آمریکاخارجیسیاست داخلی و جامعه

ترامپ و خیزش جهانی فاشیسم ضد روان‌پزشکی

به گزارش اطلس دیپلماسی، یادداشتی با عنوان «ترامپ و خیزش جهانی فاشیسم ضد روان‌پزشکی» نوشته اریک رینهارت (Eric Reinhart) و منتشرشده در الجزیره (Al Jazeera)، به نقد سیاست‌های سلامت روان آمریکا و تبعات خطرناک آن‌ها می‌پردازد. این یادداشت نشان می‌دهد چگونه اقدامات ترامپ و رابرت کندی جونیور نه‌تنها سلامت روان را بهبود نمی‌بخشد، بلکه با بازگشت به مدل‌های سرکوب‌گرانه، حقوق بشر را نقض کرده و در راستای گسترش جریان‌های فاشیستی عمل می‌کند. در ادامه، چکیده این یادداشت آمده است.


در آمریکا، به‌رغم هزینه‌های بالا و مصرف گسترده داروهای روان‌پزشکی، وضعیت سلامت روان طی دو دهه گذشته به‌شدت رو به وخامت گذاشته است. افسردگی، اضطراب، خودکشی، مصرف بیش از حد دارو و انزوای اجتماعی روندی روبه‌افزایش دارند و هیچ درمان دارویی یا بستری شدن در بیمارستان‌ها نتوانسته این روند را متوقف کند. نظام پزشکی و روان‌پزشکی آمریکا در برابر خواست تحول اساسی مقاومت کرده و به‌جای پرداختن به عوامل اجتماعی ریشه‌ای بیماری‌های روانی مانند فقر، خشونت کودکی و زندان، بر درمان‌های دارویی سودمحور و واکنشی تاکید دارد.

در این فضای نامطلوب، دونالد ترامپ و رابرت کندی جونیور با سوءاستفاده از نارضایتی عمومی قصد دارند نظام مراقبت عمومی سلامت روان را تخریب کنند و برنامه‌هایی مانند قطع بودجه مدیکید، حذف برنامه‌های حمایت غذایی و مسکن و تعطیلی مراکز پیشگیری از خودکشی و آسیب‌های اعتیاد را اجرا کنند. آن‌ها به بهانه خطرات داروهای روان‌پزشکی، خواستار بازگشایی آسایشگاه‌های قدیمی و قرن بیستمی هستند که میلیون‌ها نفر را در شرایط وحشتناک زندانی می‌کردند. همچنین ترامپ فرمانی اجرایی صادر کرده که به پلیس اجازه می‌دهد افراد بی‌خانمان، معتاد و یا مبتلا به بیماری روانی را بدون دادرسی بازداشت و نگهداری کند و برنامه‌های حمایتی مسکن و کاهش آسیب را از بودجه خارج کرده است.

این سیاست‌ها خطرات جدی برای گروه‌های آسیب‌پذیر از جمله جوانان ال‌جی‌بی‌تی‌کیو، افراد دارای معلولیت و رنگین‌پوستان ایجاد کرده و فضای سرکوب سیاسی و زندان‌زدگی را گسترش می‌دهد. نمونه برزیل و سیاست‌های ژائیر بولسونارو که پس از تخریب مراقبت‌های جامعه‌محور روانی، به بازگشت مدل‌های اجباری، کار اجباری، سوءاستفاده مذهبی و خشونت در آسایشگاه‌های تحت نفوذ گروه‌های ایدئولوژیک انجامید، نشان‌دهنده پیامدهای احتمالی این سیاست‌ها در آمریکا است. تحت حکومت بولسونارو، مراکز مراقبت روانی جامعه‌محور تعطیل و تعداد زندانیان افزایش یافت، جایی که بیش از دو سوم زندانیان رنگین‌پوست بوده و مراقبت روانی وجود ندارد.

این روند ناشی از استفاده سیاسی از اندیشه‌های ضد روان‌پزشکی است که از سوی راست افراطی برای تضعیف خدمات عمومی، پیشبرد سیاست‌های نژادپرستانه و اعمال کنترل اجتماعی بهره‌برداری می‌شود. این در حالی است که نقدهای جناح چپ به روان‌پزشکی بر اساس حمایت از حقوق بشر، مراقبت اجتماعی دموکراتیک و حذف قید و بندهای اجباری است. نظریه‌پردازانی مانند فوکو، فانون و دیگران خواهان جایگزینی سیاست‌های سرکوبگرانه با مراقبت اجتماعی و احترام به تفاوت‌های فردی هستند.

بنابراین، مقابله با سیاست‌های مخرب ترامپ و متحدانش نیازمند یک چشم‌انداز سیاسی گسترده است که ضمن حفظ حمایت‌های روان‌پزشکی، بر توسعه خدمات اجتماعی، مسکن عمومی، درآمد تضمینی، برنامه‌های مراقبت جامعه‌محور و تیم‌های بحران بدون دخالت پلیس تاکید دارد. سلامت روان یک مسئله سیاسی است که نمی‌توان آن را تنها با دارو یا سرکوب حل کرد. مبارزه بر سر سیاست‌های سلامت روان، مبارزه‌ای برای معنادادن به جامعه و بقای اصول دموکراسی در برابر قدرت‌های اقتدارگرا و فاشیستی است. پاسخ به این چالش‌ها یا باید بر اساس همبستگی و حمایت باشد یا سرکوب و تنبیه./ منبع

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا