیگر منتقل شود. ایران بهعنوان رهبر فنی کنسرسیوم، توسعه سانتریفیوژهای پیشرفتهتر مانند آیآر-۷، آیآر-۸، آیآر-۸بی و آیآر-۹ را ادامه خواهد داد. گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ماه می سال ۲۰۲۵ نشان میدهد که ایران هماکنون این مدلها را در کارخانه آزمایشی غنیسازی سوخت نطنز آزمایش میکند، جایی که خطوط تحقیق و توسعه با مجموعههای کوچک و متوسط (کمتر از صد سانتریفیوژ) اورانیوم را تا سطح دو درصد غنی میکنند. این فعالیتها میتوانند ادامه یابند، اما ظرفیت ماشینهای فعال در کارخانه آزمایشی به مقدار توافقی محدودی، مثلاً حدود هزار واحد کار جداسازی در سال، محدود خواهد شد. محصول غنیشده و پسماندهای حاصل از این مجموعهها پس از خروج از ماشینها یا مجموعهها دوباره مخلوط میشوند تا از انباشت اورانیوم غنیشده جلوگیری شود، روشی معمول که با رویکردهای نظارتی استاندارد قابل رصد است. در دوره گذار، ایران میتواند ذخایر اورانیوم غنیشده زیر پنج درصد را تحت نظارت آژانس برای نیازهای داخلی حفظ کند. سایر ذخایر اورانیوم غنیشده در ایران تحت نظارت آژانس به زیر پنج درصد رقیق شده و به انبار مرکزی کنسرسیوم در خارج از ایران منتقل خواهد شد.
عمان گزینهای مناسب برای میزبانی کارخانه غنیسازی جدید کنسرسیوم است که در آن سوی خلیج عمان و هممرز با عربستان و امارات قرار دارد. عمان بارها بهعنوان میانجی دیپلماتیک و محل مذاکرات ایران و آمریکا عمل کرده است. این کارخانه، که با سرمایهگذاری همه شرکای کنسرسیوم ساخته میشود، برای تأمین اورانیوم غنیشده با غنای پایین برای راکتورهای منطقهای طراحی خواهد شد. بر اساس تجربه ساخت کارخانه غنیسازی اورنکو در آمریکا، ممکن است سه تا چهار سال طول بکشد تا از کلنگزنی در عمان تا نصب اولین سانتریفیوژ و آغاز تولید در مجموعه اولیه زمان صرف شود. این کارخانه توسط تکنسینهای ایرانی اداره شده و تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواهد بود. همچنین میتوان یک سازمان نظارتی منطقهای مشابه یوراتوم یا آژانس دوجانبه آرژانتین-برزیل ایجاد کرد که با آژانس همکاری کرده و بازرسیهای مستقلی را انجام دهد. محصول اورانیوم غنیشده و پسماندهای آن از کارخانه عمان منتقل میشوند تا از استفاده برای غنیسازی بیشتر جلوگیری شود.
عربستان میتواند استخراج و واردات اورانیوم، تبدیل آن به هگزافلوراید اورانیوم، ذخیرهسازی محصول غنیشده و پسماندها، و تبدیل اورانیوم غنیشده به اکسید اورانیوم برای ساخت سوخت را بر عهده گیرد. ذخایر اورانیوم غنیشده با غنای پایین میتوانند در تأسیسات ذخیرهسازی تحت نظارت آژانس، مشابه تأسیسات قزاقستان که ۹۰ تن اورانیوم غنیشده بهصورت هگزافلوراید ذخیره میکند، نگهداری شوند. گزارش آژانس نشان میدهد که عربستان برنامه اکتشاف راهبردی برای منابع معدنی از جمله اورانیوم را آغاز کرده، اما هنوز اورانیومی تولید نکرده و راهبرد تأمین آن نهایی نشده است. بهعنوان ثروتمندترین کشور منطقه، عربستان میتواند سرمایهگذار اصلی و مشتری عمده خروجی کارخانه غنیسازی باشد، بهویژه با توجه به برنامههایش برای خرید ناوگانی از نیروگاههای هستهای.
امارات میتواند میزبان دفتر مدیریت کنسرسیوم باشد و بهعنوان مشتری اولیه خدمات غنیسازی و تأمین سوخت از ذخایر اورانیوم غنیشده در عربستان عمل کند. نیروگاه هستهای براکه امارات با چهار راکتور ساختهشده توسط کرهجنوبی بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴، تاکنون نیازهای سوخت خود را از بازار بینالمللی تأمین کرده است. مالکیت و مدیریت کنسرسیوم در ابتدا در دست کشورهای منطقه خواهد بود، اما میتواند برای مشارکت سایر کشورهای غرب آسیا مانند مصر و ترکیه، که هرکدام چهار راکتور هستهای در حال ساخت توسط روسیه دارند، باز باشد. کشورهای دارای تخصص غنیسازی در مقیاس تجاری مانند آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلیس، آلمان و هلند نیز میتوانند مشارکت کنند. این طرح منطقهای باید با قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شده و تضمین شود. همچنین نیازمند تأیید کنگره آمریکا است تا از تکرار تجربه برجام که در سال ۲۰۱۵ با مشارکت ایران، آمریکا، چین، فرانسه، روسیه، انگلیس، آلمان و اتحادیه اروپا توافق شد، اما در سال ۲۰۱۸ توسط رییسجمهور وقت آمریکا رد شد، جلوگیری شود. در صورت حمایت رییسجمهور جمهوریخواه، کسب اکثریت دوسوم آرای سنا برای تصویب معاهده امکانپذیر خواهد بود. مجلس ایران نیز باید این معاهده را تصویب کند. این پیشنهاد بر اساس مقالات منتشرشده بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۵ شکل گرفته و میتواند شامل نظارت بر ایمنی هستهای و همکاری با آژانس برای راستیآزمایی باشد. این کنسرسیوم میتواند به زیرساخت منطقه عاری از سلاح هستهای در غرب آسیا کمک کند، تحریمهای هستهای علیه ایران را لغو کرده، ایران را بهعنوان عضو معتبر آژانس معرفی کند و پرونده هستهای ایران در شورای امنیت را ببندد./ منبع



